عالم عقل اولین مرتبه از تعینات خلقی است که خود به دو مرحله کوچکترِ جبروت وملکوت تقسیم میشود؛ در این نوشتار به بررسی ویژگیها، مراحل و موجودات عالم عقل پرداخته شدهاست.
تعينهای خلقی اگرچه از يك منظر بينهايتاند اما مراتب كلی آنها را در قالب سه عالم يعني «عالم عقل»، «عالم مثال» و «عالم ماده» دستهبندی كردهاند که ما در این نوشتار به بررسی عالم ماده که آخرین مرتبه از تعینات خلقی است میپردازیم.
عالم مثال دومین تعین از تعینات خلقی است که بین عالم عقل و عالم ماده قرار دارد، یعنی مجرد از ماده است و فوق عالم ماده ولی دارای شکل و اندازه و رنگ بوده و مادون عالم عقل است، و چون برزخ بین عالم عقل و ماده است تجرد آن را تجرد مثاليِ برزخی میگويند؛ در این نوشتار به بررسی بیشتر این موضوع میپردازیم.
عالین در اصطلاح قرآن به کسانی گفته میشود که از تمام ملائکه بالاتر بوده و جزء مخلًصین میباشند آنها کسانی هستند که مأمور به سجدهٔ بر آدم نشدند و هنگامی که شیطان بر آدم سجده نکرد خداوند به او فرمود: «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ»، چرا سجده نکردی؟ آیا تکبّر ورزیدی یا از «عالین» بودی؟ ایشان از کسانی هستند که به مقام خلوص ذاتی رسیده و مظهر اسماء و صفات الهی میباشند و از باب مظهریت اسم ممیت و محیی میتوانند موجودات را قبض روح نموده و یا زنده نمایند.
ملاعبدالرزاق قاسانی یا کاشانی متوفی ۷۳۵ هجری قمری عارف و فیلسوف قرن هشتم است.
محیالدین عبدالقادر گیلانی معروف به شیخ مشرق نبیره ابوعبدالله صومعی كه از بزرگان عرفانی گیلان بوده است. در كودكی برای تحصیل راهی بغداد شد و درنهایت از بزرگان پرآوازه عرفان شد و «سلسله قادریه» منسوب به او میباشد. وی از سادات حسنی است و در سال ۵۶۰ق يا ۵۶۱ق درگذشته است. وی را «شیخ مشرق» میگویند، چنانكه ابومدین را «شیخ مغرب» میگويند. (عبدالرحمن جامی، نفحات الانس، ص۵۲۸.)
عبودیت، ذلت، مسکنت، خاکساری سرمایه سالک در پیشگاه حضرت محبوب است. اگر سالک بتواند سلاح و سرمایه عبودیت را در خود حفظ و تقویت کند، از همهٔ امتحانات راه که گاه بسیار سخت است، سرافراز بیرون میآید و این فقر و ذلت او را به فنا که قرة العین اهل سلوک است، میرساند.
عبهر العاشقین کتابی است عرفانی که روزبهان بقلی آن را در توصیف حالات خاص سالک و عارف مینویسد. این کتاب به تصحیح و مقدمه فارسی توسط استاد محمد معین و مقدمه و ترجمه فصل اول به زبان فرانسوی به وسیله پروفسور هنری کربن در سال ۱۳۳۷ ش، در قسمت ایرانشناسی انستیتوی ایران و فرانسه، جزء هشتمین گنجینه نوشتههای ایرانی در تهران به چاپ رسید.
عارفان از ديرباز، متوجه يک تقسيم مهم در مقوله عرفان بودهاند و ميدانستند که در عرفان دو شاخه عمده وجود دارد.
بعدها در زمانهای ما، دو اصطلاح «عرفان عملی» و «عرفان نظری» استقرار کامل يافت که ميتوان آن دو را از منظر واژگان، اقتباسی از «حکمت عملی» و «حکمت نظری» يا «عقل عملی» و «عقل نظری» دانست.
عرفان عملی به مجموعه برنامههايی که سالک عملاً در خود پیاده میکند تا منازل و مقامات را طی کرده و در نهايت به لقاء حقتعالی نائل آيد گویند.در این نوشتار با جوانب مختلف این موضوع همچون محورهای اساسی در عرفان عملی، تفاوت عرفان عملی با علم عرفان نظری، مقايسه عرفان عملى با اخلاق، آشنا میشویم.
عرفان نظری، ترجمه و تعبير معارفی است كه از شهود حقايق هستی در مرحلة «فناء» و «بقای بعد از فنا»، بهدست ميآيد.در این نوشتار به بررسی بیشتر این موضوع میپردازیم.
با مطالعه این نوشتار علاوه بر شناخت نوع نگاه عارفان به دین و نظر دین درباره عرفان با چگونگی تاثیرگذاری دین در حدوث عرفان و تاثیرگذاری عرفان در فهم دین نیز آشنا میشویم.
در مدخل عرفان و دین رابطه عرفان و دین محل بحث و بررسی قرار خواهد گرفت اما در این مدخل رابطه عرفان و فلسفه یا راه قلبی و شهودی با راه عقلی مورد مداقّه قرار خواهد گرفت و به بیان دیگر پاسخ این پرسش را جستوجو میکنیم که آیا ممکن است عقل به نتیجهای دست یابد که با عرفان سازگار نباشد و یا عرفان و شهود به جایی برسد که عقل بر آن صحّه نگذارد؟ آیا بین راه عقل و راه دل هماهنگی و تعاضد برقرار است و یا با یکدیگر ارتباطی نداشته و هر یک به سوی میرود و به نتایج متنافی میرسند؟
اخیرا جریان مکتب تفکیک در شهر مشهد در یک هماهنگی نامیمون موجی از اشکالات و اتهامات را متوجه مرحوم علامه طهرانی، بیت معظم له و مکتب عرفانی ایشان نمودهاند و در مقابل بسیاری از ارادتمندان آن بزرگ بدین اتهامات پاسخ دادهاند. در این صفحه مجموعه اشکالات و پاسخهای آنها را ارائه مینماییم.
عزّت در زبان عربی به معنای نفوذ ناپذیری و غلبه کردن است. هرگاه شخصیت فرد، نفوذ ناپذیر باشد از او به نام عزیز و با عزّت تعبیر میشود و در اصطلاع علم اخلاق به برخورد محکم در برابر مطالبات غیر الهی «عزت» گفته میشود.
عزلت یا خلوت عام یعنی دوری جستن از کسانی که مقصد اعلایشان خداوند نیست. عزلت یعنی همراه نشدن با اهل دنیا و کسانی که به ماسوی الله دل بستهاند.
در هر منزل از منازل سفر البتّه مشکلهای تازه برای سالک پیش خواهد آمد که بدون صبر و عزم دفع آنها محال به نظر میرسد.
عشق (الهی) مركب سفر بلكه بُراق سیر الی الله است، و اهل معرفت دربارۀ عشق آن قدر گفته و نوشتهاند كه گویی شرح سلوك جز شرح عشق و ادوار و احوال آن نیست. تفسیر عشق محتاج تفسیر حب و تعیین درجات و اقسام آن است که در ادامه در مورد آن بحث خواهد شد.
کتاب عشق مجازی در آینه شریعت حکمت و معرفت تحریری از دروس استاد حجةالسلاموالمسلمین حاج شیخ محمدحسن وکیلی در پاسخ به شبهات منتقدین حکمت و عرفان همراه با رسالهای در حکم نظر به اجنبیه به قلم شیخ حمزه فکری است. این کتاب دفتر سوم از مجموعه «تحریفهای علمی مخالفین حکمت و عرفان» است که به تحلیل مسأله «عشق مجازی» از منظر عقل و وحی پرداخته و به یکی از شبهات و اتّهامات دیرینه منتقدین پاسخ میگوید؛ اتّهامی که گاه از آن به نظربازی و شهوترانی با زیبارویان تعبیر شده، و گاه ـ بدون رعایت تقوی و انصاف ـ با عنوان «تجویز و ترغیب لواط» مطرح شده است.
عصمت به معنای مصون بودن از خطا است، بر اساس آن چه در آیات قرآن وجود دارد میتوان عصمت پیامبران را در سه حوزه اثبات نمود؛ اول در حوزه تلقّى وحى، دوم در حوزۀ تبليغ و رساندن وحى، سوم در حوزۀ معصيت و گناه. همچنین می توان از ملاک موجود در این آیات عصمت امام را نیز به اثبات رساند.
علامه حسنزاده آملی در این نوشتار اطلاقات چهارگانه عقل فعال را در کتب حکمی توضیح میدهند.
علّامه آية الله حاج سيّد محمّد حسين حسينى طهرانى (۱۳۴۵ ـ ۱۴۱۶ ق) مشهور به علامه طهرانی از شاخصترین علمای الهی معاصر و از تابناکترین چهرههای مکتب عرفانی نجف اشرف و شاگردان سلوکی علامه طباطبایی میباشند.
تا کنون چند یادنامه دربارۀ زندگی و شخصیت ایشان به طبع رسیده است؛ از جمله کتاب آیت نور که توسط جمعی از ارادتمندان ایشان و با تکیه بر آثار آن مرحوم تدوین شده و نیز کتاب نور مجرد تألیف فرزند ارشد ایشان آیةالله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی مدظله.
گذشته از فضائل عملى و معنوى علامه حسن زاده آملی، بدون شكّ ايشان در جامعيّت در علوم اسلامى در عصر اخير كم نظير يا بىنظير مىباشند. كيفيّت سير تحصيلى ايشان حقّا موجب اعجاب و اسوه حسنه براى همه طلاب مىباشد و بر خلاف شهرتشان درعلوم عقلى و عرفانى، تحصيلات ايشان در فقه و اصول بيش از حكمت و عرفان است.
حاج ميرزا أبو الحسن شعرانى تغمّده الله فى رضوانه معروف به علامه شعرانی، عالم محقّق بصير و فيلسوف الهى، مرد ناشناخته و غائبى بود كه حاوى علم و عمل بود.
علم منایا به معنای خبر داشتن از زمان و مکان مرگ انسانها و علم بلایا خبر داشتن از حوادثی مانند زلزله و طوفان و وبا و طاعون و اموری که موجب امتحان مردم شده و آنها را مصیبت زده میکند. در کنار این علوم علم اعمار و ملاحم و فتن است. امیرالمؤمنین علیه السلام جمیع انحاء و اقسام این علوم را به طور مداوم و مستمر در حدّ اعلای از اطّلاع و احاطه دارا بوده است و برخی از اصحاب خاصّ و حواریّون مخلص و صمیمی امیرالمؤمنین نیز بواسطهٔ حضرت دارای علم منایا و بلایا و أعمار و فتن و ملاحم بودهاند مانند جویریة بن مسهر عبدی، رشید هجری، میثم تمّار و حبیب بن مظاهر أسدی.
علم جفر علمی است که بوسیلۀ آن میتوان امور غیبیه را کشف نمود و از اوضاع و حوادث خبر داد، علم جفر واقعی نزد أمیرالمؤمنین و پس از ایشان نزد أئمه علیهم السلام بوده و آنها این علم را به برخی از خواص که دارای مقام طهارت باطنی بودند تعلیم داده و از تعلیم به نا اهلان به شدّت منع میکردند. این علم امروزه نیز یافت میشود ولی معمولا به صورت ناقص بوده و نمیتوان از آن مغیبات را به صورت قطعی کشف نمود.
عمران بن شاهین (متوفای ۳۶۹ قمری)، یکی از مخالفین عضد الدّوله دیلمی بود و بر علیه حکومت او قیام کرد تا حدی که عضد الدوله برای سرکوب او از تمام قوای خود استفاده نمود، عِمران بن شاهین مخفیانه به نجف فرار کرد و متوسل به امیرالمؤمنین علیه السلام شد. عنایات حضرت چنان شامل حال او شد که نه تنها از مجازات عضد الدّوله نجات یافت بلکه به منصب وزارت در حکومت عضد الدوله منصوب گردید.
اینکه مشهور شده که عناصر اربعه همین آب و خاک و آتش و هواست غلط مشهور است. منظور از عناصر اربعه چهار جسم فرضی است که هر یک در کیفیتهای مزبور از جهتی کاملترین میباشند که این چهار در طبیعت هیچگاه یافت نمیشوند و آب و خاک و آتش و هوای طبیعی نمادی از آن میباشند چون نزدیکترین چیز بدان جسم خالص میباشند.
عنقاء، عنقای مُغرِب و سیمرغ، آن ذات بحت و وجود صرف است که از آن به «عالم عمی» و «کنز مخفی» و «غیب الغیوب» و «ذات ما لا اسم له و لا رسم له» تعبیر کنند. تجلّی ذاتی را عرفاء تعبیر به «عنقا» و «سیمرغ» مینمایند چه او موجودی است که هرگز صید احدی نخواهد شد.
عيد غدير، كه اشرف و افضل اعياد است، به جهت ربط امّت با امام، و وحدت دلهاى آنان با ولايت، و ورود در سلك سالكان راه، و روندگان طريق مودت و محبت و ايثار و انفاق، و عقل و شعور، و گسترش نور ربانى، و نفحات قدسيه سبحانى، و ارتباط ملك با ملكوت است.
غدير روز بيعت با حق است، روز سر سپردگى است، روز مبادله و معامله نفس با خداوند نفس، روز داد و ستد جنود شيطان با جنود رحمان، روز فراق ظلمت و ورود در جهان روشنى است.
عینیت دو چیز در گرو اینست که یک حقیقت واحد دارای نوعی تکثر باشد به طوریکه آن کثرت در عین کثرتش، وحدت نیز داشته باشد.
به بیان دیگر هر گاه از یک چیز دو عنوان انتزاع شود یا یک چیز در دو لباس و دو قالب ظاهر شود، میان آن دو عنوان یا میان آن دو شیء در دو قالبش عینیتی برقرار است.
از سوئی چون مفاد قضیه حملیه نیز همین است، به طور معمول در مورد هر عینیتی میتوان یک قضیه حملیه ساخت و با آن از عینیت موضوع و محمول خبر داد.
بنابراین بحث از اقسام عینیت مساوی با بحث از اقسام حمل می باشد.