عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

عرفان

منبع: حکمت عرفانی؛ تحریری از درس‌های عرفان نظری استاد سید یدالله یزدان‌پناه صفحه 57

عارفان از ديرباز، متوجه يک تقسيم مهم در مقوله عرفان بوده‌اند و مي‌دانستند که در عرفان دو شاخه عمده وجود دارد.

  • يك شاخه عملی که از آن به «علم طريقت» و «علم سلوک» و «علم تصوف» و «علم معاملات» و «علم منازل الآخرة» تعبير مي‌نمودند،
  • و ديگري شاخه معرفتی که با عناوين متعددی همچون «علم حقيقت»،‌ «علم حقايق»، «علم مکاشفه»، «علم مشاهده» و «علم بالله» از آن ياد می‌نمايند. [۱]

بعدها در زمان‌های ما، دو اصطلاح «عرفان عملی» و «عرفان نظری» استقرار کامل يافت که مي‌توان آن دو را از منظر واژگان، اقتباسی از «حکمت عملی» و «حکمت نظری» يا «عقل عملی» و «عقل نظری» دانست.


فهرست
  • ↓۱- خاستگاه عرفان اسلامی
  • ↓۲- واژه شناسی عرفان و تصوف
  • ↓۳- عرفان عملی
  • ↓۴- عرفان نظری
  • ↓۵- عرفان و عقل
  • ↓۶- عرفان و دین
  • ↓۷- مطالب مرتبط
  • ↓۸- پانویس

خاستگاه عرفان اسلامی

متن اصلی: خاستگاه عرفان اسلامی - نویسنده: استاد حجة الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد

خاستگاه عرفان

آنچه در دهه‌های اخیر غالب محققان اسلامی و بیشتر دانشمندان غربی بدان قایل‌اند، آن است که عرفان اسلامی، حقیقتی اصیل و برخاسته از متون و آموزه‌های اسلامی است؛ زیرا کنکاش اندک در حوزة فرهنگ اسلامی، ما را با حجم انبوهی از معارف نظری و عملی و الگوهای جذاب معنوی آشنا می‌سازد که به راحتی می‌توانست منشأ گرایش مسلمین به مسائل عرفانی گردد. توجه به این امر، پیگیری شواهدی را که بر خاستگاه بیرونی اشاره دارد از مخیّله آدمی بیرون می‌سازد.

عارفان مسلمان خود به شدت از اینکه معارف و عملکرد ایشان را به خارج از حوزة فرهنگ اسلامی منتسب نماییم، تبرّی می‌جویند و بالاتفاق تأکید می‌نمایند که معارفی که ما بدانها می‌پردازیم برگرفته از کتاب و سنت و برخاسته از شریعت ختمی است، از باب نمونه جنید بغدادی (م ۲۹۷) که شیخ طائفه عارفان است می‌گوید:

این راه کسی رود که کتاب خدای عزّوجلّ بر دست راست گرفته باشد و سنت مصطفیˆ بر دست چپ گرفته و به روشنایی این دو شمع می‌رود تا نه در مغاک شبهت افتد و نه در ظلمت بدعت.

پس عرفان اسلامی از منظر خاستگاه خویش، کاملاً هویتی دینی و اسلامی دارد و از این جهت همانند فقه و عقائد و اخلاق است که از دل کتاب و سنت برآمده است، نه آنکه صرفاً در میان مسلمین رواج یافته باشد وعرفان مسلمانان باشد بلکه عرفان اسلامی است.

پیدایش نحله تصوف و عرفان

در خصوص عرفان اسلامی تقریباً همه کاوشگران عرفان، از قدیم و جدید متفق‌اند که در قرن اول هجری نامی از صوفی و تصوف نبوده است و اول بار بر «ابوهاشم صوفی کوفی» اطلاق شده است. وی در نیمه اول قرن دوم هجری می‌زیسته و هرچند سال وفات او مشخص نیست لکن از آنجا که استاد سفیان ثوری متوفای سال ۱۶۱ ق است، معلوم می‌شود حیات وی قطعاً در نیمه اول قرن دوم بوده است. بنابراین همچنان‌که استاد شهید مطهری می‌گوید، ظهور اسم صوفی در نیمه اول قرن دوم صورت پذیرفته است و قول کسانی همچون نیکلسون که به پیروی از قشیری (م ۴۶۵)، پیدایش این اسم را در اواخر قرن دوم پنداشته‌اند، صحیح نخواهد بود و به طریق اولی سخن عین‌القضات همدانی (م ۵۲۵) که عَبْدک صوفی متوفای سال ۲۱۰ ق را اولین کسی می‌داند که نام صوفی گرفت، نیز نادرست است.

واژه شناسی عرفان و تصوف

متن اصلی: واژه شناسی عرفان و تصوف - نویسنده: استاد حجة الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد
  • تعريف‌هاي متعددي از «تصوف» ارائه شده است؛ اما از نگاه طرفداران عرفان و تصوف مي‌توان تصوف را در يك جمله چنين معرفي كرد: «تصوف گذر از خود و سلوك به‌سوي خداوند و رسيدن به او و خدايي‌شدن مي‌باشد».
  • سه قول قابل اعتماد در اشتقاق لغوي لفظ «صوفي» وجود دارد: يكي آنكه اين لفظ از واژه يوناني «سوفيا» به معناي دانشمند اخذ شده است. ديگر آنكه اين لفظ از «بني‌صوفه» كه نام قبيله‌اي در دوران جاهليت بوده، و سوم آنكه اين لفظ از «صوف» به معناي پشم گرفته شده است. قول سوم را بيشتر اهل تحقيق، پذيرفته‌اند.
  • «عرفان»، معرفت و آگاهي به ذات، اسما، صفات و افعال خداوند، به روش كشف و شهود و در حد توان بشري است.
  • واژه تصوف ابتدا در مطلق آثار عارفانه اعم از علمي و عملي به‌كار مي‌رفته است و به‌تدريج در جنبة عملي غلبه يافته و با آلوده‌شدن سلسله‌ها و فرق صوفيه به انحرافات، بار ارزشي منفي يافته است. اما واژه «عرفان» معمولاً در آثار عرفا با غلبة جنبة معرفتي به‌كار مي‌رفته است؛ اما هم‌اينك در مطلق آثار عارفانه و با بار مثبت استفاده مي‌شود.

عرفان عملی

متن اصلی: عرفان عملی - نویسنده: استاد حجة الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد

سير و سفر، گاهي ظاهری و مادی و گاهی باطنی و معنوی است. سفر انسان از عالم ماده به‌سوي كمال مطلق ـ كه همانا خداوند سبحان است ـ سفري باطني و معنوي مي‌باشد. عارفان از اين سفر، به «سلوك» تعبير كرده‌اند و شخصي كه اين سفر را مي‌پيمايد، «سالك» است. سالك مي‌داند كه راهي سخت و دشوار را در پيش گرفته است و مي‌بايست با رعايت برنامه‌هاي عملي و آداب باطني ويژه‌اي، منزل به منزل و مرحله به مرحله راه را پيموده تا درنهايت به مقصد نهايي دست يابد.

بنابراين در تعريف عرفان عملي (يا همان بُعد عملي عرفان اسلامي) مي‌توان گفت:

سير و سفر باطني و معنوي‌اي كه سالكان با اجراي برنامه‌هاي عملي و آداب و مراقبه‌هاي باطني، در خود پديد مي‌آورند تا آنكه پس از طي منازل و مراحلي به حق نايل شوند، عرفان عملي يا بُعد عملي عرفان اسلامي است.

با دقت در آنچه گفته شد، معلوم مي‌شود در عرفان عملي حداقل دو محور اساسي وجود دارد:‌

  • ۱. در عرفان عملي، هدف خداوند است؛
  • ۲. عرفان عملي، حقيقتي سيري و از سنخ حركت است كه پيمودن مراحل و منازل مختلف در آن ديده شده است و سالك راه خدا اين منازل و مراحل را با نظم و ترتيبي حساب‌شده مي‌پيمايد تا به مقصد نهايي برسد.

سالكان و عارفان مسلمان در طول تاريخ و در پي مجاهدت‌هاي بسياري كه براي سلوك الي‌الله، انجام داده بودند به «تجارب سالكانه» ي فراواني دست يافتند و «منازل و مقامات» متعددي را رصد كردند و براي آنكه اين تجربه‌هاي سلوكي و دستورالعمل‌هاي سير باطني در اختيار سالكان پس از ايشان قرار گيرد و طي طريق را براي آنها آسان‌تر نمايد، دست به تدوين آن تجربه‌ها و يافته‌ها زدند و بدين ‌ترتيب «علم عرفان عملي» شكل گرفت و آثار بسيار مهمي در اين زمينه ارائه شد. منازل السائرين نوشتة خواجه‌عبدالله انصاري يكي از بهترين مجموعه‌ها در علم عرفان عملي است.

مقایسه عرفان عملی با علم اخلاق

ـ گرچه بين علم عرفان عملي و علم اخلاق شباهت‌هايي هست لکن اولاً در علم عرفان عملي، خداوند موضوعيت دارد برخلاف علم اخلاق، ثانياً در علم عرفان عملي سير و حرکت وجود دارد و ترتيب ملحوظ است برخلاف علم اخلاق و ثالثاً در علم عرفان عملي واردات و مکاشفات مطرح است برخلاف علم اخلاق. همين سه تفاوت ميان عرفان عملي و اخلاق نيز وجود دارد.

عرفان نظری

متن اصلی: عرفان نظری - نویسنده: استاد حجة الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد

معرفی

معرفتي که در پي مشاهده و مکاشفة حقايق هستي که محصول مجاهدات و رياضات سالک است، دست مي‌هد و با عنصر تعبير بازتاب زباني مي‌يابد، عرفان نظري نام دارد و آن به علم حقيقت يا حقايق يا علم مکاشفه و مشاهده و... تعبير مي‌شود.

چهار محور اساسي در عرفان نظری

چهار محور اساسي در عرفان نظري عبارت‌اند از آنکه اولاً از سنخ معرفت است، ثانياً محتواي آن هستي‌شناسي است و ثالثاً روش آن شهودي است و رابعاً به تعبير و ترجمه زباني در آمده است.

مقايسه عرفان نظري با فلسفه

عرفان نظري با وجود شباهت‌هايي که با فلسفه دارد، از سه جهت با آن متمايز است. يکي آنکه سنخ عرفان نظری معرفت شهودي است و فلسفه معرفت حصولي، دوم آنکه هستي‌شناسي عرفاني با هستي‌شناسي فلسفي نوعاً متفاوت است و سوم آنکه روش عرفان نظري شهود و روش فلسفه برهان و استدلال است.

از منظر عقلي و نقلي و تجربي، وصول به معارف شهودي از طريق سلوک و مجاهده ممکن است.

تأثيرات عرفان عملی و عرفان نظری بر يکديگر

تأثير عرفان عملي بر حقيقت عرفان نظري و علم عرفان نظري آن است که اساساً حقيقت عرفان نظري و به تبع علم عرفان نظري ـ يعني همان عرفان نظري ـ نتيجه و محصول عرفان عملي است.

تأثير عرفان نظري بر عرفان عملي در دو امر است، يکي آنکه حقيقت عرفان نظري يعني معرفت شهودي علّت غائي عرفان عملي و علم عرفان عملي است و ديگر آنکه با توجه به عرفان نظري و حقيقت آن مي‌توان تحليل‌هاي هستي‌شناسانه دقيق از منازل و مقامات عرفان عملي ارائه کرد.

عرفان و عقل

متن اصلی: عرفان و عقل - نویسنده: استاد حجة الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد

سیر تاریخی عرفان‌گرایی فیلسوفان مسلمان

عرفان‌گرایی در میان فلاسفه اسلامی به تدریج تکامل یافته است بدین نحو که ابن سینا روش شهودی را مطرح کرده و در نمط‌های آخر اشارات مباحث عرفانی را ارائه می‌کند و پس از او شیخ اشراق رسماً روش شهودی را در فلسفه می‌پذیرد و در نهایت صدرا علاوه بر روش، محتوا را به وحدت شخصیه وجود می‌رساند.

نقددیدگاه استیس پیرامون عقل‌گریزی عرفان

از دیدگاه استیس قواعد عقلی همانند اصل عدم تناقض در ساحت عرفان جاری نیست لکن حداقل دو اشکان به نظر او وارد است، یکی آنکه اگر این گونه باشد، پس باید هر ادعای متناقضی را در عرفان پذیرفت و دیگر آنکه در نظریه وی بین احکام متناهی و احکام نامتناهی خلط شده است.

دیدگاه عرفا پیرامون عقل و عقل‌گرایی

  • مراد عرفا از آنکه می‌گویند «عرفان فوق طور عقل است» یا نقد و رد عقل تاریخی و مشائی است و یا اشاره به ضعف مرتبه عقل دارد و یا در مقام رد عقل مشوب به وهم گفته شده است.
  • عقل از نگاه عرفا نه‌تنها حجیت دارد و با روش کشفی مساعدت می‌کند بلکه این حجیت و مساعدت تا بدان پایه برای عرفا مسجّل و قطعی است که به تدریج عقل و احکام آن به عنوان «میزان مباحث عرفانی» مطرح شده است.
  • عقل یا به ادراک استقلالی و یا به ادراک تبعی می‌تواند همه مدرکات عرفانی را درک نماید.
  • عرفان و به‌ویژه عرفان نظری از بسیاری از قابلیت‌های عقل همچون تحلیل، نظم‌دهی، انسجام‌بخشی و ساختارسازی کمال استفاده را می‌کند.

عرفان و دین

متن اصلی: عرفان و دین - نویسنده: استاد حجة الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد

دین در نگاه اهل عرفان

بحث «شریعت و طریقت و حقیقت»، دیدگاه عرفای مسلمان درباره دین را تبیین کرده و از ابعاد مختلفی از جمله اثبات هویت اسلامی عرفان اسلامی حائز اهمیت است.

«شریعت»‌ مجموعه احکام اسلامی، «طریقت» مسائل سلوکی اسلام و «حقیقت» مباحث هستی‌شناسانه دین می‌باشد.

نسبت «شریعت و طریقت و حقیقت» نسبتِ طوليِ ظهوری بطونی است.

هر مرحله از «شریعت و طریقت و حقیقت» در عین اینکه ظاهر و مقدمه مرحله بالاتر است، حافظ و نگاهبان آن نیز می‌باشد، لذا اگر سالک پس از رسیدن به طریقت یا حقیقت، پایبندی به شریعت یا طریقت را وانهد، مقام طریقتی یا حقیقتی او زائل شده و سالک علاوه بر تنزل روحی، ممکن است به انحرافات عملی و اعتقادی کشیده شود.

عرفان اسلامی در بخش عرفان عملی با حوزة طریقت دین و در بخش معارف و عرفان نظری با حوزة حقیقت دین، مرتبط و هماهنگ است و از متون آیات و روایات در این دو حوزه استفاده‌های فراوان نموده است.

تاثیر دین در عرفان اسلامی

دین حدوثاً و بقائاً در عرفان اسلامی نقش کلیدی داشته و دارد. از سویی با حجم انبوهی از گزاره‌ها و آموزه‌های عرفانی عملی و علمی منشأ پیدایش عرفان اسلامی شده و از سویی دیگر به عنوان «میزان عام عرفان اسلامی»، از انحرافات، خطاها و بدعت‌ها در آن جلوگیری می‌نماید.

عمده‌ترین سنجه در عرفان اسلامی که «میزان عام» تلقی شده است، دین ختمی اسلام است، چراکه برگرفته از کشف تام و اتمّ محمدی می‌باشد.

تاثیر عرفان در فهم دین

عرفان اسلامی و کوشش‌های عارفان مسلمان در طول تاریخ، موجب پدید آمدن آثار بدیعی در زمینة معانی باطنی و تأویلی آیات قرآن، روایات معصومین علیهم السلام و آموزه‌های شرعی شده است و منشأ پدید آمدن نگرش کلان و جامع و معقولی از مؤلفه‌های مختلف دیده می‌شود.

عرفان و تصوف از منظر دین

از دیدگاه اهل‌بیت علیهم السلام اصل تصوف و عرفان مورد تأیید و تشویق است لکن کج‌فهمی‌ها و انحرافات و بدعت‌ها مورد انتقاد و نقد و رد آن بزرگواران می‌باشد.

مطالب مرتبط

پانویس

۱. بنگريد به:‌ محمد بن حمزه فناری، مصباح الانس، طبع سنگی، ص ۶.