آن لطائف ذوقى و عرفانى، آن نکات سرّى که در ادعیه و اوراد و مناجاتهاى ائمه اطهار ما پیدا مىشود در روایات نمىشود بدست آورد، زیرا که در روایات مخاطب مردماند و با مردم به فراخور عقل آنها صحبت مىکردند و سخن مىگفتند اما در مناجاتها و ادعیه در خلوتخانه عشق با جمال و جلال مطلق به راز و نیاز مىپرداختند که آنچه گفتنى بود به زبان مىآوردند.
یکی از مهمترین منابع کشف معارف، ادعیه اهل بیت علیهم السلام است که هم از نقل به معنی در امان است و هم چون مخاطب آن خداوند است – نه عامة مردم – کلام از اوج خود به سطح معارف عامی تنزّل ننمودهاست. در اینجا بیانی کوتاه از حضرت علامه حسنزاده را که حاوی نکات ارزشمندی در این باب است با هم می خوانیم.[۱]
«دعاى عرفه حضرت سید الشهداء علیه السلام، و دعاى سحر حضرت امام محمد باقر علیه السلام که در سحرهاى ماه مبارک رمضان مىخوانید، و مناجاتهاى باب الحوائج إلى اللّه، امام هفتم موسى بن جعفر علیهما السلام، که در بلد امین کفعمى نقل شدهاند، و مناجاتهاى شعبانیه جناب وصّى امیر المؤمنین على علیه السلام، و مناجات خمس عشر حضرت امام سجاد علیه السلام به خصوص مناجاتهاى محبین و عارفین و ذاکرین آن، و همچنین توقیع شریف حضرت بقیة اللّه و تتمة النبّوة امام زمان، مهدى موعود علیه السلام که از ناحیه مقدسه آن جناب به شیخ کبیر ابى جعفر محمد بن عثمان بن سعید رضوان اللّه علیه داده شد، که در هر روز از ایام ماه مبارک رجب دستور خواندن آن صادر گردیده است و صدها کتابها از این گونه حقائق الهیه که از وسائط فیض الهى یعنى ائمه اطهار ما علیهم السلام، بما رسیده است که از هیچ عارف و حکیم، لطائف عرفانى در ظریفترین کسوت الفاظ بدین پایه دیده و شنیده نشده است.
بلکه نقش عرفاى اسلام ترویج و احیاى این معارف حقّه مروى از این مقربین و اولیاء اللّه است که دستورالعمل را باید از این دهنهاى عصمت فراگرفت، عارف سنائى چه نیکو گفته است:
ره رها کردهاى از آنى گم
عزّ ندانستهاى از آنى خوار
قائد و سائق صراط اللّه
به ز قرآن مدان و به ز اخبار
جز بدست و دل محمّد نیست
حلّ و عقد خزینه اسرار
آن لطائف ذوقى و عرفانى، آن نکات سرّى که در ادعیه و اوراد و مناجاتهاى ائمه اطهار ما پیدا مىشود در روایات نمىشود بدست آورد، زیرا که در روایات مخاطب مردماند و با مردم به فراخور عقل آنها صحبت مىکردند و سخن مىگفتند اما در مناجاتها و ادعیه در خلوتخانه عشق با جمال و جلال مطلق به راز و نیاز مىپرداختند که آنچه گفتنى بود به زبان مىآوردند.
امید آن که در حوزههاى علمیه، صحف ادعیه و اذکار که از ائمه اطهار ما صادر شده است و بیانگر مقامات و مدارج و معارج انسان است از متون کتب درسى قرار گیرند، و در محضر کسانى که زبانفهم و اهل دعا و سیر و سلوکند و راه رفتهاند و راه نمایند، درس خوانده شود، مثلا بترتیب اول مفتاح الفلاح شیخ بهائى، و پس از آن عدة الداعى ابن فهد حلّى، و بعد از آن قوت القلوب ابوطالب مکّى، و سپس اقبال سید بن طاوس، و در آخر انجیل اهل بیت و زبور آل محمد (ص) صحیفه سجّادیه، در عداد کتب درسى درآیند، که نقش خوبى در احیاى معارف اصیل اسلامى است.
وقتى به حضور شریف علامه طباطبائى رضوان اللّه تعالى علیه، تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: آقا دعاى سحر حضرت باقر علوم نبیین «ع» را فراموش نکن که در آن بهاء و جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفى از حور و غلمان نیست، اگر بهشت شیرین است بهشت آفرین شیرینتر است.
چرا زاهد اندر هواى بهشت است
چرا بیخبر از بهشت آفرین است»
۱. مجموعه مقالات علامه حسن زاده آملی، صص ۱۵۵- ۱۵۷مقاله «نقش عرفاى اسلام در احياى معارف اسلامى»