علامه حسنزاده آملی در این نوشتار اطلاقات چهارگانه عقل فعال را در کتب حکمی توضیح میدهند.
در این مقاله ابتدا متن رساله حضرت آية الله رفيعى قزوينى درباره حرکت جوهری که توسط علامه حسنزاده تصحیح شده ذکر شده، سپس تعلیقات علامه حسنزاده را بر این رساله بیان میکنیم.
تا آنكه موفق به ادراك خدمت كاملى شدم، و به آفتابى در ميان سايه برخوردم، و از انفاس قدسيه او بهرهها بردم، [: آیةالله العظمی حاج سید علی قاضی] و در مسجد كوفه و سهله شبهائى تنها مشاهداتى كردم. و كمكم باب مراوده با مردم را به روى خود بستم، و به مجالس مباحثات حاضر نمىشدم، و دروسى را كه خود داشتم ترك كردم.
روایاتی درباره عالم مثل وجود دارد که مفاد آنها همان صور و مثل موجودات است كه در السنه اعاظم حكماى پيشين به مثل افلاطونى شهرت داشت.علامه حسن زاده در کتاب هزار و يك كلمه بیست و یک روایت ذکر کردند که میتوانید متن آن را در اینجا مشاهده کنید.
از آنجا که ماهیات، سایه و نشانۀ وجود فقری ممکنات هستند لذا عرفا از تمام عالم امکان به «خیال در خیال» تعبیر میکنند.
آقا اگر كسى بايد در تحت تصرف و تعليم كاملى بجايى برسد و قدمى بردارد، من براى شما بهتر از جناب آقاى طباطبائى (يعنى علامه طباطبائى صاحب تفسير الميزان) كسى را نمىشناسم و بيشتر با ايشان مراوده داشته باشيد كه ايشان و مرحوم سيد احمد كربلائى كشميرى در ميان شاگردان مرحوم آقاى قاضى (آية اللّه حاج سيد على آقاى قاضى طباطبائى تبريزى قدّس سرّه) از همه بهتر بودند و آقاى طباطبائى در همانوقت كشفيات بسيار داشتند.
ایشان ۹ دلیل را از کتاب مصباح الانس برای اثبات اینکه تنها راه کشف حقائق، عرفان است و طریق عقل نظری راهگشا نیست نقل نموده و بدانها پاسخ میدهند.روشن است که اقامهٔ برهان بر نفی برهان، نشدنی و محال است همانطور که نفی راههای متعالی برای کشف حقیقت، قصور و نادانی است.
انصاف اين است كه صحف نورى آثار قلمى آن جناب همان گونه كه در صدر سخن گفته آمد، حايز القاءات سبّوحى و اصول و امهات وجيز و عزيز، و رصين و متين در معارف حقّه إلهيهاند. اين كمترين به عنوان حقشناسى عرض مىكند كه از هر يك از مأدبههاى روحانى آن عالم بزرگ ربّانى لقمهها و طعمهها برداشته است (رضوان اللّه تعالى عليه).
علامه آیةالله حسن حسن زاده آملی در این رسالۀ محققانه به تبیین تفاوت عالم مثال با عالم مُثُل پرداخته و عناوین متعدد عالم مثال متصل و منفصل را نام بردهاند. سپس با ذکر نظریات مختلف پیرامون عالم مثال، از برهان شیخ اشراق بر اثبات عالم مثال منفصل یاد کرده و ایرادات آنرا تبیین میکنند.
در نهایت با تبیین نظر صدرالمتألهین در نفی عالم مثال منفصل، نکاتی را از جناب ابن عربی دربارۀ عالم مثال نقل میفرمایند.
علامه حسن زاده اصطلاح بُعد در حکمت و بُعد در عرفان را مشترک لفظی می داند، عارف بُعد را به غیر خدا از صادر اول تا هیولای اولی اطلاق می کند، در مقابل حکیم بُعد را فقط بر عالم جسمانی تطبیق می کند، لذا عارف بُعد را نامتناهی می داند ولی حکیم به حكم براهين تناهى ابعاد آنرا متناهى میداند.
آن لطائف ذوقى و عرفانى، آن نکات سرّى که در ادعیه و اوراد و مناجاتهاى ائمه اطهار ما پیدا مىشود در روایات نمىشود بدست آورد، زیرا که در روایات مخاطب مردماند و با مردم به فراخور عقل آنها صحبت مىکردند و سخن مىگفتند اما در مناجاتها و ادعیه در خلوتخانه عشق با جمال و جلال مطلق به راز و نیاز مىپرداختند که آنچه گفتنى بود به زبان مىآوردند.
محییالدین ابن عربی بر خلاف تمام اهل نظر معتقد است که «سوفسطائیها» یا به اصطلاح او «حسبانیه» به تجدد امثال و تبدلِ آن به آن عالم ماده قائل بودند و تنها ایراد آنها انکار صادر اول بوده است.
آیت الله حسن زاده آملی در کتاب هزار و یک کلمه با تمسک به آیات قرآنی نکاتی چند درباره جن ذکر می کند، از قبیل اینکه
آیت الله حسن زاده آملی بعد از اینکه استعمال واحد بالعدد را بر خداوند و صادر اول جایز نمیداند در صدد توجیه این استعمال در دعایی از امام سجاد که لك يا إلهى وحدانيّة العدد ... و در کلامی از شیخ الرئیس و خواجه نصیر برآمده میفرمایند، اصطلاح واحد بالعدد دو معنا دارد:
یکی واحد در مقابل سایر اعداد که لیس بذلک الاعداد، در این معنا محدودیت و فقدان سایر اعداد اخذ شده که طبق این معنی استعمال در واجب و صادر اول جایز نیست.
دیگری به معنای متعین و متشخص بودن که ظاهرا مراد عبارت امام سجاد و کلمات شیخ و خواجه همین معنا است.
البته ایشان توجیهات دیگری در باره دعای امام سجاد در رساله لقاء اللّه ذکر کردهاند.