گذشته از فضائل عملى و معنوى علامه حسن زاده آملی، بدون شكّ ايشان در جامعيّت در علوم اسلامى در عصر اخير كم نظير يا بىنظير مىباشند. كيفيّت سير تحصيلى ايشان حقّا موجب اعجاب و اسوه حسنه براى همه طلاب مىباشد و بر خلاف شهرتشان درعلوم عقلى و عرفانى، تحصيلات ايشان در فقه و اصول بيش از حكمت و عرفان است.
حسن بن عبدالله طبرى آملى مشهور به علامه حسن زاده آملی در اواخر سال ۱۳۰۷ هجرى شمسى مطابق با ۱۳۴۷ قمرى برابر با ۱۹۲۹ ميلادى در[ ايرا] از توابع لاريجان آمل ديده به جهان گشود.
مقدمات علوم حوزوى در مسجد جامع آمل آموخت، در اين دوران كه شش سال طول كشيد از محضر این اساتید بهره گرفت:
سپس در سن ۲۲ سالگى و در شهريور ۱۳۲۹ به تهران رفت و از محضر آيات:
استفاده كرد.
در سال ۱۳۴۲ به قم عزيمت نمود و از علامه سيد محمد حسين طباطبائى و برادرش سيد محمد حسن الهی و آقا سيد مهدى قاضى طباطبائى بهرهها برد.
و از همان سال تا كنون در حوزه علميه قم به درس و بحث و تحقيق و پژوهش اشتغال دارد.
استاد آیةالله حاج شیخ حسن رمضانی در تاریخ اول، شعبان، ۱۴۱۵ در کتاب مروری بر آثار و تألیفات علامه حسنزاده آملی آثار منتشر شده و منتشر نشده ایشان را به شرح ذیل احصاء نموده و درباره هریک توضیحی بسیار مفید ارائه نموده است:
آثار عرفانی (بیست اثر)
آثار فلسفی (بیست و نه اثر)
آثار کلامی (شش اثر)
آثار تفسیری (دو اثر)
آثار روایی (هفت اثر)
آثار رجالی (دو اثر)
آثار فقهی (دو اثر)
آثار ریاضی و هیوی (بیست و شش اثر)
آثار ادبی (ده اثر)
آثار متفرقه (هفت اثر)
گذشته از فضائل عملى و معنوى حضرت علامه، بدون شكّ ايشان در جامعيّت در علوم اسلامى در عصر اخير كم نظير يا بىنظير مىباشند. كيفيّت سير تحصيلى ايشان حقّا موجب اعجاب و اسوه حسنه براى همه طلاب مىباشد و بر خلاف شهرتشان درعلوم عقلى و عرفانى، تحصيلات ايشان در فقه و اصول بيش از حكمت و عرفان است.[۱]
در اینجا از باب اختصار، به نقل ترجمه بخشى از فرمايشات علاّمه شعرانى ره درباره ايشان در حدود ۴۰ سال پيش، بسنده مىشود.
در اجازه اجتهاد ايشان مىفرمايند:
«... همانا از جمله كسانى كه هر دو غايت را براى خود محقّق كرده شايستگى اتّصاف به حيازت هر دو منقبت دارد مولانا الاجلّ الموفّق نجم الدّين و نور الصّباية و مصباح العلم و شمس الهداية شيخ حسن آملى معروف به حسنزاده است. او كه خداى موفّقش بدارد بخشى از عمر خويش را در تحصيل كمالات انسانى و فضايل نفسانى صرف كرد بيست سال بلكه بيشتر او را آزمودم و امتحان نمودم. در اين مدّت در او چيزى جز جدّ و اجتهاد نديدم كه موجب شين و مؤاخذه گردد. از علوم دين همه آن چيزهايى را كه علماء دين واجب است بدانند گرد آورده است. او را بارى نديدم كه از يادگيرى علم واجبى تأنّف ورزد اگر چه جاهلان از آن علم كراهت داشتند و نيز او را نديدم كه به جهل و نادانى افتخار كند يا تقرّبا الى العوام خود را به نادانى به زند همان طور كه گاهى از غير او مشاهده مىكنيم.
به اين سبب است كه او در علم قرآن: لفظ و معنايش، باطن و ظاهرش، قرائت و كتابتش و ديگر امور متعلّق به آن بر اقران خويش فائق و در تتبّع احاديث و علوم ادبى مورد نياز در آن بر غير خويش برتر گشته است. كلمات كتاب شريف كافى را ضبط كرده آن را به نحوى شگفتآور و به طرزى كه بيشتر مردم از آن ناتوانند اعراب گذارى نموده است. او در علم نجوم و رياضيّات وابسته به آن يدى طولى دارد و در استخراج هلال و كسوفين داراى مهارت است. شخصى كه دانشى در اين امر دارد او را آزموده مهارتش را در اين امر بر استخراج ديگران ترجيح داده است. او در علوم شرعيّه عقليّه و نقليّه سواركار ماهر ميدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا ديدهام و به او اجازه دادهام رواياتى كه نقل آن براى من صحيح است از من روايت نمايد. و درخواستم اين است كه مرا از دعا فراموش نفرمايد. حررّه أبوالحسن المدعوّ بالعشرانى عفى عنه فى سنة ۱۳۹۳.» [۲]
و در تقريظ شرح نهج البلاغه ايشان مىفرمايند:
«... و چون بر اهتمام جناب فضال، اديب بارع، عالم جامع، گردآورنده قصبات سبَق در ميدان اكتناه حقايق و برنده قدح معلّى در استهام علوم و دقايق، دارنده فكرت نقّاده و فطنت وقّاده لوذعىّ المعىّ حبر مؤتمن حاج شيخ نجم الدّين حسن آملى طبرى (ضاعف الله قدره) مطّلع گشتم شادمان شدم چون از مهارت و تتبّع و تبحّر او در علم و بردبارى و تحمّل او در عمل آگاه بودم زيرا ساليانى است او را آزمودهام و باطن كارش را شناختهام. فنونى را پيش من فرا گرفته است، چه فنونى كه ديگر مشتغلين به آنها اهتمام مىورزند و چه فنونى كه ديگران به علّت غموض و پيچيدگى آنها به آنها اهتمام ندارند. ايشان در اصول فقه همانند ساير علوم كوتاهى نمىكرد و نسبت به آن قصورى نمىنمود .
همانا ابناء روزگار ما كم همّتند و به اندك چيزى از دانش قناعت مىكنند همانند كسى كه در اكل ميته بر قدر ضرورت اكتفا مىنمايد. بسيارى از اينان را مشاهده مىكنى كه از علوم منسوب به شرع فراهم نمىآورند مگر مسايل محدودى را در اصول مانند فرق بين معناى حرفى و اسمى، صحيح و اعم، ترتّب، اجتماع امر و نهى، مقدّمه واجب، فرق بين تعارض و حكومت، اصل مثبت و غير آن كه از شمار انگشتان دست بيرون نيست، و مسايلى را در فقه مانند بيع معاطات، بيع فضولى و خيارات .
امّا شيخ ما كه نامش را به بزرگى ياد كردهايم نسبت به وقتش ضنّت و نسبت به عمرش خسّت نورزيد بلكه آن را در علوم دينيّه صرف كرد و آنها را مُتقَن فرا گرفت. او در لغت و ادب استاد و به قرآن و قرائات و تفسير قرآن عارف و در علم كلام و ساير علوم عقليّه مُتقن و استوار و در حديث و رجال و ساير علومى كه ديگران آن را فضل مىدانند و به آن اعتنا نمىكنند با آنكه احتياج دين به ان علوم شديدتر و بيشتر است تا آن علومى كه در كسب شهرت و تحصيل عنوان اجتهاد به آن نيازمندند اهل نظر و انديشمند است. افزون بر همه اينها همراه با علوم شرعيّه بسيارى از كتب رياضيّه مانند مجسطى و اصول اقليدس و اكر و شرح تذكره و غير اينها را پيش من فرا گرفته است. و عمل به زيجهاى جديد و استخراج تقويم و سير كواكب و امور متعلّق به آنها را به خوبى مسلّط گشته است. خلاصه جناب ايشان براى تصدّى كارهاى بزرگ شايسته است. اميدواريم اين شرح را به نيكوترين صورت و بهترين شيوه تكميل نمايد. او پيش از اين برخى از كتابها را اصلاح و شرح نموده و مهارت خود را به اثبات رسانده است. خداوند متعال به حق محمّد و اهل بيت طاهرش او را براى ترويج دين و دانش موفّق بفرمايد» .[۳]
۱. ر.ك: گفت و گو با علاّمه حسن حسنزاده آملى، ص ۲۲ ـ ۳۲، ص ۷۲، ص ۹۹ ـ ۱۱۰، ص ۱۱۴، ص ۱۲۴، ص ۲۷۷ و ۲۷۸ و... و در آسمان معرفت، ص۴۱۵ ـ ۴۲۸ .
۲. در آسمان معرفت، ص ۴۲۹، ۴۳۰
۳. در آسمان معرفت، ص۴۳۲ ـ ۴۳۴