از برجستهترین عارفان اسلامی است. اوج عرفان ادبی، خود را در آثار عطار نشان داده است، آنچنانكه مولانا سخت تحت تأثیر او و سنایی قرار داشت. در مثنوی میگوید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یك كوچهایم
وی به احتمال قوی در حمله مغول به نیشابور كه به نقل تاریخ با خاك یكسان شد و هیچ سكنهای در آن نماند، به سال ۶۱۸ق به شهادت رسید. البته برخی همچون جامی، تاریخ وفات او را سال ۶۲۷ق نوشتهاند. [۱]
جامی در چگونگی تحول درونی عطار مینویسد:
«روزی درویشی بر دكان عطار روی آورد و چند بار از او طلبی كرد، ولی عطار توجهی ننمود، درویش گفت: ای خواجه! تو چگونه خواهی مرد؟! عطار گفت: چنانكه تو خواهی مرد. درویش گفت: تو همچون من میتوانی مرد؟! عطار گفت: بلی. درویش كاسهای چوبین داشت، زیر سر نهاد و گفت: الله! و جان بداد. این واقعه سبب تغییر حال عطار شد». [۲]
عطار آثار فراوانی دارد؛ الهینامه، اسرارنامه، جواهرنامه، خسرونامه، مصیبتنامه، مختارنامه و منطقالطیر یا مقامات الطیور كه از شاهكارهای ادبی جهان است.