عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

حزن

منبع: کتاب سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی) ، صفحهٔ ۳۲۰ تا ۳۲۱

حزن، اندوهی که سالک از هنگام شروع سلوک تا رسیدن به لقای محبوب دائماً در دل دارد، که مبادا عمر به پایان رسد و به مقصود نرسد، البته حزن قلبی نباید به عبوس بودن و بداخلاقی بینجامد.

حزن دائم

سالک از زمان شروع سلوک تا زمان رسیدن به لقای محبوب دائماً حزنی در دل دارد. حزن از اینکه مبادا عمر به پایان رسد و او به مقصود نرسد. استاد می‌فرمود:

«همین حزن، سالک را هدایت می‌کند به مقصود».

عارف سریع‌السیر مرحوم شیخ محمد بهاری می‌فرماید:

«به محض انقطاع رشتۀ حزن از قلب، فیوضات معنویه منقطع گردد» [۱]

و می‌فرماید:

«اگر قلب شاد و خندان باشد، هم او را بهره‌ای از معارف نخواهد بود» [۲].

دربارۀ مؤمن در روایت آمده:

«الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ» [۳]؛ «در دل محزون است و صورتش خندان».

پس حزن قلبی نباید به عبوس بودن صورت و بداخلاقی بینجامد. مؤمن ترش‌خو و عبوس نیست و اهل قهقهه نیز نیست و خنده او مانند رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تبسم است. سالک تبسمی نمکین بر لب دارد، تبسمی که خود حاکی از حزنی درونی است [۴]. سالک در طول سلوک الی الله قبض و بسط دارد. در حال قبض نباید «بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ» از دست برود و در حال بسط نباید «حُزنُه فی قَلبِه» کم‌رنگ شود. دربارۀ قبض و بسط سلوکی سخن خواهد آمد.

مطالب مرتبط

شرایط لازم سلوک: ترک عادات، عزم، رفق و مدارا، وفا، ثبات، مراقبه، محاسبه، مؤاخذه، مسارعت، ارادت، ادب، نیت، صمت، جوع، خلوت، سهر، دوام طهارت، خاکساری، ترک لذات، کتمان سرّ، استاد، ورد، نفی خواطر، ذکر، فکر.

پانویس

۱. تذکرة المتقین، ص۵۵.

۲. همان، ص۱۲۷.

۳. نهج‌البلاغه، حکمت ۳۳۳.

۴. گفته‌اند شاهکار نقاشی جهان که اثر لئوناردو داوینچی است، به عللی و از آن‌جمله همین «تبسم حزن‌آلود» مورد توجه است.

عناوین دیگر این نوشتار
  • حزن (عنوان اصلی)
  • غصه فراق
مربوط به دسته های:بایسته های سیر و سلوک -