مرحوم سید علی قاضی میفرمایند: «و العجب لمن یروم مرتبۀ من الکمال و هو لایقوم اللیال» «شگفت از کسی که به دنبال درجهای از کمال است و سحرخیزی ندارد».
نویسنده در این مقاله بعد از بیان ضرورت و اهمیت نماز شب، برای توفیق یافتن در سحرخیزی مواردی را برشمردهاند.
عارف کامل مرحوم سید علی قاضی نوشتهاند:
«و العجب لمن یروم مرتبۀ من الکمال و هو لایقوم اللیال» [۲]؛ «شگفت از کسی که به دنبال درجهای از کمال است و سحرخیزی ندارد».
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به علی مرتضی صلواةالله علیه فرمود: «عَلَیكَ بِصَلَاۀ اللَّیلِ» [۳]؛ «ای علی! بر تو باد نماز شب» و این جمله را سه بار تکرار فرمود.
در سلوک راه خدا بعضی کارها جزء خطّ قرمزهاست، یعنی ترکش به هیچ رو جایز نیست. نماز شب در رأس این کارهاست. مواردی دیده شد که استاد دستور تکرار اربعین به سالک میداد، فقط به این علت که سالک یک شب، نماز شبش قضا شده بود. در روایت است که
«الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِن» [۴]؛ «یعنی زمستان، بهار اهل ایمان است».
چرا؟ به دلیل اینکه شبهایی بلند دارد و سالک بیشتر از فضای سحر استفاده میکند. استاد میفرمود:
سالک اگر دستور خاصی برای سحرخیزی از طرف استاد نداشته باشد، باید تابستانها یک ساعت به اذان و زمستانها یک ساعت و نیم به اذان صبح برای تهجّد برخیزد.
البته این مقدار را حدّاقل میدانستند و بیداری بیشتر را در صورت کشش حال، مجاز میشمردند. دهها اثر و خاصیت دنیوی، برزخی و اخروی برای بیداری شب و تهجّد در روایات برشمردهاند. در قرآن رسیدن پیامبر اسلام به «مقام محمود» مشروط به تهجّد شب دانسته شده است [۵].
امور مؤثر در سحرخیزی
معصیت در روز توفیق تهجّد را می گیرد و لذا اگر سالک در محاسبه به گناهی برخورد کرد، حتماً باید به جدّ استغفار کند که مبادا سحرخیزیاش ترک نشود. استاد مطهری از استادشان میرزا علی آقا شیرازی نقل میکنند: در شب جمعه که شعر خواندن مکروه است، در مجلسی شعر خوانده بودند و آن شب از تهجّد بازمانده بودند.
خوابیدن در ظهر در بیداری شب تأثیر دارد. اصولاً کمتر انسانی میتواند از سحر تا گذشتن پاسی از شب بیدار بماند و خسته نشود. این خستگی چه بسا خواب را بر آدمی غالب میسازد و درمانش خوابیدن مقداری از پیش از ظهر یا پس از ظهر است، نه عصر که خوابیدن مکروه است. البته این خواب نباید زیاد باشد که خود سبب دیر خوابی شب میشود.
و از غذاهای سنگین در شب اجتناب کردن
و این عمل سبب موفقیت در بیداری سحر است. خواب آغاز شب رحمانی و خواب آخر شب شیطانی است. امروزه متأسفانه به خاطر نعمت یا نقمت برق، گویا مرز شب و روز از بین رفته و بسیاری از مردم تا دیرهنگام بیدارند و سپس میخوابند و نه تنها از سحرخیزی محروم میشوند که از نماز صبح و یا لااقل از نماز صبح اول وقت محروم میشوند و گاه تا چند ساعت پس از طلوع آفتاب خوابند، دقیقاً برخلاف سیرۀ پیامبر اکرم و ائمه سلام الله علیهم اجمعین. سالک زود میخوابد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمیکند. در سیرۀ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آمده است که بلافاصله پس از نماز عشاء كه شام مختصری میل میکردند، ( زیرا ترک شام خوردن مکروه است [۶]). «یأْوِی إِلَی فِرَاشِه» [۷]؛ یعنی بلافاصله به رختخواب تشریف میبردند.
و عشق خدا را بر دل مرور دادن.
استاد میفرمود:
در اوائل سلوک استفاه از ساعت بلااشکال است، ولی بعد باید سالک با عشق بیدار شود.
مثلاً دوش گرفتن، چای یا میوه تناول کردن، مقداری در هوای آزاد قدم زدن، بخشی از خانه را روشن کردن و ... .
حضرت آیتالله بهجت میفرمود:
«راه توفیق نماز شب، خواندن قضای آن در صورت قضا شدن است».
باری، حافظ شیرازی گوید:
دلا بـسوز که سـوز تـو کـارهـا بـکنـد
نیـاز نیمشبی دفع صد بـلا بـکند
تو با خدای خود انداز كار و دل خوشدار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
آری، سحرخیزی آدمی را تا آنجا پیش میبرد که تمنا میکند:
من این امید ببینم به خود که نیمشبی به جای اشک روان در کنار من باشی [۸]
و تا آنجا كه به صراحت اعلام میدارد:
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر كه این تازه براتم دادند
این نکته در پایان گفتنی است که سحرخیزی حتی اگر سالک نماز شب هم نخواند (به هر جهت) مطلوب است و نماز شب اگرچه هنوز شبانگاه، وقت سحر هم فرا نرسیده باشد، مطلوب است، ولی بهترین نوعِ تهجّد، سحرخیزی همراه با اقامه نافلۀ شب است.
این نکته در پایان گفتنی است که سحرخیزی حتی اگر سالک -به هر دلیل- نماز شب هم نخواند مطلوب است و نماز شب اگرچه هنوز شبانگاه، وقت سحر هم فرا نرسیده باشد، مطلوب است، ولی بهترین نوع تهجد، سحرخیزی همراه با اقامۀ نافلۀ شب است.
۱. از دیوان وحدت کرمانشاهی (طهماسب قلی خان کلهر)
۲. سید محمدحسن قاضی، صفحات من تاریخ الاعلام فی النجف الاشرف، ج۱، ص۱۸۷.
۳. کافی، ج۸، ص۷۹.
۴. بحارالانوار، ج۶۴، ص۳۰۴.
۵. اسراء/۷۹.
۶. وسائل الشيعة، ج۱۶، ص۴۶۶.
۷. بحارالانوار، ج۷۳، ص۲۰۴.
۸. دیوان حافظ.
۹. همان.