حظیرة القدس (حَظیرةُالقُدْس) جای پروردگار است و برای ملاقات او باید بدانجا رفت و چون خداوند پاک و طاهر است، بنابراین در آنجا هم هیچ رِجس و ناپاکی راه ندارد.
مرحوم صدوق در أمالی مسنداً از امام صادق علیهالسلام نقل کردهاند که: آن حضرت فرمودند: إنَّ اللَهَ عَزَّوَجَلَّ أَوْحَی إلَی نَبیٍّ مِنْ أنْبیآءِ بَنیإسْرآئیلَ، إنْ أحْبَبْتَ أن تَلْقانی غَدًا فی حَظیرَةِ الْقُدْسِ فَکُنْ فی الدُّنْیا وَحیدًا غَرِیبًا مَهْمومًا مَحْزونًا مُسْتَوحِشًا مِنَ النّاسِ بِمَنْزِلَةِ الطَّیْرِ الْواحِدِ الَّذی یَطیرُ فیالأَرْضِ الْقِفارِ وَ یَأْکُلُ مِنْرُءوسِ الاَشْجَارِ وَ یَشْرَبُ مِنْ مآءِ الْعُیونِ، فَإذا کانَ اللَیْلُ أَوَی وَحْدَهُ وَ لَمْ یَأوِ مَعَ الطُّیورِ، اسْتَأْنَسَ بِرَبِّهِ وَ اسْتَوْحَشَ مِنَ الطُّیورِ. (الأمالی شیخ صدوق، ص ۱۹۸.)
[«خداوند عزّوجلّ به پیامبری از پیامبران بنی إسرائیل وحی فرستاد: اگر میخواهی در فردای قیامت مرا در بارگاه قدس ملاقات نمایی، در دنیا تنها و غریب و غمگین و دور از مردم باش و با ایشان انس و الفت برقرار مکن؛ مانند پرندهای که در سرزمین بیآب و علف بهتنهایی پرواز میکند و بر بالای درختان نشسته و غذائی میخورد و از آب چشمهها مینوشد و چون شب فرا رسد بهتنهایی استراحت کرده و به جمع پرندگان ملحق نمیگردد. با خداوند خود مأنوس گشته و با پرندگان بیگانه بوده و الفتی ندارد.»]
«حَظْر» در لغت به معنای حَجْر و منع است. «حَظَرَهُ» یعنی مَنَعَهُ: او را منع کرد. «حَظیرةُ الابِل» به جائی میگویند که دور آن را جهت ماوی و استراحت شترها با نی یا چوب دیوارکشی کردهاند تا شترها از سرما و خطرات دیگر در امان بمانند.
«حَظیرةُ القُدْس» مکان ممنوعهای است که تا کسی به مقام قدس و طهارت نرسد نمیتواند داخل آن شود؛ مکانی که برای نامحرمان و نااهلان ممنوع است، اما برای خوبان و خواص نه! مقربان میتوانند داخل آن بشوند.
حَظیرةُالقُدْس جای پروردگار است و برای ملاقات او باید بدانجا رفت و چون خداوند پاک و طاهر است، بنابراین در آنجا هم هیچ رِجس و ناپاکی راه ندارد. کسی میتواند به آن حریم وارد شود که به مقام طهارت رسیده باشد که: لَایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ. (واقعه/۵۶.) «این قرآن را مَس نمیکنند مگر افرادی که به مقام طهارت رسیده باشند.»
اینکه خداوند میفرماید: «قرآن را مس نمیکنند»، یعنی به حقیقت قرآن واقف نمیشوند، نه اینکه به قرآن دست نمیزنند! البتّه دستگذاشتن به روی متن قرآن هم باید هرماه با طهارت ظاهری باشد و این معنا نیز مرتبهای از مفاد آیه است، اما مقصود اوّلی این آیه مس حقیقت و باطن قرآن که در کتاب مکنون است، میباشد؛ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ * فی کِتابٍ مَکْنُونٍ * لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ. (واقعه/۷۷-۷۹)
تنها کسانی به حقیقت و باطن قرآن دسترسی پیدا میکنند که از تمام آلودگیها و نجاسات پاک شده و به طهارت قلبیّه و نفسیّه رسیده باشند.
علی أیّ حالٍ، خداوند تبارک و تعالی در این حدیث قدسی، به یکی از پیغمبران بنی اسرائیل وحی فرستاده و میفرماید: اگر دوست داری من را فردا در حظیره قدس ملاقات کنی، در دنیا تنها و غریب باش و با کسی اُنس نگیر و همیشه همراه غم و غصه بوده و در قلب حُزن داشته باش.
البته ناراحتی و حزنی مطلوب است که برای خدا باشد، نه برای دنیا! انسان باید ناراحتی و غمش این باشد که از حظیرهٔ قدس دور است و در فراق به سر میبرد. اگر خداوند به نبیّ خود میفرماید: محزون و ناراحت باش! یعنی برای دوری از عالم وحدت غصه بخور! مومن نباید غمگین باشد که مال و منزل و عیال ندارد، بلکه باید محزون این باشد که خدا ندارد و از وصل او و لقاء او محروم است.
خداوند در ادامه میفرماید: اگر میخواهی من را در حظیره قدس ملاقات کنی، با مردم بیگانه باش مانند یک پرنده تنها. در آسمان بعضی از پرندگان به صورت گروهی مهاجرت میکنند و رفت و آمدشان در آسمان جمعی است اما بعضی پرندهها تک و تنها هستند.
خداوند میفرماید: تک باش! همیشه تنها باش؛ مانند پرندهای که به تنهائی در زمین بی آب و علف و خشک پرواز میکندو اگر به غذائی هم برخورد از شاخهٔ درختان تغذیه میکند، آب شُربش هم از آب چشمههاست و وقتی شب فر میرسد خودش تنها مأوی میگیردو به تنهائی برای خودش جای خواب پیدا میکند و با پرندگان دیگر همراه نمیشود. با خدا و پروردگار خودش انس میگیرد، اما از پرندگان دیگر اسیحاش داشته و با ایشان بیگانه است.
خداوند به این پیغمبر میفرماید: اگر میخواهی من را فردا در حظیره قدس ملاقات کنی باید اینگونه باشی! برای رسیدن به این مقام بالا باید با من تنها باشی، با خلق نباشی؛ سراغ من بیا!
معنی حظیرة القدس چیست؟ مکان ممنوعهای است که تا کسی به مقام قدس و طهارت نرسد نمیتواند داخل آن شود.