رفق و مدارا از اهمّ اموری است که باید سالک إلی الله آن را رعایت کند چه اندک غفلتی در این امر سبب میگردد که علاوه بر آنکه سالک از ترقّی و سیر باز میماند بلکه برای همیشه به کلّی از سفر ممنوع خواهد شد.
سالک باید از ابتدای راه رفق و مدارا را پیشهٔ خود کند و با در نظر گرفتن استعداد، خصوصیات روحی، وضع کار و شغل و مقدار تحمل خود عملی را که توان مداومت آن را دارد انتخاب و بر آن مداومت کند و هرگاه به عبادت پرداخت، هنوز خسته نشده دست از عبادت بردارد و نفس را استراحت دهد و هرگز عبادت را بر خود تحمیل نکند.
«لَا تُکرهُوا إِلَی أَنْفُسِکُمُ الْعِبَادَة» «عبادت را بر خود تحمیل نکنید».
اگر رفق و مدارا رعایت نشود، سالک برای همیشه بار را به زمین میگذارد.
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
(مثلی فارسی است)
سالک در آغاز سفر در خود شور و شوق زائد الوصفی احساس مینماید و گاه در بین سفر در هنگام ظهور تجلیات صوری این شور و شوق را احساس میکند و بدین جهت تصمیم میگیرد خود را وقف عبادت کند و اوقات خود را از عبادات و طاعات پر نماید و لذا از هرکس کلمهای میآموزد و از هر غذای روحانی لقمهای برمیدارد، اما این شور و شوق موقّت است و پس از چندی فروکش میکند و آن گاه که نفس به تنگ آمد، از این بارگران یکباره شانه خالی میکند و بار سفر را برای همیشه بر زمین مینهد و چنان از سفر و آداب او متنفّر میگردد که حتی اندک میلی نسبت به انجام کوچکترین عمل مستحبّ و گاه واجب نمییابد. راه حل این است که سالک از آغاز رفق و مدارا را پیشهٔ خود کند و با در نظر گرفتن استعداد، خصوصیات روحی، وضع کار و شغل و مقدار تحمّل خود عملی را که توان مداومت آن را دارد انتخاب و بر آن مداومت کند و هرگاه به عبادت پرداخت، هنوز خسته نشده، دست از عبادت بردارد و نفس را استراحت دهد و هرگز عبادت را بر خود تحمیل نکند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«لَا تُکَرِّهُوا إِلَی أَنْفُسِکُمُ الْعِبَادَهٔ»(کافی، ج۲، ص۸۶)؛ «عبادت را بر خود تحمیل نکنید».
همچنین حضرت از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل میکند که به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«یا عَلِی إِنَّ هَذَا الدِّینَ مَتِینٌ فَأَوْغِلْ فِیهِ بِرِفْقٍ وَ لَا تُبَغِّضْ إِلَی نَفْسِکَ عِبَادَهٔ رَبِّکَ فَإِنَّ الْمُنْبَتَّ یعْنِی الْمُفْرِطَ لَا ظَهْراً أَبْقَی وَ لَا أَرْضاً قَطَع» (کافی، ص۸۷)؛
«ای علی! همانا این دین محکم و استوار است پس با آرامش و مدارا در آن وارد شو و پرستش پروردگارت را بر خودت ناپسند مدار که سوارکار یکهتاز نه پشت مرکب را سالم باقی میگذارد و نه مسافتی را میپیماید».
گویا علی صلواةالله علیه به روایت نبوی عمل نموده که فرمود:
«قَلِیلٌ مَدُومٌ عَلَیهِ خَیرٌ مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْه» (نهجالبلاغه، حکمت ۴۴۴)؛ «کمِ با تداوم از زیادِ ملالت آور بهتر است».
۱. تنها موردی که به یاد دارم اساتید فن تصریح میکنند سالک برای همیشه بار را به زمین میگذارد، جایی است که رفق و مدارا رعایت نشود.
۲. یکی از علل لزوم استاد راه و فواید آن کنترل رفق و مدارا در شاگردان است.
۳. روا نبودن تحمیل عبادت در غیر واجبات شرعی و دستورات سلوکی استاد است، زیرا شرع و انسان کامل بر مالایطاق (غیر قابل تحمل) دستور نمیدهند.
۴. سالک در دو حال عبادت را بر نفس خود سنگین میبیند، اوّل در آغاز سلوک و پس از فروکش کردن شوق نخستین و پیش از پیدایش عشق الهی در دل؛ دوّم در حال قبض. راه درمان اوّلی تشدید مراقبه و زهد در دنیا برای تسریع در پیدایش عشق الهی است و راه درمان دوّم در بحث قبض و بسط خواهد آمد.
۵. در روایات بر تقسیم شبانهروز به ۳ یا ۴ قسمت تصریح شده است، قسمتی برای کسب و کار و قسمتی برای استراحت و بخشی برای عبادت و بخشی برای تفریح و لذّات مشروع. این بخش چهارم در حقیقت تأمینکنندهٔ «رفق و مدارا» در زندگی است و به همین دلیل در روایات اهل بیت: بر این تأکید شده که این بخش مایهٔ پایداری سه بخش دیگر و بهویژه بخش عبادت است. البته مقصود روایات، تقسیم به ساعات مساوی نیست.
۶. گاه در آغاز عبادت نفس احساس انزجار و تحمیل میکند، ولی این سنگینی ادامه ندارد و با مقداری تحمل برطرف میشود. سالک باید زیرک باشد و هر سنگینی ابتدایی را جدّی نگیرد. تردستی شیطان را باید با کیاست الهی خنثی کرد.
شرایط لازم سلوک: ترک عادات، عزم، رفق و مدارا، وفا، ثبات، مراقبه، محاسبه، مؤاخذه، مسارعت، ارادت، ادب، نیت، صمت، جوع، خلوت، سهر، دوام طهارت، خاکساری، ترک لذات، کتمان سرّ، استاد، ورد، نفی خواطر، ذکر، فکر.