کسیکه به کمال میرسد، فقط خودش را تکان میدهد؛ أمّا اگر عالِم باشد عالَم را تکان میدهد.
اهل علمی که به دنبال درس هستند، کسانی از آنها که غیر از درس مطامع دیگری مثل ریاست و شهرت و... دارند، آنها که قطعاً مذموم هستند بلاشکٍّ و لا شبهه، ولی آنها که قصدشان فقط درس است، نباید همّ و غمّشان درس باشد، همّ و غمّ انسان باید خدا باشد، درس هم که میخواند باید بهخاطر اینکه خدا فرموده بخواند، بخواند. نباید به فقه و اصول دل داد و به آنها نگاه استقلالی داشت. این اشتباه است! دل را فقط باید به خدا داد.
یکبار خدمت علاّمه والد (حضرت علامه طهرانی) عرض کردم: اگر کسی درس طلبگی نخواند به مقصد نمیرسد؟ سالک حتماً باید عالم باشد تا به توحید برسد؟
فرمودند: نه، آنقدر أولیاء خدا بودهاند که درس طلبگی نخواندند و به لقاء خدا هم رسیدهاند، ولی وظیفه است و باید درس خواند؛ در شرع مقدّس امر به خواندن درس شده است. مرحوم آقای حدّاد و مرحوم آقای قاضی رضواناللهتعالیعلیهما میفرمودند: باید درس خواند، ولی اینها وسیله است و مقصود بالذّات نیست.
کسیکه به کمال میرسد، فقط خودش را تکان میدهد؛ أمّا اگر عالِم باشد عالَم را تکان میدهد، سعه پیدا میکند. علم اگر با تقوی و ایمان و عشق خدا توأم باشد و به آنها ضمیمه شود، نور است.
العِلْمُ نورٌ یَقذِفُهُ اللَهُ فی قَلْبِ مَن یَشَآءُ.(مصباحالشّریعة، ص۱۶.) «علم نوری است که خداوند، با عنایت خود، آن را در قلب کسیکه بخواهد میافکند.»
به سعی خود نتوان برد ره به گوهر مقصود
خیال باشد کاین کار بیحواله برآید
(دیوانحافظ، ص۹۵، غزل ۲۱۲)
وجه قلب انسان باید بهسوی خدا باشد، خدائی باشد؛ صِبْغَة اللَهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَهِ صِبْغَة (البقرة/۱۳۸) «رنگ إلهی بگیرید و رنگ چه کسی از رنگ خدا زیباتر است؟!»
مطالب مرتبط: انسان کامل، عرفان، استاد سلوکی، سیر و سلوک.