ملامحسن فیض کاشانی عارف، حکیم و محدث نامی قرن یازدهم هشت سال نزد ملاصدرا به تحصيل حكمت الهى و نيز انجام رياضتهاى شرعى و مجاهدتهاى نفسانى مىپردازد تا اين كه سرانجام روزنهاى به عالم قدس و راهى به دنياى بى پايان علوم باطنى بر او گشوده مىشود. او كه اكنون به دامادى صدرالتألهین مفتخر است از طرف او به لقب «فيض» نيز خوانده مىشود.
منبع: مطالب اين بخش برگرفته از زندگى خودنوشت علّامه فيض در رساله «شرح الصدر» و نيز از رساله «الانصاف» هر دو چاپ شده در «ده رساله محقق بزرگ فيض كاشانى»، به كوشش رسول جعفريان، ص ۴۵ تا ص ۷۳ و ص ۱۸۲ تا ص ۱۹۹ است.
محمّد بن شاه مرتضى مشهور به ملا محسن فیض کاشانی عارف، حکیم و محدث نامی قرن یازدهم و معاصر با شاه عباس دوم بوده است. او در در چهاردهم صفر سال ۱۰۰۷ ه. ق در خانوادهاى از تبار ديانت و دانش ديده به جهان گشود. وی در زندگى نامه خود نوشتِ خويش مىگويد:
از همان كودكى اشتياق فراوانى به دانش اندوزى و كسب كمال داشتم. ابتدا علوم ادبيات عرب، منطق، حديث، فقه وتفسير و نيز اصول اعتقادات را نزد دايى خود نور الدين محمّد بن ضياء الدين در كاشان آموختم و سپس در بيست سالگى به اصفهان پايتخت علم و حكمتِ آن روزگار رفتم و پس از درنگى چند ساله به قصد فراگيرىِ دانش حديثشناسى به نزد سيد ماجد بن هاشم بحرانى (م ۱۰۲۸ ق) بزرگ حديث پژوه شيعى راهى شيراز شدم و در اين روزگار، خود را در مرتبه اى از درايت فقهى يافتم كه از تقليد ديگران بى نياز گرديدم.
علّامه ملامحسن كاشانى با شنيدن آوازه علمىِ شيخ بهاءالدين محمّد عاملى (م ۱۰۳۰ ق) به اصفهان باز مىگردد و پس از كسب اجازه روايت از او به همراه برادر خود عازم سفر حج مىشود. در حجاز از نواده شهيد ثانى شيخ محمّد بن حسن مشهور به فخر الدين (م ۱۰۳۰ ق) اجازه روايت مىگيرد و در بازگشت به مصيبت فقدان برادر جوان خويش كه به دست راهزنان به قتل مىرسد گرفتار مىشود.
وى از پسِ سالها تلاش علمى و جرعه نوشى از زلال دانش رسمى، خويشتن را سيراب نمىيابد و در پى دانشى فراتر از دانشهاى رسمى و درسى به جست و جو مىپردازد. اين تشنه كامى، سر انجام او را در شهر قم به بزرگ عارف الهى، حكيم صدر الدين محمّد شيرازى (م ۱۰۵۰ ق) مىرساند. ملامحسن او را به اوصافى همانند: «صدر اهل عرفان» «ماه آسمان ايقان» مىستايد و گاه از او به يگانه روزگارِ خويش در حكمت و عرفان ياد مىكند. ملامحسن هشت سال نزد صدرا به تحصيل حكمت الهى و نيز انجام رياضتهاى شرعى و مجاهدتهاى نفسانى مىپردازد تا اين كه سرانجام روزنهاى به عالم قدس و راهى به دنياى بى پايان علوم باطنى بر او گشوده مىشود. او كه اكنون به دامادى صدر الدين شيرازى مفتخر است از طرف او به لقب «فيض» نيز خوانده مىشود. زمانى كه ملاصدرا راهى شيراز مىشود ملامحسن نيز به همراه او بدان ديار مسافرت مىكند و نزديك به دو سال در شيراز از دانش ربّانى وى بهره مىگيرد و سپس به اشارت آيهاى از قرآن: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ». خود را مُلزَم به ارشاد مردم و گسترش معارف توحيدى رسول خدا و خاندان پاك او عليهم السلام مىبيند. به اصفهان باز مىگردد و از راه تصنيف و تأليف كتاب و نيز منبر و خطابه به تبليغ دين آسمانى اسلام مىپردازد.
علّامه فيض كاشانى ابتدا از پذيرش امامت جمعه به درخواست شاه صفى سر باز مىزند ولى پس از چندى به خواهش شاه عباس دوم به منظور ترويج فريضه بزرگ نماز جمعه و نيز بسط و نشر علوم دينى با همه دل نگرانىهايى كه از شرايط حاكم بر دربار سلاطين داشت، فرمان او را مىپذيرد.
فيض كه خود را اكنون رسته از آب و گِل دنيا و بند و دامِ نفْس مىبيند با اين كار، عزمِ آن داشت كه به يارى اسباب دنيوى، راهى براى سعادت اخروى مردمان بازگشايد ولى ماجراى پر راز و رمز نماز جمعه در حيات سياسى حكومت صفويه و صف آرايى برخى عالمان دين در برابر فيض و سپس موضعگيرى شاه، وى را بر آن داشت كه از دربار و امامت جمعه كناره گيرد. علّامه فيض ربّانى در پى اين ماجرا به كاشان بازگشت و گويا تا پايان عمر در آن ديار به نگارش و آموزش علوم الهى و ترويج شريعت ناب نَبَوى و بسط معارف والاى وَلَوى پرداخت و سرانجام در بيست و دوم ماه ربيع الثانى از سال ۱۰۹۱ ه. ق به نزد پروردگار خويش شتافت. نامش هماره جاودان و رضوان خداوند جايگاهش باد.
فیض كاشانی عمر خود را صرف تعلیم، تدریس و تألیف كرد. او پس از كسب معارف و استفاده علمی و معنوی از استادان بزرگ خود نوشتن كتاب و رساله را از هیجده سالگی آغاز نمود و در طی ۶۵ سال نزدیك به دویست جلد اثر نفیس در علوم و فنون مختلف تألیف كرد.
خدمت پر ارج ایشان در این آثار نسبت به ترویج مذهب شیعه با خدمات و زحمات مردان زیادی از عالمان دینی برابری میكند. فیض در فهرستهای متعددی كه خود نگاشته تعداد تألیفات و تصنیفات را تا هشتاد جلد ذكر كرده و فرزندش علم الهدی تعداد آثار او را یكصد و سی جلد نام برده است. اما برابر فهرست تهیه شده از سوی ادیب و شاعر معاصر آقای مصطفی فیضی تعداد كتابها و رسالههای فیض قریب به یكصد و چهل مجلد بالغ میگردد.
كه اكثر آنها به زیور طبع آراسته شده است در اینجا به چند تألیف مهم فیض كه در علوم مختلف نگاشته شده اشاره میكنیم: