واژه «معراج» یکی از اصطلاحات عرفانی است،که ناظر به نظام هستی و قوس نزول و صعود میباشد؛ در این نوشتار این واژه را مورد توجه و بررسی قرار میدهيم.
در عرفان از سه نوع معراج اسم برده ميشود که عبارتاند از «معراج ترکيب» و «معراج تحليل» و «معراج عود». «معراج ترکيب» در قوس نزول جريان دارد، زيرا هر موجودي در سير مراتب نزولي که پيشتر از آن به «مراتب استیداعیه» ياد کرديم، پيدرپي و در گذر از هر مرتبه قيودات و احکام خاصي ميپذيرد به نحوي که در پايان سير نزولي، انباشته از مجموعة قيودات، و متراکم و مرکّب از تعينها و محدوديتها و غشاءهاست. بنابراين در سير نزولي عروج ترکيبي روي داده و از همين جهت به آن «معراج ترکيب» ميگويند. اما در قوس صعود ـ و مطابق آنچه در بحثهاي معاد خواهيم گفت ـ در هر مرتبه بخشي از قيدها و محدوديتها و تعينها برداشته ميشود و به تعبير عرفاني «انسلاخ معنوی» روي داده و دم به دم پوستکني صورت ميپذيرد تا آنجا که در پايان سير صعودي، همة آنها برداشته شود، لذا به اين سير در آثار عرفا «معراج تحليل» گفته ميشود، زيرا در هر مرتبه، از آن قيدهاي متراکم شده در سير نزولي، تحليل رفته و کم ميشوند.
سومين نوع معراج، «معراج عود» است. مطابق آنچه در بحث سفرهاي چهارگانه عرفاني گفته ميشود، عارف پس از سفر اول و دوم که سير صعودي را به پايان ميرساند، در سفر سوم و سفر چهارم که براي تکميل خود و بيشتر براي دستگيري از ديگران انجام ميشود، سفري از حق به سوي خلق مينمايد که از اين سفر به «معراج عود» ياد شده است.
محقق فناري در مصباح الانس در تبيين همين سه نوع معراج ميگويد:
سير الامر الالهي المذکور اذا وقع في مراتب الاستيداع يسمّي معراج الترکيب واذا وقع في العروج الانسلاخي... يسمّي معراج التحليل واذا وقع في العروج بعد هذا المعراج الي عالم الشهادة لتکميل غيره او نفسه او الامرين معاً يسمّي معراج العود. [۱]
سير امر الهي ياد شده، آنگاه که در مراتب استيداعية (قوس نزول) قرار گيرد «معراج ترکيب» ناميده ميشود و هرگاه که اين سير در (قوس صعود و) عروج انسلاخي واقع شود، «معراج تحليل» نام دارد و همين سير الهي آن زمان که پس از معراج تحليل (و پايان سير صعودي)، براي تکميل ديگران و يا خود و يا هر دو، به سوي عالم دنيا و شهادت صورت پذيرد، «معراج عود» ناميده ميشود.
نکتة قابل دقت در اين سه نوع معراج آن است که از ديدگاه عرفاني، نهتنها سير صعودي عروج و معراج است بلکه سير نزولي در قوس نزول و عود به عالم شهادت نيز عروج و معراج تلقي شده است. يعني در همة مراحل موجودات به سوي کمال در حرکت و سير ميباشند. [۲] و از همين رو، برخي سفر الي الله را تنها يک سفر تلقي ميکنند و همة مراحل چهارگانه را در آن جاري ميدانند.
۱. مصباح الانس، ص ۲۹۵، سؤال چهارم از خاتمه کتاب.
۲. سير کمالي در قوس نزول بدان معناست که حقايق مندمج و مندکّي که پيش از اين در مقام ذات و تعين اول، هيچ بروز و ظهوري نداشته و تنها در قوّه و منّه هستي بودهاند، بهتدريج در مراحل قوس نزول، شکوفا شده و به ظهور ميرسند و ـ با لحاظ معناي عرفاني ايجاد ـ از كتم عدم به گسترة وجود، ميآيند.