اين ماه همانگونه كه از اسم آن پيداست بهار ماهها مىباشد، بجهت اينكه آثار رحمت خداوند در آن هويداست. در اين ماه ذخاير بركات خداوند و نورهاى زيبايى او بر زمين فرود آمده است. زيرا ميلاد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در اين ماه است و مىتوان ادعا كرد از اول آفرينش زمين رحمتى مانند آن بر زمين فرود نيامده است زيرا برترى اين رحمت بر ساير رحمتهاى الهى مانند برترى رسول خدا بر ساير مخلوقات است. و همانطور كه او داناترين مخلوقات خداوند و برترين آنها و سرورشان و نزديكترين آنها به خداوند و فرمانبردارترين آنها از او و محبوبترينشان نزد او مىباشد، اين روز نيز برتر از ساير روزهاست. و گويا روزى است كه كاملترين هديهها، بزرگترين بخششها، شاملترين رحمتها، برترين بركتها، زيباترين نورها و مخفىترين اسرار در آن پىريزى شده است.
پس بر انسان مسلمان كه برترى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را قبول داشته و مراقب رفتار با مولايش مىباشد واجب است اين روز را بگونهاى وصف ناپذير برتر از هر وقت و روز ديگرى بداند. چون در مثل چنين روزى سرچشمه فضايل و برتريها بر اين امت فرود آمد، تمام بركتهاى نبوت و امامت و كتاب و شريعت فقط با وجود رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آشكار شد كه ابتداى آن در اين روز مبارك بود. و زمانى كه با عقل و شرع برترى اين روز ثابت شد، بر مسلمان مراقب واجب است با تمام تلاش خود در شكرگزارى اين نعمت بزرگ كوشش و سعى كند كه اين رحمت وسيع را توسعه داده و اين روز را بزرگترين عيد خود بداند، با طاعات تام و تمام به خداوند نزديك شده و با توسلات كامل به رسول خدا توسل پيدا كند.
از مراقبات اين روز، اين است كه تمام ماه را در اين روز با تلاشهاى نيكو و اطاعتهاى گرانقدر و بزرگ، بزرگ داشته و با پروردگار خود در مورد اين نعمت بزرگ مناجات نمايد.
و بدان اگر تو عبادت انس و جن را انجام داده و اخلاص پيامبران را داشته باشى باز هم نمىتوانى واقعا شكر اين نعمت را بجا آورى. البته نه باين جهت كه اين اعمال نيز از نعمتهاى اوست و شكر ديگرى را واجب مىكند. بلكه بخاطر بزرگى نعمت، كسى توان شكر آن را ندارد.
پس بحكم عقل واجب است بعد از درك ناتوانى، باندازه توان شكر آن را بجا آورى و خداوند نيز شكر خالصانه تو را با فضل خود مىپذيرد
كه خداوند با تشكر زياد عمل كم را قبول مىكند.
ولى مهم، داشتن حالت قلبى مناسب در اين عيد بزرگ و شرمسار بودن از عجز و كوتاهى است، و نيز انجام اعمالى كه انسان را از غفلت و تلف كردن وقت خارج نمايد، نيز تلاش زياد براى بدست آوردن صدق اخلاص همراه با شرمسارى، و مهم دانستن اين روز بمقدار اهميت واقعى آن، گرچه در بجا آوردن حق شكر آن ناتوان بوده يا كوتاهى كرده باشى.
خلاصه، بنده بايد تمام توان خود را در انجام عبادات قلبى از قبيل شناخت، يادآورى، شكر و... بكار گيرد. زيرا شرع گرچه در عبادات بدنى خواهان ميانهروى بوده نه زحمت زياد، ولى در عبادتهاى قلبى مثل شناخت، ذكر و شكر و لطيف نمودن قلب با شناخت و صفات پسنديدهاى كه در پى آن مىآيد، بكار بردن تمام توان را مىطلبد. تا به جايى برسد كه امام صادق درباره عارف مىفرمايند: «اگر دل او بمقدار يك چشم بهم زدن خدا را فراموش نمايد از شوق او مىميرد » [۱]
و هنگامى كه پردههاى اوهام و حجابهاى تاريكى از جلو او برداشته شده و نورهاى زيبايى صفات و نشانههاى عظمت و بزرگى خداوند در قلب او جلوهگر شود و نور بسيار درخشانى را ببيند، ممكن نيست اشتباه يا غفلت نمايد، و حالات قلب او با جلوهگريهاى مخصوص صفات جمال و جلال خداوند دگرگون مىشود. و خداوند بزرگ عهدهدار رياضت دل او با ترس و اميدوارى از اين راه مىشود تا زمانى كه او را در جايگاه راستى و در پناه خود وارد كند و او را در بهشت بهتر، بهشت نور همراه با پيامبران و شهدا و نيكوكاران سكونت دهد.
از مهمترين اعمال اين ماه، دعا كردن در اول اين ماه با دعاهايى كه روايت شده است، مىباشد[۲]، و نيز دعاهايى كه براى ورود به اين منزل از منازل سفر بسوى پروردگار مناسب بوده و دعاهايى كه حال او اقتضا مىكند. در پى آن، براى پيدا كردن حال مناسب در تمام ماه و روزهاى مخصوص آن به نگهبان آن روز كه از ائمه مىباشد، توسل جسته و شفاعت، دعا و درخواست توفيق آنان از خدا براى خود را بخواهد.
روايت شده وفات امام حسن عسكرى در اين روز است[۳]. پس مراقب واجب است در اين روز اندوهگين باشد بخصوص با در نظر گرفتن اين مطلب كه صاحب مصيبت حجت عصر و امام زمانش - جان جهانيان فداى او، و رحمت خدا بر او و بر پدرانش باد - مىباشد بايد آن امام عليه السّلام را با هر زيارتى كه به ذهنش مىرسد زيارت نموده و به امام زمان عليه السّلام تسليت بگويد. سپس از خداوند بخاطر جانشينى امام زمان عليه السّلام تشكر نموده و بخاطر غيبت و دسترسى نداشتن به آن حضرت متأثر شده و زمان ظهور و فوائد نورهاى او و خير و بركت آن را در ذهن مجسم نمايد.
در روايت گرانقدرى آمده است كه اين روز، روز نابودى دشمن خدا بوده[۴] و اين روز و خوشحالى در آن فضيلت داشته و روز شادى پيروان آل محمد - رحمت خدا بر جميع آنان باد - مىباشد. و در ميان شيعيان نيز اين روز به همين مطلب مشهور شده است. البته ساير روايات اين روايت را تاييد نمىكند، ولى ممكن است بخاطر تقيه, وقت را تغيير داده باشند. و با وجود اين احتمال، دور نيست اين دو وقت بگونهاى با هم منطبق باشند.
بهر صورت سزوار است دوستان آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شادى خود را در اين روز بخاطر نابودى دشمن خدا آشكار كنند، اگر چه فقط بخاطر عمل به اين روايت باشد و به نابودى او در اين روز يقين نداشته باشند.
ولى با توجه به اين كه شادى براى از بين رفتن دشمنان فقط برازنده دوستان و علاقمندان است. بنابراين كسى كه كارهاى او با دوستى و علاقه با اهل بيت سازگارى ندارد، سزاوار است بهمراه شادى نمودن، بخاطر كوتاهى در انجام آداب و رسوم دوستى شرمگين باشد، و دست كم در شادى براى نابودى دشمن خدا و دشمن دوستان او كارهاى حرام را انجام نداده و شبيه دشمنان خدا نشود. زيرا مخالفت ضد دوست داشتن است و اين مخالفت با خدا و اين ضديت آشكار، بر خلاف شادى بر نابودى دشمن مولى است.
روز ازدواج پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با حضرت خديجه عليها السّلام مىباشد[۴] و بر شيعيان لازم است بخاطر تأثير اين ازدواج مبارك و فرخنده در خوبيها و سعادتها و انتشار نورهاى درخشان و پاك آن را بزرگ بدارند.