عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

مراقبات هفدهم ربیع الاول در بیان میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

منبع: المراقبات ترجمه‌ ابراهيم محدث بندرريگى صفحه ۷۱ تا ۸۰

فهرست
  • ↓۱- هفدهم‌ ربیع الاول
    • ↓۱.۱- بیان گوشه‌ای از فضائل پیامبر گرامی اسلام
    • ↓۱.۲- اعمال هفدهم‌ ربیع الاول
  • ↓۲- پیوند‌های مرتبط
  • ↓۳- پانویس

هفدهم‌ ربیع الاول

بیان گوشه‌ای از فضائل پیامبر گرامی اسلام

هيچكدام از شيعيان بلكه بيشتر پيامبران عليهم السّلام و دوستان خدا نمى‌توانند حقيقت فضيلتهاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بفهمند. روايات زيادى بدين مضمون وارد شده است كه هر پيامبرى توانايى رسيدن به برخى مقامهاى اهل بيت والا مقام آن حضرت عليه السّلام را ندارد مگر اين كه رسول باشد چه رسد به فضايل خود آن حضرت. و چگونه مى‌توانند مانند او باشند و حال آنكه او برترين آفريده شدگان و نزديكترين آنها به خداوند و علّت ايجاد پيامبران، رسولان، فرشتگان نزديك به خدا و تمام جهانيان و سرور مردمان و دانشمندترين آنان است. اوست عقل اول، نور اول، خلق اول، اسم اعظم، حجاب اقرب، طرف ممكن و واسطه فيض خداوند به تمام جهانيان.

و هنگامى كه فرض شود او علت ايجاد دنيا و علت جارى شدن نعمتهاى خداست، نمى‌توان گفت كسى بتواند به حقيقت صفات و فضايل او آن چنان كه هست پى برد. همه هدايتها از او بوده و او آموزگار فرشتگان و برانگيخته شده بر روحهاى پيامبران صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و كسى است كه در كتاب خداوند از او به صاحب اخلاق بزرگ تعبير شده است. خانواده و دوازده جانشين او برترين همه آفريده شدگان هستند اولين آنان امير المؤمنين عليه السّلام است كه بطور پنهانى با تمام پيامبران صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوده و آنان را يارى مى‌كرده و بطور آشكار با رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوده است، و آخرين آنها مهدى (عج) است كه خداوند وعده داده اهل حق از اولين تا آخرين آنها را با او يارى كرده، با او يكتا پرستى را در زمين تكميل كند و دين خود را در سراسر زمين بگستراند بطورى كه دينى غير از دين خدا در روى زمين نباشد.

و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گشاينده و پايان دهنده است. كسى است كه پيامبران عليهم السّلام و كتابهاى آسمانى به پيامبرى او مژده داده‌اند. كتاب او گواه بر تمام كتب و جانشين او سرور جانشينان و امت او برترين امتها و شريعت او كاملترين شرائع و مذهب او بهترين مذاهب است. او صاحب حوض و لواء حمد و صاحب وسيله و بزرگترين شفاعت است. كسى است كه اين آيه درباره او نازل شده است: «و بزودى خداوند آنقدر به تو عطا خواهد نمود كه راضى شوى.»[۱]و كسى است كه براى برترى دادن او و جانشينانش بر غير آنها، از پيامبران پيمان گرفته شده. و كسى است كه مبتلايان به بلاها، مسلمان و غير مسلمان با توسل به او و خاندان او نجات مى‌يابند. و اوست رحمتى براى جهانيان و محبوب پروردگار جهانيان و هيچ فضيلتى به آن نمى‌رسد و آن مادر فضايل است.

نامهاى آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نزد خداوند، در كتابهاى پيامبران و بر زبان اولياى او عبارتند از: محمد، احمد، الماحى، العاقب، الحاشر، رسول رحمت، رسول توبه، رسول امم، المقتفى، القثم، شاهد بر انبيا و امم، بشير، نذير، سراج منير، ضحوك، قتّال، متوكل، فاتح، امين، خاتم، مصطفى، رسول و پيامبر امى، حاد، مزمل، مدثر، كريم، نور، عبد، رءوف، رحيم، طه، يس، منذر، مذكّر.

در كتابهاى اخبار آمده است: نام او نزد بهشتيان عبد الكريم، نزد اهل آتش عبد الجبّار، نزد اهل عرش عبد الحميد، نزد ساير ملائكه عبد الحميد، نزد ساير پيامبران عبد الوهاب، نزد شياطين عبد القهار، نزد جنّ عبد الرحيم، در كوهها عبد الخالق، در خشكى عبد القادر، در دريا عبد المهيمن، نزد ماهيها عبد القدّوس، نزد حيوانات سمّى عبد الغائب، نزد حيوانات وحشى عبد الرزّاق، نزد درندگان عبد السلام، نزد بهائم عبد المؤمن، نزد پرندگان عبد الغفّار، در تورات مود مود، در انجيل طاب طاب، در صحف عاقب، در زبور فاروق، نزد خدا طه و ياسين و نزد مؤمنين محمّد و كنيه او أبو القاسم و جبرئيل با كنيه ابى إبراهيم به او سلام كرد.

پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده‌اند: «من اول و آخر هستم». و در بعضى روايات معتبر آمده است كه: «منظور از تمام سوگندهايى كه خداوند بزرگ در كتاب خود ياد كرده حضرتش مى‌باشند.» بد نيست روايتى نيز از طريق اهل سنّت درباره فضيلت او و امير المؤمنين عليهما السّلام نقل نمايم. زيرا بهترين گواه بر فضايل على عليه السّلام رواياتى است كه سنّيها در اين مورد نقل مى‌كنند. احمد حنبل در كتاب مسند خود و ابن ابى ليلى در كتاب فردوس و منهج التحقيق از ابن خالويه روايت نموده‌اند كه او راويان حديث را شمرد تا به جابر بن عبد اللّه انصارى رسيد و آنگاه از او نقل كرد كه: «از رسول خدا شنيدم كه فرمودند: خداوند، من، على، فاطمه، حسن و حسين را از يك نور آفريد سپس اين نور را فشارى داده و شيعيان ما از اين نور خارج شدند. پس از آن ما خدا را ستايش نموديم. آنان نيز خدا را ستايش نمودند، ما خدا را منزه دانستيم آنان نيز خدا را منزه دانستند، مالا اله الا اللّه گفتيم،آنان نيزلا اله الا اللّه‌گفتند، خداوند را تمجيد نموديم شيعيان ما نيز او را تمجيد كردند. خداوند را يگانه دانستيم شيعيان ما نيز چنين كردند. سپس خداوند آسمان‌ها و زمين و فرشتگان را آفريد كه تا صد سال تسبيح و تقديس را نمى‌شناختند ما تسبيح گفتيم بدنبال ما شيعيان ما تسبيح گفتند و سپس ملائكه تسبيح گفتند و همچنين در مورد غير تسبيح... اين روايت تصريح مى‌كند كه پيامبر و آل او عليهم السّلام تسبيح، تهليل و تكبير را به شيعيان خود ياد داده و شيعيان آنها نيز به ملائكه آموختند بهمين جهت شيعيان آنها از ملائكه برتر مى‌باشند.

اين فضايل را با استفاده از آيات و روايات اثبات كرديم. ولى از راه تأمل و انديشه خود و بدون كمك گرفتن از شرع نيز مى‌توانيم فضايل او را اثبات نمائيم, ما مى‌بينيم كه در چند سال كم - در حالى كه مشغله‌هاى فراوانى داشت و مشغول جهاد بود - علومى از جانب او گسترش پيدا نمود كه حتى كمتر از يك صدم آن علوم نيز از جانب همه انبياء گسترش پيدا ننمود. اين علوم در زمينه تربيت روح، قلب و جسم و سائر رشته‌هاى علم و حكمت بود. و نيز نامهاى خداوند متعال و صفات و نعمتهاى باطنى او و فضايل انبياء را براى مردم بيان نمود. و امثال اين كارهاى خارق العاده، قويترين معجزات براى اثبات پيامبرى و نبوت بوده و اين معجزات محكمتر از شكافتن ماه مى‌باشد. باين جهت كه فقط تعداد انگشت شمارى فرق سحر و معجزه را مى‌دانند و ممكن است بگويند شكافتن ماه سحر است نه معجزه، ولى معجزاتى كه ما گفتيم شباهتى به سحر، شعبده و غيره ندارد.

و انسان خود مى‌تواند از اين خلاصه‌اى كه گفتيم تفصيل اين مطالب را بفهمد و از اين راه گوشه‌اى از شرافت پيامبر خود را دريابد و آنگاه فضيلت اين روز را درك نموده و بگونه‌اى به پيشواز آن رود كه شايسته آن است. و علاوه بر درك فضيلت اين روز مقدار منت خداوند را بخاطر اين ميلاد مبارك فهميده و دل و عقل او آنگونه كه شايسته است از اين منت تأثير مى‌پذيرد. و سپس بايد آثار اين تأثير را در اعمال و حركات خود آشكار نمايد و نبايد بگذارد عمل او قلبش را تكذيب كند. زيرا عمل فقط از صفات قلب سرچشمه گرفته و هيچ عملى از اين قاعده مستثنى نيست.

اعمال هفدهم‌ ربیع الاول

[۱ -] از مهمترين اعمال در اين روز اولا توسل به حاميان معصوم آن روز و سپردن عقل و قلب و تمامى وجود خود بوسيله آنان به خداوند متعال است، با اين هدف كه توفيق در بهره‌مندى از اين روز نصيب او گردد. و اگر انسان در توكل و تسليم خود راستگو باشد قطعا توفيق الهى را خواهد يافت. زيارت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بطور مفصل و زيارت اميرالمؤمنين عليه السّلام در كتاب اقبال روايت شده است. [۲]

[۲ -] نيز از كارهاى مهم روزه داشتن اين روز بخاطر شكرگزارى و بجا آوردن دو ركعت نماز مى‌باشد كه در هر ركعت آن يك بار سوره «فاتحه» و ده بار سوره «قدر» و ده بار سوره «اخلاص» مى‌خواند.

سپس در مكان نماز خود نشسته ودعايى را كه روايت شده مى‌خواند. [۳]

حقيقت عيد و آداب آن‌

[۳ -] از كارهاى مهم در اين روز رعايت آداب عيد ميلاد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اظهار مراسم شرعى عيدهاى بزرگ است تا ديگران اين روز را به عنوان عيد بشناسند. و نيز بايد ديگران را با عمل خود به چيزهايى كه موافق با حقيقت عيد است عادت دهيم همانگونه كه شرع از ما خواسته نه آنگونه كه مخالف شرع است. زيرا عده‌اى نادان در اين روز به لهو و لعب و حتى به كارهاى حرام مى‌پردازند.

خداوند هنگام عيد به همه نيكوكاران و بدكاران بار عام ميدهد تا در پيشگاه او حضور يافته، اظهار خضوع و خشوع نموده و مراسم بندگى را بجا آورند، و آمرزش گناهان، جوائز و نامه‌هاى سلطنت و پادشاهى بگيرند. بنابراين بايد با تمام توان خود را براى حضور در چنين مجلسى آراسته و آماده نمود. و چون هر مجلسى لباس مخصوص و آرايش متناسب با خود دارد، بايد خود را مانند اهل آن مجلس آماده و آراسته نماييم. لباس اهل اين مجلس، تقوى، تاجشان معارف الهى و نظافت آنان پاكيزگى قلب از بياد غير خدا بودن و عطرشان ذكر خدا و صلوات بر رسول خدا و آل پاك او مى‌باشد.

مبادا در مجلس پاكيزگان وارد شوى و قلب تو آلوده به ياد دنيا و بدنت برهنه از لباس تقوى و سرت بدون عمامه مراقبت باشد و از تو بوى بد آلودگى‌هاى دوستى دنيا استشمام شود، اعمال بدت باعث فاسد شدن اخلاقت شده، سرت خالى از عقل معرفت، قلبت خالى از ايمان و چشمت بخاطر نگاه به حرامهاى الهى دردمند، زبانت از گفتن در رضاى خدا لال، گوش تو از شنيدن ذكر خدا كر، دست تو بخاطر بخل از جود و سخاوت و انفاق در راه خدا، بسته و از جهاد در راه خدا باز مانده، شكمت از مال حرام و چيزهايى كه خدا حرام نموده پر، فرج تو... و پاى تو از برآوردن نيازهاى دوستان خدا و رفتن به خانه‌هاى خدا لنگ باشد. زيرا اگر در مجالس پاكان حاضر شوى، بخاطر پليدى لباس اراذل و زشتى اين آفات و بد حالى رسوا خواهى شد. پس بخاطر وجود شريف و عزيز خود اندكى تأمل كرده و به خود خطاب كن: اى فقير چرا با غفلتها و كوچك شمردن شعائر و حرمتهاى الهى و بخاطر بيحالى و كوتاهى در ميدان مسابقه تحصيل كمالات از همانندهاى خود عقب مى‌افتى؟ از امام حسن مجتبى عليه السّلام روايت شده است «در روز عيد فطر به عده‌اى كه مى‌خنديدند و بازى مى‌كردند نظر نمود، سپس به همراهان خود فرمود: خداوند عز و جل ماه رمضان را براى تمرين مسابقه خلق خود قرار داد كه در آن با اطاعت و كسب خوشنودى او با هم مسابقه بدهند. عده‌اى پيشى گرفته و رستگار شدند و عده‌اى عقب مانده و بدبخت شدند. شگفتا در روزى كه نيكوكاران پاداش ديده و كوتاهى كنندگان زيان مى‌بينند، عده‌اى مشغول خنده و بازى هستند. بخدا سوگند اگر پرده‌ها فرو افتد، نيكوكار مى‌انديشد كه چرا بيشتر عمل نيك انجام ندادم و بدكار مى‌گويد چرا بد مى‌كردم» و در روايت ديگرى در دنباله اين روايت آمده است كه: «از شانه كردن مو و صاف كردن لباس باز مى‌مانند»[۳] ساير آداب عيد در دو عيد ديگر خواهد آمد.

[۴ -] و از مهمترين اعمال اين است كه روز خود را با سلام به حاميان و نگهبانان روز به پايان رسانده و به درگاه آنان جهت شفاعت و اصلاح حال تضرع نمايد. و اگر آن روز در نگهبانى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نباشد، باز هم اعمال خود را به آن حضرت تسليم نمايد. زيرا او بر جانشينان معصوم خود مقدم است، ولى همراه با شرمسارى و خجالت از كوتاهى در اداى حق شكر نعمت و همراه با لطيف نمودن گفتار و الفاظ تضرع و ابتهال. زيرا اين كار اثر زيادى در رسيدن اعمال به آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و نازل شدن خير از معدن فضل خداوند دارد. سپس به نگهبان آن روز براى شفاعت خود به درگاه آن عزيز توجه كرده و از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درخواست نما كه اعمال تو را به درگاه مقدس حضرت حق عرضه نموده و از خداوند بخواهد گناهان تو را بخشيده، آنها را تبديل به چند برابر خوبى نموده و آنگاه با رضايت از تو اعمالت را بپذيرد، كه خداى متعال هر چه بخواهد مى‌تواند انجام بدهد و ديگران نمى‌توانند. نيز از او بخواه در آينده توفيقات تو را براى كوشش در خدمت به خداى بزرگ و وفادارى به رسول والا مقام و آل بلند مرتبه او زياد نمايد. زيرا بحكم عقل وفاى به سادات و محبوبان خدا حقوق بزرگى را بر ما واجب مى‌نمايد و اگر بخواهيم به بزرگان خود و محبوبان خدا در زمان غيبت آنان وفادار بمانيم، بايد حقوق زيادى را ادا نماييم.

پیوند‌های مرتبط

پانویس

۱. ضحی. آیه ۵

۲. إقبال الأعمال: ۳ - ۱۳۰ - ۱۳۶

۳. إقبال الأعمال: ۳ - ۱۳۷

۴. إقبال الأعمال: ۳ - ۱۳۷