شب اول این ماه یکی از چهار شبی است که شب زندهداری در آن تأکید شده است. و یکی از مراقبتها این است که در هنگام دیدن ماه در شب اول دعایی که روایت شده است [۱] را بخواند. و سزاوار است موقعی که در این دعا، به دعای آمادگی برای آمادگی در شعبان و رمضان میرسد آن را با توجه بخواند و در اوقات دعایش نیز آن را زیاد بخواند تا با این دعا آمادگی کاملی برای ورود به این دو ماه پیدا کند. و مستحب است بعد از نماز عشا دعاهای روایت شده در اقبال را بخواند[۲].
در کتاب اقبال نمازهایی برای این شب نقل شده که من آسانترین آنها را برای افراد ضعیفی مانند خود میگویم. در آن کتاب از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمودند:
کسی که بعد از بجا آوردن نماز مغرب شب اول رجب، بیست رکعت نماز بجا آورده که در هر رکعتی سوره «فاتحه» و «اخلاص» را یک مرتبه خوانده و برای هر دو رکعتی یک سلام بدهد - در اینجا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: آیا ثواب این نماز را میدانید؟اصحاب عرض کردند: خدا و رسولش داناترند. پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: روح الامین این نماز را به من یاد دادند. و آستینهای خود را بالا زدند - خود و خانواده و مال و فرزندانش محفوظ مانده و از عذاب قبر پناه داده میشود و از صراط، بدون حساب، مانند برق میگذرد.
نماز آسانتری نیز در این کتاب از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است:
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:
کسی که دو رکعت نماز در شب اول ماه رجب بعد از نماز عشا بخواند و در رکعت اول آن سوره «فاتحه» و «الم نشرح» را یک بار و«قل هو اللّه احد»را سه بار و در رکعت دوم سوره «فاتحه» و «الم نشرح» و«قل هو اللّه احد»و «معوذتین» را هر کدام یک بار بخواند سپس تشهد خوانده و سلام دهد و بعد از آن سی بار«لا اله إلا اللّه»گفته و سپس سی بار بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم صلوات فرستد، گناهان گذشته او آمرزیده شده و او را مانند روزی که از مادر متولد شده از گناهان بیرون میبرد.
نمازی در تمام شبهای این ماه وارد شده که در کتاب اقبال و از کتاب «التحفه» حلوانی روایت شده است:
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند:
«هر کس در رجب شصت رکعت نماز بجا آورد، در هر شبی از این ماه دو رکعت که در هر رکعت آن سوره فاتحه را یک بار وقل یا أیها الکافرونرا سه بار وقل هو اللّه احدرا یک بار بخواند و هنگامی که سلام نماز را داد، دستهای خود را بلند کرده و بگوید: لا إلهَ الا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيْكَ لَهُ له الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْیی وَ يُمیتُ وَ هُوَ حَىُّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلی كُلِّ شَىْءٍ قَدِيْرٌ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيْرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الا بِاللَّهِ العَلِىِّ العَظِيْمِ اللّهُمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ النَبىِّ الأُمِّی و دستهای خود را بصورت بکشد، خداوند متعال دعای او را مستجاب و ثواب شصت حج و شصت عمره به او میدهد.»
باقیمانده شب را تا فرا رسیدن وقت نماز شب مشغول به ذکر یا فکر یا مناجات به تناسب حال خود میشود آنگاه نماز شب را بجا آورده و بعد از هشت رکعت نماز شب سجده نموده و در سجده خود دعای امام ابی الحسن اول علیه السّلام در اقبال روایت شده است را بخواند. و بعد از نماز وتر دو دعا در کتاب اقبال روایت شده است آنها را بخواند و بندهای دعای دوم را با توجه و حضور قلب بخواند تا بهره او از دعا تلفظ تنها به الفاظ نبوده و عبادت او مثل عبادت چهارپایان نباشد. و سعی کند که در دعای خود راستگو بوده و به خدای متعال در مجلس حضور او و در دعایش دروغ نگوید: زیرا این کار برای کسی که دعا میکند خطر بزرگی است. و اگر حال او مطالبی را که به خدایش میگوید، تصدیق نمیکند، باید در گفتار خود بعضی از معانی مجازی را قصد کند. و اگر این کار را نیز نمیتواند انجام دهد، الفاظ را بگونهای تغییر دهد که دروغ صریح و ادعای باطلی در آن نباشد. زیرا کسی که معنی محبت خدا را نمیداند، چگونه میتواند در این دعا ادعای انس با او را داشته باشد. و کسی که معنی نزدیک گرداندن را نمیداند، چگونه میگوید: «مرا از ورطه گناهان خارج و به بلندای نزدیکی برسان» و همینطور باقی عبارات. و مهم این است که مواظب قلبش باشد که زنده با ذکر خدا و با حضور در مقابل او به مراسم بندگی که موجب رضایت اوست مشغول باشد. زیرا مقصود از زنده داشتن شبها زنده نمودن قلب در آن است و زنده بودن قلب نیز فقط با ذکر و فکر است و قلب غافل مانند مرده است. و کسی که مشغول به مکروهاتی که مورد رضایت خدا نیست، باشد، پایینتر از مرده است. و کسی که مشغول به محرمات الهی در این شبها باشد، بدتر از کسی است که در غیر این شبها مرتکب حرام میشود. و شاید همین کار باعث شود که انسان عاقبت به خیر نشود.
انسان باید تلاش کند که - در حالی که خیال میکند شب زندهداری کرده و رستگار شده - از دسته سومی که گفتیم نباشد. زیرا در این صورت از کسانی خواهد بود که خداوند متعال درباره آنها فرموده: «از لحاظ عمل زیانکارترین (بدکارترین) افراد هستند ولی خیال میکنند کارهایشان خوب است.»[۳] و فکر میکنم از گناهان پنهانی خالی نباشی، مثل تأخیر توبه از بعضی گناهان زیرا مشهور این است که سرعت در توبه واجب فوری است و ترک واجب نیز حرام است مانند تزکیه نفس از بعضی از اخلاق که واجب عینی است و ترک آن و مشغول شدن به عبادات مستحبی حرام است. و همینطور گناهان دیگری که مانند این دو گناه مخفی و پنهان هستند. و خلاصه این که سالک باید قبل از فرا رسیدن این شبها و اوقات شریف مواظب خود بوده و بیش از سایر وقتها حال خود را بررسی کند و بکوشد که گناهی در او نباشد تا در تجارت با پروردگار ضرر و زیانی ندیده، نور عبادت کنندگان را از دست نداده و مانند بندهای نباشد که سلطان او را به مجلسش برای هدیه دادن و بزرگداشت او، بلکه برای مأنوس نمودن و مناجات و حالهای عالی بهمراه اولیای بزرگوار خداوند، دعوت نموده و او در این مجلس حاضر شده و در حضور سلطان به مخالفت او بپردازد و در خانه رحمان و آشکارا به عبادت شیطان بپردازد و با این اعمال سزاوار خواری بزرگی شده و به جای بدست آوردن بزرگداشت خدا، ذلت و خواری بدست آورد.
بهر صورت بحکم عقل واجب است در این شب و امثال آن، از هر چیز ممکن در بدست آوردن رضایت خداوند و سلامتی حالها و عملها از آفتها، کمک گرفت و با تمام توان باید به این مهم پرداخته تا عمل او خالص و خودش نیز مخلص برای خداوند متعال باشد. و در این صورت است که عمل کم نیز کافی است زیرا پاداش عمل خالص از بنده مخلص بدون حساب است، و بندهای که نیت درستی داشته باشد، در معامله با مولای خود فقط با خلوص صادق راضی میشود، و تمام سعی خود را در این جهت بکار انداخته و این مطلب برای او از هر چیزی مهمتر است. زیرا این مطلب با آرزو بدست نیامده، و تنها با علاقه به آن، نمیرسند. و کسی که تفاوت این حالتها را نبیند در ازدیاد عبادتهای ظاهری خیلی تلاش میکند، در حالی که در باطن و قلب خود مخالف پروردگار و دارای حالتهای پست و اخلاق فاسدی از قبیل ترک واجب و انجام حرام بوده و عمل خود را با ریا و کسب شهرت و نفاق و عجب و نادانی و مخالفت با خدا انجام میدهد. همچنین باید سعی او بر لطیف کردن عمل بیش از ازدیاد عمل بوده و دعا و مناجاتی را انتخاب کند که عبادتهای آن مشتمل بر تملق و خضوع و اعتراف بیشتر به حق منت خداوند در مشرف کردن بندگان به تکلیف باشد، حرکات و حالات او بگونهای باشد که دل را نرم کرده و باعث تواضع و زهد بیشتری گردد، مثل پوشیدن لباسهای مویین، روی خاک و خاکستر نشستن، گذاشتن خاک بر سر و با طناب و زنجیر دستهای خود را به گردن بستن و مانند انسان بیخبر و مست بودن که گاهی نشسته، گاهی ایستاده، گاهی سجده نموده، و گاهی راه رفته و گاهی سر را بر دیوار و گاهی چانهها را بر خاک میگذارد. در قدیم، اهل سلوک زنجیر در گردن کرده وارد قبرهای خود شده و دستور میدادند آنها را با زنجیر بسته و بسوی آتش برند و نیز قسمتی از لباس را که روی دوش بود، پاره و طناب یا زنجیر در آن وارد کرده و آن را به ستون بیت المقدس میبستند. این اعمال از حالتهای قلب و شناخت ذلت نفس و عظمت خدا سرچشمه میگیرد، گرچه خود این عملها نیز باعث بهتر شدن و برتری حال قلب میگردد. و چنین نیست که این کارها فقط برای آنان میسر باشد بلکه کسانی هم که این صفات را ندارند با تمرین این عملها میتوانند به آن حالت قلبی برسند.
باید در تمام این ماه و ماه شعبان و رمضان و تمام عمر، اهمیت زیادی به دعا جهت توفیق اخلاص داده، و توجه به خدای متعال با نامهای او مانند کریم العفو و مبدل السیئات بالحسنات و توسل به او بوسیله محمد و آل او صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، را زیاد کند. زیرا روی ما لیاقت توجه به حضرت قدس خدا را نداشته و برای جبران این نقص باید به اولیای آبرومند او متوسل شد. و آنگاه شب خود را با توسل به نگهبانان آن که از معصومین علیهم السّلام میباشند، برای اصلاح حال و اعمال خدائیش به پایان برساند.
۱. روی أنّه علیه السلام کان إذا رأی هلال رجب قال:«اللّهُمَّ بارِكْ لَنا فِی رَجَبٍ وَ شَعْبانَ، وَ بَلِّغْنا شَهْرَ رَمَضانَ، وَ أَعِنَّا عَلَی الصِّیامِ وَ الْقِیامِ، وَ حِفْظِ اللِّسانِ، وَ غَضِّ الْبَصَرِ، وَ لا تَجْعَلْ حَظِّنا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ». الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحدیثة)، ج۳، ص: ۱۷۳
۲. تدعو فی أوّل لیلة من رجب بعد عشاء الاخرة بهذا الدعاء:«اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ مَلِیكٌ، وَ أَنَّكَ عَلی كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرٌ ، وَ أَنَّكَ ما تَشاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَی اللَّهِ رَبِّی وَ رَبِّكَ لِيُنْجِحَ بِكَ طَلِبَتِی، اللّهُمَّ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ، وَ بِالأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَنْجِحْ طَلِبَتِی، ثمَّ تسأل حاجتک الإقبال بالأعمال الحسنة» (ط - الحدیثة)، ج۳، ص: ۱۷۵
۳. سوره کهف.آیه ۱۰۳ و ۱۰۴.