«بحثی پیرامون مسألهای از معاد در محضر استاد عبدالله جوادی آملی و استاد سید جعفر سیدان» نام جزوهای است که به قلم آیت الله شیخ مهدى مرواريدحفظهالله… این جزوه، بعدها مکرراً به صورت کتاب به چاپ رسید اما با توجه به در دسترس نبودن صوت یا فیلم این جلسات، به دلایلی چند، در واقعنمایی این گزارش تردید جدی وجود دارد
«بحثی پیرامون مسألهای از معاد در محضر استاد عبدالله جوادی آملی و استاد سید جعفر سیدان» نام جزوهای است که به قلم آیت الله شیخ مهدى مرواريدحفظهالله، که در ابتدای آن آمده است:
در ماههاى ذيقعده و ذيحجه سال ۱۴۰۵ قمرى [۱] در حجرهاى از حجرات مدرسه ميرزا جعفر (دانشگاه رضوى) مناظراتى علمى در محيطى آكنده از محبّت و احترام متقابل بين دو تن از فضلاء قم و مشهد (استاد سيّدان و استاد جوادى آملى) واقع شد، كه بنده در آن جا به عنوان مستمع حضور داشتم و صورت مذاكرات را مىنوشتم.
اكنون اين نوشتار استفاده شده از آن يادداشتها است و صورت جلسه اول را از آنچه در حافظه بجاى مانده است تنظيم كردهام، و البتّه نمىتوانم ادعا كنم كه تمام آنچه در جلسات صحبت شده در اين نوشته آمده است؛ ولى اصول و مهمّات مطالب و نقاط اصلى بحث را انشاءاللَّه بيان كردهام. / مهدى مرواريد
این جزوه، بعدها مکرراً به صورت کتاب به چاپ رسید. با توجه به در دسترس نبودن صوت یا فیلم این جلسات، به دلایلی چند، در واقعنمایی این گزارش تردید جدی وجود دارد از جمله:
۱ـ هشت جلسه مناظرۀ حداقل یک ساعته، در ۱۱۲ صفحه ـ آن هم با قطع رقعی[۲] ـ تقریر شده است که این امر به ویژه برای آنان که با ادبیات و لحن آیت الله جوادی آملی دامتمعالیه آشنا هستند، نشان میدهد که این نوشتار تقریر نبوده بلکه صرفاً یک یادداشت برداری ساده است.
۲- با توجه به اینکه از یک سو تقریر صحیح یک نظریه علمی نیاز به فهم صحیح و تامّ آن دارد و از سوی دیگر آیت الله شیخ مهدى مرواريد حفظهالله ـ آنچنان که خود بارها بر آن اعتراف نمودهاندـ با علوم عقلی بیگانهاند، در فهم و افهام کلام آیت الله جوادی آملی دامتمعالیه به احتمال زیاد میتوان تردید کرد
۳ـ از همه عجیبتر اینکه این جزوه با عبارت ذیل به پایان میرسد:
در نهايت بحث آقاى جوادى ظاهراً پذيرفتند كه مسلك آخوند ملاصدرا در بحث معاد را نمىتوان از مدارك شرعيه استفاده كرد.
نويسنده يادداشتها، به ايشان عرض كرد نهايت احتمالى است در محتملات، و چه خوب است جنابعالى در بحثها به اين جهت تذكر دهيد مطلب اعتقادى و حساس است، مسؤوليت دارد؛ نبايد طلاب طورى تربيت شوند كه در مقابل اشكال و ترديد در حرف آخوند ملاصدرا، متعرض را به عدم آگاهى از فلسفه متهم كنند.
آقاى جوادى آملى در تأييد فرمودند: سيدنا الاستاد (يعنى علّامه طباطبائى) در بحث معاد اسفار را تدريس مىكردند و هيچگونه اثبات و ردّى در مطالب آخوند نداشتند. والسلام على من اتبع الهدى
حقیقتاً نسبت دادن این سخن به کسی که سالها معاد صدراپی را تدریس نموده و چند جلد کتاب دربارۀ معاد نوشته (از جمله شرح بخش معاد اسفار صدرالمتألهین، تفسیر موضوعی معاد و بخشهای متعدد از تفسیر تسنیم) و همه را بر اساس معاد صدرایی بیان داشتهاست جای اعجاب دارد. آیا میتوان مثلاً به کسی که سی سال درس خارج اصول او بر مبانی حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (کمپانی) استوار بوده است، نسبت داد که در جلسهای خصوصی که نه شاهدی و نه صوت و تصویری از آن موجود است گفتهاند: «مسلك حاج شیخ را در اصول فقه نمىتوان از مدارك شرعيه استفاده كرد»!!؟
به هر حال این اشکالات آنچنان جدّی است که آیت الله جوادی آملی رسماً از آن تبری جسته و نسبت دادن مفاد آن را به خود، انکار کردهاند و حتی مقرر محترم، آیت الله شیخ مهدى مرواريدحفظهالله، نیز مدعی شدهاند که این جزوه، یادداشتهایی شخصی بوده و کسانی که آن را به صورت کتاب منتشر نمودهاند از ایشان اجازه نگرفتهاند و اگر استجازه میکردند ایشان به طبع آن به این شکل رضایت نمیدادند[۳]
۱. تابستان ۱۳۶۴
۲. حداقل سی صفحه از این تعداد را به فهرست، مقدمه ناشر و مقرر، خاتمه و پاورقیهایی که بعداً اضافه شده اختصاص دهید!!
۳. هرچند با توجه به نزدیکی معظمله با جریان تفکیکیان مشهد و چاپ مکرر این کتاب جا داشت ایشان رسما موضعگیری کنند!