عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

سلطان ازل

منبع: حافظ نامه , ج ۲، ص ۹۳۳.

سلطان ازل یا استاد ازل یعنی خداوند. مولانا در غزل‌های شمس گوید:

[رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا

زنده و مرده وطنم نیست به جز فضل خدا]

رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل

مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا

[قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر

پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا]

(دیوان کبیر ج ۱ ص ۳۱)

حافظ خود در جای دیگر گوید:

[ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

محصول دعا در ره جانانه نهادیم

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش

این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم]

سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد

تا روی در این منزل ویرانه نهادیم

[در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را

مهر لب او بر در این خانه نهادیم]

سلطان ازل از نظر ترکیب و معنی برابر است با استاد ازل:

بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم

که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم

در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند

آن چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم

من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست

که از آن دست که او می‌کشدم می‌رویم

[همچنین:

در خلاف آمد عادت بطلب کام که من

کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست

آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع

گر چه دربانی میخانه فراوان کردم

استاد ازل: خداوند و سلطان ازل: خداوند. (رساله مشواق) ]