خلع بدن یا برون فکنی یا جدا شدن روح از بدن به اصطلاح امروز خلع بدن کرده، لباس بدن را خلع میکند و بیرون میآورد یا گاهی به برون فکنی تعبیر فرمودند و به نوعی با مسامحه با این روح حرکت کرده و در خیابان و آسمان سیر میکند میکند. مکاشفه، خلسه، خلع بدن با موت اختیاری که یک درجهای است مربوط به خواص، متفاوت میباشد.
ما یک قسم مکاشفه داریم که شخص همین طور که در حالت عادی است و بدنش زنده و قلبش در حال زدن است و حتی ممکن است روح از بدن جدا نشده باشد، ولی از جهت سعه ادراکی، به یک جای دیگری احاطه پیدا میکند و از جاهای دیگر خبردار می شود. در کشف و شهود، جای دیگری را مشاهده میکند.
گاهی مواقع همین حالت است و روح هم از بدن شخص اجمالاً جدا میشود، به اصطلاح امروز خلع بدن کرده، لباس بدن را خلع میکند و بیرون میآورد یا گاهی به برون فکنی تعبیر فرمودند و به نوعی با مسامحه با این روح حرکت کرده و در خیابان و آسمان سیر میکند میکند ولی این بدن کماکان دارد زنده است و قلبش میزند.
در حالات خلع بدن گاهی شخص تصاویری شبیه همین ادراکات انسان عادی را دارد و گاهی مواقع یک دسته ادراکات تجردی پیدا کند، اینها هیچ کدامشان موت اختیاری نیست، اینها یک نوع خلسه، خلع بدن و برون فکنی است.
و برای سالکین متوسط و حتی به تعبیری گاهی مبتدی هم اتفاق میافتد. اگر سلوک را به معنی حرکت به طرف خدا معنی کنیم و به یک اعتبار بگوییم حرکت از ورود در عالم برزخ شروع میشود برای افرادی که وارد عالم برزخ میشوند حالت خلع بدن اتفاق میافتد: این حالت ممکن است در نماز یا خواب اتفاق بیافتد و بسیاری از افراد ممکن است بر اثر ضربهای بر سر به کما رفته و این حالت برایشان اتفاق بیافتد. بعداً که برمیگردند، میگوید: نه من بودم، همه اتاق را میدیدم، این طرف و آن طرف هم رفتم. خیلی از تجربیات نزدیک به مرگ از این جنس است که شخص هنوز بدنش فعال است، حالت کما دارد.
موت اختیاری یک درجهای است که مربوط به خواص است و از جهت حکمی و عرفانی هم مربوط به کسی است که به نوعی در اسم ممیت و محیی فنا داشته باشد که بتواند احیاء و اماته کند و آنقدر تسلط داشته باشد که حتی بعد از اینکه خودش را اماته کرد دوباره خودش را برگرداند و احیا کند و دوباره این بدن را فعال کند که این از اختصاصات مرحوم حداد بود و نشان دهندهٔ این است که مرحوم حضرت آقای حداد در حقیقت برترین شاگرد مرحوم حضرت آقای قاضی بودند.
مطالب مرتبط: موت اختیاری، کشف و شهود.