رساله اعتذار، نامه اى است كه فيض به يكى از علماى خراسان نگاشته است. آن عالم از وى خواسته بوده تا فيض نزد شاه وساطت كند تا در خراسان منصب اقامت جمعه و يا اداره امور آستان قدس به وى واگذار شود، فيض در خواست وى را با توضيحاتى درباره زندگى و خصايص روحى خود رد كرده است.
اين نامه مىتواند در تنظيم زندگينامه فيض و بويژه شناخت ديدگاههاى وى درباره علماى اصفهان مفيد افتد و در مجموع براى ارزيابى وضعيت دينى آن عصر از نگاه فيض كمك شايستهاى بكند.
فیض کاشانی در یکی از فصول رساله «کلمات مضنونه» به ذکر چند مثال برای دریافت بهتر و نه کامل وحدت وجود پرداخته است و سعی دارد تا با شکستن دیوار استبعاد، مانع انکار این مسئله دقیق شود.
فیض کاشانی در پاسخ به سؤالی درباره اختلاف بین اهل زهد و تصوف با اهل علم رسالهای نگاشته است، وی در این رساله با استناد به اینکه هر دو گروه در زمان پیامبر گرامی اسلام وجود داشته و مورد مدح ایشان بودهاندهردو طریق را ضروری میداند، فیض کاشانی با توجه به حدیثی، فضل اهل علم را بیشتر از فضل اهل زهد میداند ولی مدعی هستند که اگر اهل زهد و تصوف به دنبال علم بروند به معرفتى بالاتر از معرفت اهل نظر دست می یابند.