توضیحات کامل و بدون تقطیع استاد وکیلی پیرامون جواز قتل در اثر کشف و شهود.
متاسفانه مخالفان عرفان باز هم با بی تقوایی فاحش بر طبل رسوایی خود کوبیده و با تقطیع سخنان استاد وکیلی قصد تشویش اذهان را داشتند.
به مخاطبان فرهیخته توصیه می نماییم که حتما فایل کامل جلسات علمی را استماع نموده و در نظر داشته باشند که تحریف و تقطیع، از شگردهای دیرینه مخالفان عرفان و توحید قرآنی است.
اینکه فرمودند در بحث حجیت کشف و شهود آیا نمی توان حجیت را از باب معذریت و منجزیت بررسی کرد؟ مثلا شخصی در مکاشیفه ای می بیند باید شخصی را بکشد آیا باید عمل کند یا خیر؟ این کشف وجوب به امتثال نمی آورد و در قیامت نمی توانند او را نسبت به این کشف مورد سوال قرار دهند؟
پاسخ: فرض کنید در مکاشفه می بیند که یک کسی را بکشد این نمونه بارز داستان حضرت ابراهیم سلام الله علیه است که دیدند باید حضرت اسماعیل را بکشد این کشف ها اگر کشف قطعی باشد و برای خود صاحب کشف یقین حاصل شود یقینی که بالمعنی الاخص باشد نه بالمعنی الاعم یعنی از یقین هایی که انسان در مقدمات آن تامل می کند و بعد از تامل در مقدمات یقین می کند مجوز کشتن هم دارد اگر مجوز کشتن نداشت که در قرآن نقل نمی کرد. مهم این است که این حرفایی که می زنیم یک عده ای از این هیاهو گران که آی اینها گفتند که میشود مکاشفه کرد و مردم را کشت خیلی خطرناک شد یک عده ای در فضای مجازی مطالب عجیبی سر هم می کنند. نه والا نه من نه شما و کسی که سوال را مطرح کرده است صاحب کشف نیستیم نه کشف یقینی در جایی پیدا میشود بالمعنی الأخص ولی قرآن کریم می گوید حضرت ابراهیم در مکاشفه و شهود چنین دریافت وحی و رویا از اقسام مکاشفه است که به او فهماندند که باید حضرت اسماعیل را ذبح کند بسم الله را گفتند و چاقو نیز برداشتند اسماعیل ذبیح الله که ابوالانبیاء است با آن نورانیت و قداست چاقو را گذاشتند و هر چند تلاشم کردند نبرید بعد هم خدا فرمود که ابراهیم آزمایشت را انجام دادی پس صدقت رویا تمام شد. اینطور هم نبود که برخی بگویند حضرت ابراهیم در خواب دیده بود که این چاقو را دارد می کشد گفتند ما باید این کار را انجام دهیم نه حضرت ابرهیم واقعا می خواستند ببرند نه اینکه فقط ادا در بیاورند. بعد هم که نبرید. می توانید جلوی قرآن بایستید. می گوند که ایشان پیامبر بود این پیامبر این را از کجا دریافتند ملاک صدق کشفشان چه بود؟ در جای دیگر هم اگر پیدا شد جایی در تاریخ هم ما پیدا نکردیم کس دیگری پیدا نکردیم کسی دیگر به اعتبار کشف خود کسی را بکشد ولی بحث نظری دارد ولی اگر پیدا شد می شود و این اگر است. مثلا مخالفین ولی فقیه می گویند اگر ولی فقیه حکم کند بروی بکشی میری بکشی می گیم خب بله پس شما خیلی خطرناک هستید. وگرنه ولی فقیه کارش که بکش بکش نیست اگر حکم کند میرن می کشند ولی همچنین حکمی نمی کند چرا که عادل و منقی است اگر میخواهد حکم کند از روی حساب و کتاب و موازین فقهی و رعایت حق حکم می کند مسلما اگر به این جا برسد تعذر و تنجیز را می توان در برخی از مسائلی که در محدوده حکم الزامی است داخل کرد ولی نه به این جهت که قابل تطبیق نباشد از این جهت معمولا در مکاشفات محل بحث قرار نمی گیرد و اگر واقعا یک کشف رحمانی حقانی بود که حکم الزامی داشت باید انجام شود. خب این خلاف شرع است، نیست. اگر برای کسی کشف حقانی به وجود بیاید می فهمد که حتما در مسئله به خصوص چه تزاهمی وجود داشته یا یک تخصیصی وجود داشته است. که معنا یکشف حقانیه قطعی این است و گرنه حضرت ابراهیم هم می دانستند از مسلمات همه شرائع الهی و از مشترکات شرائع الهی حفظ النفس است اینجوری نبود که در شرع حضرت ابراهیم حلال باشد ولی در هر حال خدا به ایشان اینگونه فرموده است و ایشان نیز اقدام کردند کما اینکه طبق نقلی حضرت عبدالمطلب در بحث نذری که انجام داده بودند از همین جنس بوده است که مستند از یک کشفی بوده است و براساس آن کشف خود نذر کردند فرزند خود را ذبح کنند.
مرتبط: سلسله نشست های اندیشه توحیدی - حجیت کشف و شهود - (نشست اول)