عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

معرفت و شهود قلبی خداوند در دعای ابوحمزه ثمالی

در اینجا حضرت سجّاد علیه السّلام عرضه می‌دارد: اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى، خداوندا! به من‌ ایمانى عطا کن که اینطور باشد که خودت در دل من داخل شوى، و مباشرت در دل من کنى؛ و تمام افکار و آراءِ من، آراء و افکار تو باشد!

آیا تصرّف خدا دل مؤمن را بطور مباشرت، معنى‌اى غیر از انکشاف حقیقت توحید در تمام مراحل آن از توحید ذاتى و اسمائى و صفاتى و أفعالى می‌تواند داشته باشد؟!

کلامی نورانی از مرحوم سید هاشم حداد و علامه طهرانی

معرفت و شهود قلبی خداوند دعای ابوحمزه ثمالی/ اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى

ماه مبارک رمضان ماه مناجات و دعاست و ادعیه اهل بیت خزینة عالی‌ترین معارف الهی است. در اینجا به مطالعة کلام دو عارف عالی‌مقام حضرت آقای حاج سید هاشم موسوی حدّاد و حضرت علامه طهرانی قدس سرهما در شرح یکی از فقرات دعای شریف ابوحمزه می‌نشینیم که دلالت بر امکان معرفت و شهود قلبی خداوند دارد.

کلام مرحوم حدّاد: «إیمانًا تُباشِرُ بِهِ قَلْبى» معنى‌اى غیر از توحید می‌تواند داشته باشد؟[۱]

در خاتمه دعاى ابو حمزه ثمالى مروىّ از حضرت امام علىّ بن الحسین سیّد السّاجدین علیهما السّلام که از جمله ادعیه سحرهاى ماه مبارک رمضان است از خدا می‌خواهیم:

اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ یَقِینًا حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِى إلَّا مَا کَتَبْتَ لِى، وَ رَضِّنِى مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِى؛ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.[۲]

«بار خدایا! من از تو مسألت دارم ایمانى را به من بدهى که خودت بواسطه آن ایمان در دل من بیائى و بالمباشره قلب مرا تصرّف نمائى، و یقینى را که با آن بدانم که هیچ گزندى و وارده‌اى به من نمى‌رسد مگر آنچه را که تو براى من مقدّر نموده‌اى، و مرا از زندگانى به مقدارى که براى من معیّن نموده‌اى و بهره داده‌اى راضى و خشنود گردانى؛ اى خداوند أرحم الرّاحمین!»

باشَرَ یُباشِرُ مُباشَرَةً یعنى پوست بدن و بشره را به جائى رساندن؛ مثل بَشِرُوهُنَّ[۳] «با زنان مباشرت کنید» و پوست بدن را به بدن آنها برسانید، که کنایه از جماع و آمیزش است. وَ لَا تُبَشِرُوهُنَّ[۴] همین معنى را دارد.

در اینجا حضرت سجّاد علیه السّلام عرضه می‌دارد: خداوندا! به من‌ ایمانى عطا کن که اینطور باشد که خودت در دل من داخل شوى، و مباشرت در دل من کنى؛ و تمام افکار و آراءِ من، آراء و افکار تو باشد!

آیا تصرّف خدا دل مؤمن را بطور مباشرت، معنى‌اى غیر از انکشاف حقیقت توحید در تمام مراحل آن از توحید ذاتى و اسمائى و صفاتى و أفعالى می‌تواند داشته باشد؟![۵]

و عجیب اینجاست که در تمام دعاهاى شبهاى دهه آخر شهر مبارک رمضان از شب بیست و یکم تا سی‌ام، این دعا در تمام آن أدعیه با عین همین عبارت تکرار شده است. بدین معنى که چون دهه سوّم افضل اوقات ماه رمضان است و مرد مؤمن صائم بواسطه تقرّب به خدا و دعا و مناجات و قرائت قرآن و غیرها روحش صفا پیدا کرده است، اینک قابل استفاضه از فیوضات غیبیّه الهیّه شده و لیاقت اینگونه دعا را پیدا کرده است که از خدایش بخواهد که رفع جمیع حجابها را از او بنماید، و او را به مقام توحید کامل برساند، و ذات أقدسش در قلب وى متجلّى گردد. و حقّاً این فوز عظیمى است.

ملاحظه کنید عین این عبارت مکرّره را در تمام دعاهاى این دهه مبارکه که برکتش از دو دهه پیشین افزون است:

أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ ءَالِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَجْعَلَ اسْمِى فِى هَذِهِ اللَیْلَةِ فِى السُّعَدَآءِ، وَ رُوحِى مَعَ الشُّهَدَاءِ، وَ إحْسَانِى فِى عِلِّیِّینَ، وَ إسَاءَتِى مَغْفُورَةً؛ وَ أَنْ تَهَبَ لِى یَقِینًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ إیمَانًا یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنِّى، وَ تُرْضِیَنِى بِمَا قَسَمْتَ لِى!»[۶]

«من از تو تقاضامندم اینکه درودت را بر محمّد و آل محمّد بفرستى، و نام مرا در این شب در زمره سُعَداء، و روح مرا در جمله شهداء قرار دهى، و نیکوئى و احسان مرا در مکانى رفیع بپذیرى، و گناه و سیّئه مرا در مورد غفرانت بگذارى، و به من یقینى را عنایت کنى که با آن خودت در دل من و اندیشه من مباشرت داشته باشى، و به من ایمانى را مرحمت فرمائى که با آن شکّ و ریب از من زدوده گردد، و مرا به آنچه سهمیّه من از رزق و روزى و مقدّرات معیّن نموده‌اى راضى و خرسند کنى»!

فرمایش علامه طهرانی در شرح اللَهُمَّ إنّى أسْأَلُکَ إیمانًا تُباشِرُ بِهِ قَلْبى[۷]

«و در پایان دعاى أبو حمزه ثُمالى که در سحرهاى ماه مبارک رمضان خوانده مى‌شود[۸] حضرت امام زین العابدین علیه السّلام به درگاه حضرت ربّ العزّة عرضه می‌دارد:

اللَهُمَّ إنّى أسْأَلُکَ إیمانًا تُباشِرُ بِهِ قَلْبى، وَ یَقینًا حَتَّى أعْلَمَ أنَّهُ لَنْ یُصیبَنى إلّا ما کَتَبْتَ لى، وَ رَضِّنى مِنَ الْعَیْشِ بِما قَسَمْتَ لى؛ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و معنى إیمانًا تُباشِرُ بِهِ قَلبى آنست که: خودت بیائى در دل من و در تصدّى و اختیار امور من، خودت مباشرت داشته باشى. و با این مباشرت بدون هیچ رادعى و مانعى از اراده و اختیار من و یا خواست و اراده دیگرى، خودت در کانون اعمال و افعال و صفات و عقائد و اراده و قصد و نیّت، همه و همه، از من سلب اختیار کنى و اراده خودت بجاى اراده من بنشیند، یعنى اراده من عین اراده تو گردد؛ و این معنى‌اى است عظیم در مقام توحید و درجه عالیه عرفانیّه.

و جالب اینجاست که در ده عدد دعاهاى شبهاى دهه سوّم ماه مبارک رمضان با وجود آنکه با یکدیگر مختلف المضمون هستند ولیکن همگى در این فقرات مشترک مى‌باشند که: لَکَ الاسْمآءُ الْحُسْنَى وَ الامْثالُ الْعُلْیا وَ الْکِبْریاءُ وَ الالاءُ؛ أسْأَلُکَ أنْ تُصَلّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ ءَالِ مُحَمَّدٍ وَ أنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هَذِهِ اللَیْلَةِ فى السُّعَدآءِ وَ روحى مَعَ الشُّهَدآءِ، وَ إحْسانى فى عِلّیّینَ، وَ إسآءَتى مَغْفورَةً؛ وَ أنْ تَهَبَ لى یَقینًا تُباشِرُ بِهِ قَلْبى، وَ إیمانًا یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّى، وَ رِضًى بِما قَسَمْتَ لى.[۹]

پانویس

۱. روح مجرد؛ صص ۶۲۳و۶۲۴

۲. «مصباح المتهجّد» شیخ طوسى، ص ۴۰۱ تا ص ۴۱۳، و این فقره در پایان دعاست؛ و «زاد المعاد» مجلسى، خطّ أحمد تبریزى ص ۴۷ تا ص ۵۳، و فرموده است: این دعا را شیخ طوسى و دیگران روایت کرده‌اند؛ و أیضاً در «مفاتیح الجنان» محدّث قمّى از ص ۱۸۶ تا ص ۱۹۸ از «مصباح» شیخ روایت نموده است‌.

۳. قسمتى از آیه ۱۸۷، از سوره: ۲ البقرة: فَالْئنَ بَشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَهُ لَکُمْ

۴. قسمتى از آیه ۱۸۷، از سوره ۲: البقرة: وَ لَا تُبَشِرُوهُنَّ وَ أَنتُمْ عکِفُونَ فِى الْمَسَجِدِ

۵. در کتاب «أحادیث مثنوى» ص ۲۶ گفته است:

حدیث لا یَسَعُنى أرْضى وَ لا سَمائِى؛ وَ یَسَعُنى قَلْبُ عَبْدِىَ الْمُؤْمِنِ را سهروردى در «عَوارفُ المعارف» که در حاشیه «إحیاء العلوم» ج ۲، ص ۲۵۰ طبع شده است، آورده است

۶. این ده دعا را شیخ طوسى در «مصباح المتهجّد» ص ۴۳۵ تا ص ۴۳۹ در تحت عنوان الدّعاءُ المُختصُّ بالعَشرِ الاواخِر ذکر کرده است. و مجلسى در «زاد المعاد» ورق ۷۲ تا ورق ۷۴ نقل کرده و فرموده است: به سندهاى معتبر در هر شب از دهه آخر دعاى مخصوصى از حضرت صادق علیه السّلام وارد شده است و بر مطالب دنیا و آخرت مشتمل است. و محدّث قمّى در «مفاتیح الجنان» ص ۲۲۸ تا ص ۲۳۳ آورده و فرموده است: و از جمله این دعاهاست که در «کافى» مسنداً و در «مُقنعه» و «مصباح» مرسلًا نقل شده که میگوئى‌ …:

۷. روح مجرد؛ هامش ص ۱۱۳

۸. «مفاتیح الجنان» ص ۱۹۸

۹. «مفاتیح الجنان» ص ۲۲۸ تا ص ۲۳۳