امير المؤمنين على- عليه السّلام- نقل كرده است كه رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
«من ادّى للَّه مكتوبة فله في اثرها دعوة مستجابة».«هر كس نماز واجبى به جاى آورد و پس از آن دعا كند، مستجاب خواهد شد».
«ابن فحام» گويد: امير المؤمنين- عليه السّلام- را در عالم خواب ديده از او در مورد صحت اين خبر سؤال كردم، فرمود: صحيح است، هر وقت نماز واجبى به جاى آوردى به سجده برو و بگو:
«اللّهمّ انّى اسألك بحقّ من رواه، و بحقّ من روى عنه، صلّ على جماعتهم و افعل بى كيت و كيت»«خدايا! از تو درخواست دارم و تو را سوگند مىدهم به حق كسى كه اين حديث را روايت كرد (يعنى على (ع) و به حق كسى كه حديث از او روايت شده (يعنى رسول اللَّه (ص)) كه بر گروه آنان درود بفرستى و اين كارها را برايم انجام دهى ...»
از امام صادق- عليه السّلام- روايت است كه فرمود:
«انّ اللَّه فرض عليكم الصّلوة في احبّ الاوقات اليه، فاسألوا اللَّه حوائجكم عقيب فرائضكم»«خداوند متعال در ساعاتى نماز را بر شما واجب ساخت كه محبوبترين اوقات نزد اوست، پس بعد از انجام نماز، از خدا حاجاتتان را درخواست كنيد».
از امير المؤمنين على- عليه السّلام- نقل است كه فرمود:
«لا ينفتل العبد من صلاته حتّى يسأل اللَّه الجنّة، و يستجير به من النّار، و ان يزوّجه حور العين»«بنده از نماز برنگردد مگر اينكه: از او بهشت را طلب كند، از آتش جهنم به او پناه ببرد و از او بخواهد كه حور العين را به تزويجش در آورد»
«ابى حمزه» گويد: شنيدم كه ابا جعفر امام محمد باقر- عليه السّلام- مىفرمود:
«اذا قام المؤمن في الصّلاة بعث اللَّه حور العين حتّى يحدقن به، فاذا انصرف و لم يسأل اللَّه منهنّ شيئا تفرّقن متعجّبات».«وقتى مؤمنى به نماز مىايستد، خداوند متعال حور العين را مأمور مىكند كه دور او را بگيرند، اگر اين مؤمن بعد از نماز برخيزد و از خدا آنان را طلب نكند، آن حور العين با تعجّب متفرق مىشوند».
«فضل بقباق» از امام صادق- عليه السّلام- روايت كرده است كه فرمود:
«يستجاب الدّعاء في اربعة مواطن: في الوتر، و بعد الفجر، و بعد الظّهر، و بعد المغرب»«دعا در چهار موقعيت مستجاب مىشود: در نماز وتر، بعد از صبح، بعد از ظهر، و بعد از مغرب».
و در روايتى آمده كه بعد از مغرب، سجده كند و در سجودش دعا نمايد.
وقتى چيزى به فقير مىدهند اگر فقير در حق آن دهنده، دعا كند، مستجاب است، اما اگر در همان حال در حق خودش دعا نمايد، مستجاب نيست.
امام زين العابدين- عليه السّلام- به خادم منزلشان كه مأمور دادن صدقه به فقرا بود، مىفرمودند:«امسك قليلا حتّى يدعو»
«مقدارى نزد فقير مكث كن تا دعا كند»
و نيز فرمود:«دعوة السّائل الفقير لا تردّ»
«دعاى فقير برگشت ندارد»
و نيز گفته شده است كه آن حضرت به خادمى كه مأمور صدقه دادن به فقير بود، امر مىكرد كه به فقير بگويد دعا كند.
از امام باقر يا امام صادق- عليهما السّلام- نقل است كه فرمود:
«اذا اعطيتموهم فلقّنوهم الدّعاء فانّه يستجاب لهم فيكم و لا يستجاب لهم في انفسهم»«وقتى به فقرا چيزى مىدهيد به آنان تلقين كنيد كه دعا كنند، چون دعاى اينان در حق شما مستجاب مىشود ولى در حق خودشان، خير»
امام زين العابدين- عليه السّلام- وقتى صدقهاى مىداد، دست خود را مىبوسيد، علت آن را از حضرت جويا شدند، فرمود:«انّها تقع في يد اللَّه قبل ان تقع في يد السّائل»
«قبل از اينكه صدقه در دست سائل نهاده شود، در دست خداوند قرار مىگيرد»
امير المؤمنين- عليه السّلام- فرمود:
«اذا ناولتم السّائل فليردّ الّذى يناوله يده الى فيه فيقبّلها، فانّ اللَّه عزّ و جلّ يأخذها قبل ان تقع في يد السّائل، فانّه عزّ و جلّ يأخذ الصّدقات»«وقتى به فقيرى چيزى مىدهيد، كسى كه داده، دست خود را به طرف لباس خويش برده آن را ببوسد، چون قبل از اينكه صدقه در دست سائل قرار گيرد، خداوند متعال آن را تحويل مىگيرد كه او تحويلگيرنده صدقات است»
رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
«ما تقع صدقة المؤمن في يد السّائل حتّى تقع في يد اللَّه تعالى»«صدقهاى كه مؤمن آن را مىدهد، قبل از اينكه در دست فقير واقع شود، در دست خداوند متعال قرار مىگيرد»
سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود:
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ [۱]
«آيا نمىدانيد كه خداوند متعال خودش توبه را از بندگانش مىپذيرد و صدقات را تحويل مىگيرد. و آيا نمىدانيد كه او توبه پذير و مهربان است».
از امام صادق- عليه السّلام- روايت شده است كه فرمود:
«انّ اللَّه تبارك و تعالى يقول: ما من شيء إلّا و قد وكّلت من يقبضه غيرى الّا الصّدقة فانّى اتلقّفها بيدى تلقّفا حتّى انّ الرّجل ليتصدّق، او المرأة لتصدّق بالتّمرة، او بشق تمرة، فاربّيها له كما يربّى الرّجل فلوه و فصيله فيلقانى يوم القيامة و هى مثل جبل احد»«براى هر عمل خيرى، كسى را وكيل كردهام كه آن را تحويل بگيرد، غير از صدقه كه خودم با دستم فورا آن را مىگيرم[۲] ممكن است مردى يا زنى يك دانه يا يك نصف دانه خرما صدقه بدهد، من آن را آنقدر بزرگش مىكنم مانند بزرگ كردن كرّه اسب يا بچه شتر (كه چگونه در ابتدا بسيار كوچك است ولى بعدها به صورت حيوان عظيم الجثه در مىآيد) تا جايى كه روز قيامت مرا ملاقات مىكند در حالى كه آن يك دانه يا نيم دانه خرما به اندازه كوه احد گرديده است (يعنى كوه احد چند برابر يك دانه خرماست؟ به همين نسبت روز قيامت به او پاداش خواهم داد)».
امام صادق- عليه السّلام- فرمود:
«استنزلوا الرّزق بالصّدقة»«از راه صدقه دادن روزيتان را بجوييد»
روزى آن حضرت به فرزندش «محمد» فرمودند:
فرزندم چه مقدار از آن خرجى نزد تو هست؟
گفت: چهل دينار.
فرمود: آن را بيرون بياور و در راه خدا صدقه بده.
گفت: غير از اين چيز ديگرى نداريم فرمود:
«تصدّق بها فانّ اللَّه تعالى يخلفها، اما علمت انّ لكلّ شيء مفتاحا و مفتاح الرّزق الصّدقة؟ فتصدّق بها»«آن را در راه خدا بده تا خداوند متعال عوضش را به ما بدهد، مگر نمىدانى كه هر چيزى كليدى دارد و كليد روزى، صدقه است؟ پس آن را صدقه بده»
فرزند حضرت آن كار را انجام داد، ده روز نگذشت كه از طريقى، چهل هزار دينار به حضرت رسيد.
و نيز فرمود:
«الصّدقة تقضى الدّين و تخلف بالبركة»«بخشش در راه خدا موجب پرداخت بدهكارى مىشود و بركت برجاى مىگذارد»
همچنين فرمود:
«اذا املقتم فتاجروا اللَّه بالصّدقة»«هر گاه فقير و بىچيز شديد، از طريق صدقه دادن، با خدا معامله كنيد (يعنى شما در راه خدا صدقه بدهيد تا خداوند به شما بيشتر بدهد)»
اما باقر- عليه السّلام- فرمود:
«إنّ الصّدقة لتدفع سبعين علّة من بلايا الدّنيا مع ميته السّوء، إنّ صاحبها لا يموت ميتة السّوء ابدا»«همانا صدقة هفتاد بلا و مرض از بلاهاى دنيا را دفع مىكند به اضافه مرگ بد كه صدقه دهنده هرگز با مرگ بد، نمىميرد»
گفته شده روزى حضرت عيسى- عليه السّلام- با اصحابش نشسته بودند كه مردى از كنار آنان گذشت، حضرت به ياران خود فرمود:
«اين مرد خواهد مرد. پس از گذشت زمانى، ديدند آن مرد برگشت در حالى كه يك بار هيزم حمل مىكند. اصحاب پرسيدند: اى روح اللَّه! به ما خبر دادى كه او مىميرد ولى الآن مىبينيم كه زنده است.
عيسى- عليه السّلام- به آن مرد گفت: بار خود را بر زمين بگذار. آن مرد بارش را بر زمين گذاشت و آن را باز كرد، ناگاه ديدند مار بزرگ سياهى در حالى كه سنگى در دهان دارد در بين هيزمهاست. حضرت به آن مرد گفت: امروز چكار كردهاى؟
او گفت: اى روح اللَّه! دو قرص نان داشتم، گدايى از كنارم گذشت، يكى از آن دو قرص را به او دادم (يعنى اگر تصدق آن يك قرص نان نبود، آن مار سياه، اين مرد را مىگزيد و مىكشت)».
امام صادق- عليه السّلام- فرمود:
«ما احسن عبد الصّدقة الّا احسن الخلافة على ولده من بعده»«هر كس نيكو صدقه بدهد، خداوند متعال بعد از مرگ او بهتر از آن را براى فرزندانش جايگزين مىنمايد»
و نيز از آن حضرت نقل شده است كه (در مورد آيه كريمه «وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ» [۳]. يعنى گوشت قربانى را به قانع و معتر بدهيد تا بخورند فرمود:
«القانع الّذى يسأل و المعترّ صديقك»«قانع، آن فقيرى است كه درخواست مىكند و معترّ، دوست تو مىباشد».
«امام صادق- عليه السّلام- در سرزمين «منا» بودند كه فقيرى نزد آن حضرت آمد، ايشان دستور دادند يك خوشه انگور به او بدهند». فقير گفت: به اين نيازى ندارم، پول مىخواهم.
حضرت فرمودند: خدا برايت گشايشى قرار بدهد. آن فرد با دست خالى رفت، بعد فقير ديگرى آمد و حضرت سه دانه انگور به او دادند، فقير آن سه دانه را گرفت و گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» كه به من روزى داد.
حضرت كه اين صحنه را ديدند، به او گفتند: صبر كن، آنگاه به اندازه دو كف دستشان به او انگور دادند آن مرد گرفت و گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ».
حضرت فرمودند: صبر كن. به خدمتكارشان فرمودند. چند درهم همراه تو است؟
گفت: حدود بيست درهم.
فرمود: همه را به او بدهيد.
آن مرد درهمها را گرفت و گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» خدايا! اين بخشش از جانب تو است، تو واحدى و شريكى برايت نيست.
باز حضرت فرمود: بايست. آنگاه پيراهنى كه بر تن داشتند آن را در آورده به او گفتند اين را بپوش.
آن مرد پيراهن را پوشيد و گفت: «الحمد للَّه» كه مرا پوشانيد و خوشحالم كرد، اى بنده خدا! خدايت پاداش دهد. با همين جمله خداحافظى كرد و رفت.
راوى گويد: گمان ما اين بود كه اگر خداحافظى نمىكرد، حضرت همين طور به او مىبخشيد، چون هر وقت مىگفت «الحمد للَّه» چيزى به او مىداد».
امام صادق- عليه السّلام- فرمود:
«من تصدّق ثمّ ردّت فلا يبعها و لا يأكلها لانّه لا شريك له في شيء ممّا جعل له انّما هى بمنزلة العتاقة لا يصلح له ردّها بعد ما يعتق»«اگر كسى صدقهاى داد و آن صدقه به خودش برگشت مبادا با آن معاملهاى انجام دهد و مصرفش نمايد، چون (اين صدقه مال خداست و) كسى را نبايد شريك خدا ساخت، اين مال، نظير برده آزادشدهاى است كه بردگى مجدّدش صحيح نيست».
و از آن حضرت در مورد فردى كه تا مالش را جهت دادن صدقه خارج كند، فقير رفته بود، نقل است كه فرمود:
«فليعطها غيره و لا يردّها في ماله»«آن مال را به ديگرى بدهد و به اموال خودش برنگرداند».
صدقه بر پنج قسم است:
اوّل
- «صدقه مال» كه گذشت.دوّم
- «صدقه جاه و مقام» است، كه انسان داراى مقام، براى نجات مؤمنين، شفاعت كند.رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
«افضل الصّدقة صدقة اللسان. قيل: يا رسول اللَّه، و ما صدقة اللسان؟ قال: الشّفاعة تفكّ بها الاسير، و تحقن بها الدّم، و تجرّ بها المعروف الى اخيك، و تدفع بها الكريهة»«برترين صدقه، صدقه زبان است. سؤال شد يا رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- صدقه زبان چيست؟ فرمود: شفاعت است كه از اين طريق مىتوانى اسير را آزاد كنى، از خونريزى جلوگيرى نمايى، به برادر مؤمنت نيكى برسانى و بدى را از او دفع كنى».
اگر در مال و آبرو، با برادر دينىات مواسات [۴] داشته باشى، موجب بقاى! آن دو مىشود.
سوّم
- «صدقه دانايى و صاحب رأى و نظر بودن» است كه «مشورت» مىباشد.از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل شده است كه فرمود:
«تصدّقوا على اخيكم بعلم يرشده، و رأى يسدّده»«با دانشتان برادر مؤمنتان را راهنمايى كنيد و با رأى و نظرتان او را حفظ نمائيد كه اين دو خود صدقه مىباشند».
چهارم
- «صدقه زبان» است كه ميان مردم واسطه شود و سعى نمايد آتش اختلافات را خاموش كرده، بين آنان صلح برقرار كند.خداوند متعال مىفرمايد:
«لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ» [۵].
«در بسيارى از گفتگوهاى خصوصى اينان، خير و فايدهاى نيست، مگر آنان كه به صدقه يا امر نيك يا اصلاح بين مردم، فرمان دهند».
پنجم:
- «صدقه علم» است از طريق بذل و انتشار آن در بين كسانى كه صلاحيت و استحقاقش را دارند.از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل شده است كه فرمود:
«من الصّدقة ان يتعلّم الرّجل العلم و يعلّمه النّاس».«يكى از انواع صدقات اين است كه انسان دانش بياموزد و بعد به مردم بياموزاند».
و نيز فرمود:
«زكاة العلم تعليمه من لا يعلمه»«زكات دانش اين است كه آن را به كسى كه نمىداند، بياموزى»
از امام صادق- عليه السّلام- نقل است كه فرمود:
«لكلّ شيء زكاة و زكاة العلم ان يعلّمه اهله»«هر چيزى زكات و مالياتى دارد و زكات و ماليات علم اين است كه آن را به اهلش بياموزد»
دعا بعد از قرائت قرآن
دعا بين اذان و اقامه
دعا هنگام رقت قلب و جارى شدن اشك
«ابو بصير» از حضرت صادق- عليه السّلام- روايت كرده است كه فرمود:
«اذا رقّ احدكم فليدع فانّ القلب لا يرقّ حتّى يخلص»«هر گاه دل يكى از شما سوخت، دعا كند، چون قلب تا صاف و پاك نگردد، نمىسوزد».
نکاتی درباره فضیلت علم و آداب تعلم از ابن فهد حلی
آداب انفاق در کلام ابن فهد حلی