منبع :المراقبات ترجمه ابراهيم محدث بندرريگى صفحه ۱۵۱ تا ۱۵۵
از كارهاى بسيار مهم در اين روز خواندن ده ركعت از نماز سلمان محمدى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است. كيفيت اين نماز همانطور است كه در روز اول ماه خواند، ولى فرقش با روز اول اين است كه بعد از سلام هر دو ركعت نماز، دستهاى خود را به دعا بلند كرده و بجاى دعايى كه در روز اول ماه گفتيم اين دعا را مىخواند«لا إله إلا اللّه وحده لا شريك له، له الملك و له الحمد يحيي و يميت و هو حيّ لا يموت بيده الخير و هو على كلّ شيء قدير إلها واحدا أحدا فردا صمدا لم يتخذ صاحبة و لا ولدا»
سپس دستهاى خود را به صورتش مىكشد.
اين روز از روزهاى مخصوص و شريف است: سرور ما در اقبال با استناد به «ابن ابى عياش» روايت كرده است كه گفت:
حضرت آدم عليه السّلام عرضه داشت خداى من چه روزها و اوقاتى را بيشتر دوست دارى؟ خداوند متعال به او وحى كرد: اى آدم محبوبترين اوقات پيش من روز نيمه رجب است. اى آدم در اين روز با فرمانبردارى و ميهمانى كردن، روزه، دعا، استغفار و گفتن«لا اله الا اللّه»به من نزديكى بجوى. اى آدم مشيت من بر اين تعلق گرفته است كه يكى از فرزندان تو را - كهمهربان، كريم، دانا، بردبار و بزرگ بوده و از بد اخلاقى، خشونت و تندخويى بدور است - به پيامبرى برانگيخته و روز نيمه رجب را به او و امتش اختصاص دهم. در اين روز چيزى از من نمىخواهند مگر اين كه به آنها عطا مىكنم و از من بخشش گناهان نمىخواهند مگر اين كه گناهان آنان را مىبخشم. روزى از من نمىخواهند مگر اين كه آنها را روزى مىدهم. از من نمىخواهند جلو لغزششان را بگيرم مگر اين كه اين كار را انجام مىدهم. از من بخشش نمىخواهند مگر اين كه آنها را مىبخشم. اى آدم كسى كه روز نيمه رجب را روزه گرفته و ذاكر و خاشع بوده و از فرج خود محافظت نمايد و از مال خود صدقه دهد، پاداشى جز بهشت نزد من ندارد. اى آدم به فرزندانت بگو خود را در رجب حفظ كنند زيرا گناه در آن بزرگ است.
بعد از اين كه عاقل فهميد اين روز در نزد خدا چه ارزشى دارد، بايد به خود رحم كرده و نگذارد اين سرمايه بزرگ براى جبران حالتهاى سابق و كوتاهيها و تقصيرات گذشته، از دستش برود. زيرا مىتواند در يك روز گذشته و آينده خود را اصلاح كند. و بايد مانند دوستى دلسوز به خود بگويد: چرا در اين اندرز و نصيحت الهى تأمل نمىكنى اندرزى كه اگر به آن عمل كنى، تو را از آتش جهنم و شكنجه دردناك رها و از تاريكيها به نور مىبرد. متوجه باش خداى بزرگ تو را به مجلس رحمت و امان و بخشش پادشاه و سلطان و عطاى خلعتها و هدايا و اسناد فضل و امتياز فرا خوانده و تو را در مجلس دوستان خود حاضر كرده و تو را براى رفاقت دوستان صميمى و برگزيدگان خود برگزيده و در وعدههاى خود تصريح كرده كه با استغفار تو را مىبخشد. پس در استغفار كوتاهى نكن و بكوش در استغفارت صادق بوده و بپرهيز كه استغفار را تبديل به استهزاء نمايى. براى دعاى تو وعده اجابت داده است. بنابراين به خواندن الفاظ و كلمات دعا بسنده نكرده و حال دعا را نيز در خود بوجود آور. زيرا گاهى انسان فقط الفاظ دعا را مىخواند و خيال مىكند واقعا دعا كرده است.
مهمترين چيز در دعا شناخت خدايى كه به درگاه او دعا مىكنيم و اميدوارى به اجابت اوست. اغلب مردم در شناخت خداوند دچار تنزيه صرف مىشوند كه ملازم با انكار خداوند است. عدهاى نيز خيال مىكنند خداوند چيز تو خالى است كه بر همه چيز احاطه داشته و در بالاى ستارگان قرار دارد و بهمين جهت خدايى را كه در مكان بالايى قرار دارد مىخوانند يا گمان مىكنند كه خود و عالم بىنياز و قائم به نفس هستند. خلاصه اين كه مهمترين چيز در دعا كامل نمودن شرايط آن است و كمال شرايط به اين است كه خداوند متعال را بطور اجمال و بگونهاى شناخته كه در خور دعا كننده باشد. و اين شرط را حتما بايد دارا باشد. و هنگام دعا او را حاضر ببيند بلكه دعاى خود را هم كه بر زبانش جارى شده است از ناحيه خدا بداند، به او خوش گمان بوده و به اجابت او در صورتيكه مضمون دعا بصلاح باشد اميدوار باشد.
در اول دعاى خود تعدادى از اسامى جماليه خدا يا آنچه با دعايش مناسب است را بگويد، مدح و ثناى الهى را بجا آورده و سپس هفت بار«يا ارحم الراحمين»
گفته و به گناهان و عيوب خود و سزاوار نبودنش براى اذن در دعا و اجابت آن اقرار كند. سپس بر محمّد و آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم صلوات بفرستد، به آنها متوسل شده و خداوند را در اجابت دعا به حق آنان قسم بدهد. و نيز مطلوب خود را جداگانه نگفته و آن را شرط يا قيد يا صفتى براى صلوات آنان قرار دهد. بهتر است مثلا بگويد: بر آنها صلوات بفرست صلواتى كه گناهان مرا بخاطر آن ببخشى. سپس دعايش را با صلوات و با گفتن«ما شاء اللّه لا قوة الا باللّه»به پايان برساند. نيز هنگام دعا گريه كند گرچه اشك او به اندازه سر سوزنى باشد. و حتما تمام اين مطالب را چهار بار تكرار كند. زيرا خدا گداى لجوج را دوست دارد. و براى دعا شرايط ديگرى نيز هست كه در جاى خود گفته شده.
خلاصه سالك بايد اعتقاد به راستى وعدههاى خداى متعال را در خود تقويت نمايد. و در مورد اين وعدهها و بزرگى اين سعادت فكر كند. و متوجه اين باشد كه اين روز و اين مقام محال است كه دو بار در سال بوجود بيايد. و هيچ اطمينان و گمانى نيست كه در سال آينده چنين روزى را درك كرده و بتواند تقصيرات خود در اين روز را جبران نمايد. و هنگامى كه اين توجه را در خود بوجود آورد، نخواهد گذاشت اين روز بدون بهره از دست برود. بخصوص كه شدت احتياج خود را به مانند آن در بامداد فردا مىبيند هنگامى كه در پيشگاه پادشاه جبار براى حساب حاضر شود. روزى كه بزرگتر از آن، نيست. و اگر توانست بايد دعاى استفتاح را با شرايط آن بجا بياورد و اگر نتوانست حتما دعاى تنها را بخواند و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند. بهتر است چهار ركعت نماز و دعاى پس از آن را كه امير المؤمنين خواند، بخواند. دعايى كه اول آن چنين است:«يا مذل كل جبار»
و سپس حاجات خود را بخواهد. و در طول روز بياد داشته باشد كه اين روز از امورى است كه مخصوص به اين امت بوده و بخاطر اين اختصاص و كسى كه به خاطر او اين اختصاص بوجود آمده است، خداى را شكر نمايد و بر محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او بسيار صلوات فرستاده و دعاى زيادى به آنها بكند. و روز خود را با آنچه روزهاى شريف را با آن به پايان مىرساند و بارها گفته شد، به پايان برساند.
سرور مراقبين قدّس سرّه در اينجا توضيحاتى در مورد روايت دعاى استفتاح داده و عنايات اين رويداد مبارك و مراقبات با ارزشى را در اين زمينه ذكر كرده است. براى توضيح بيشتر مىتوانيد به كتاب اقبال مراجعه نماييد. و حتما مراجعه نماييد زيرا فوايد زيادى براى اهل آن دارد. گرچه براى غافلين بىارزش است.