ساقی عبارت است از حقیقت باعتبار حسب ظهور در هر مظهر که تجلى کرده باشد. و ساقیان بزم عشق کنایه از سمع و بصر انسان باشد، چه اکثر اسباب مستى از این دو راه میرسد و از تجلیات [افعالى به جام تعبیر مىکنند و از تجلیات اسمائى و صفاتى به خم و سبو و از تجلیات] ذاتى که موجب فناى فى اللّه و بقاى باللّه است به بحر و قلزم، و آن ذوق و وجد را که از تجلى ذاتى ناشى شود؛ که سالک را از لذت هستى پاکى دهد و موجب فناى او گردد شراب طهور نامند قال اللّه تعالى «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» (انسان/۲۱). (رساله مشواق فیض کاشانی)
ساقی(اصطلاح عرفانی): ۱- خداوند فیاض مطلق ۲- ذات الهی به اعتبار حبّ ظهور و اظهار ۳- پیر و مرشد کامل ۴- چشم و گوش آدمی که اکثر اسباب مستی از این دو راه به او میرسد. (سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی))