بایزید بسطامی ملقب به سلطان العارفین اول کسی است که درباره مقامات «فناء فی الله» و وحدت شخصیه، سخنان عمیقتری دارد. پیروان او را ازآنروی که نام وی «طیفور» بود، «طیفوریه» میگویند. مطابق سخن مشهور، بایزید در سال ۲۶۱ق وفات یافت.
عظمت او در عرفان بهحدی است که شخصی مثل جنید بغدادی که شیخ و سید طایفه صوفیان بهحساب میآید، درباره او میگوید: ابویزید در میان ما، مانند جبرئیل در میان ملایکه است. از همین رو «سلطان العارفین» لقب گرفته است.
علامه حلی در شرح تجرید نقل کرده که او سقای خانه امام جعفر صادق علیه السلام بوده و چون مدتی مدید در خدمت آن حضرت به سقایی مشغول بود و حضرت او را قابل ارشاد خلایق میدانست، به واسطه ریاضات و مجاهداتی که در خدمت آن حضرت کشید، او را مرخص ساخت و فرزند خود را به او سپرد که با خود به بسطام آورد.
عالم جامع كمالات شيخ بهاء الدّين عاملى معروف به شيخ بهائى در كتاب «كشكول» طبع مصر در ج اوّل، ص ۸۶ راجع به بايزيد بسطامى مطالبى دارد و گويد: وى سقّاى حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام بوده است بدون شكّ و اشكال. اين قضيّه را جماعتى از اصحاب تاريخ ذكر كردهاند، و امام فخر رازى در بسيارى از كتب كلاميّهاش آورده است، و سيّد جليل رضىّ الدّين علىّ بن طاوس در كتاب «طرآئف» ذكر نموده است، و علّامه حلّى در شرح خود بر «تجريد الاعتقاد» خواجه طوسى آورده است.
در كتاب «طبقات» شعرانى، ج ۱، ص ۵ از بايزيد نقل كرده است كه او به علماء عصر خود فرموده است: اخذْتم عِلمَکم من علمآءِ الرُّسوم میِّتًا عن میِّتٍ؛ و أخذْنا عِلمَنا من الحیّ الّذی لا یموت!
معرف کرخی شاکرد امام رضا علیه السلام