کمالالدین مسعود خُجندی معروف به شیخ کمال و بابا کمال از عارفان و شاعران پارسیگوی قرن هشتم هجری و از دست پروردگان شیخ نجمالدین کبری است که در صحبت آن عارف بزرگ به مرحله کمال معنوی رسید. و از بزرگان مشایخ خوارزم شد.
کمالالدین مسعود خُجندی معروف به شیخ کمال و بابا کمال خجندی[۱] از عارفان و شاعران پارسیگوی قرن هشتم هجری و از جمله عارفان دست پرورده شیخ نجمالدین کبری است که در صحبت آن عارف بزرگ به مرحله کمال معنوی رسید. و از بزرگان مشایخ خوارزم شد.
تولد وی در خُجند ( یکی از شهرهای دیار خوارزم در ماوراءالنهر) بود. اما پس از سفر حج در تبریز ساکن شد. سلطان حسین جلایر برای او در تبریز خانقاهی ساخت و لذا بابا کمال تا آخر عمر در آنجا بماند.
عبدالرحمن جامی در وصف وی گوید:
«و اشتغال وى به شعر و تكلّف در آن ستر و تلبيس را بوده باشد، بلكه مىشايد كه براى آن بوده باشد كه ظاهر مغلوب باطن نشود و از رعايت صورت عبوديّت باز نماند، چنانكه خود مىگويد:
اين تكلّفهاى من در شعر من
كلّميني يا حميراى من است
على الدّوام به رياضات و مجاهدات مشغول مىبوده... در زاويهاى كه در تبريز داشته خلوتى بوده است كه شب در آنجا به سر مىبرده، و كسى ديگر آنجا كم مىرسيده. چون بعد از وفات وى آن را ديدهاند، غير از بوريايى كه بر آنجا مىنشسته يا مىخفته، و سنگى كه زير سر مىنهاده چيزى ديگر نيافتند.» [۲]
برخی از محققین ایشان را با کمال الدین جَندی (عارف نیمه دوم قرن ششم) اشتباه گرفته و لذا وی را استاد شمس تبریزی و فخرالدین عراقی معرفی نمودهاند که قطعا با توجه به تاریخ حیات این سه غلط است.
ایشان دارای طبع شعری خوبی نیز بودهاند و از جمله اشعار ایشان است:
مگو كارباب دل رفتند و شهر عشق خالى شد
جهان پر شمس تبريزست مردى كو چو مولانا [۳]
جامی شاعر بلند آوازه قرن نهم خود را متأثر از بابا کمال میداند و میسراید:
يافت كمالى سخنش تا گرفت
چاشنىاى از سخنان كمال
۱. در گذشته اهل سلوک و تصوف را كه داراى مقام ولايت و صاحب كرامت مىشدهاند جهت تعظيم «بابا» مىناميدهاند مانند بابا حسن ولى سرخابى، بابا افضل كاشانى، و بابا فرج تبريزى، و بابا كمال خجندى و گاهى هم بنام اخى ناميده مىشدهاند.
۲. نفحات الانس، ص۶۰۹
۳. ديوان كمال الدين مسعود خجندى، به تصحيح و اهتمام عزيز دولتآبادى، طبع تبريز ۱۳۳۷،/ ۱۸۷، ۱۰.