عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

کلمه خبیثه

کلمه خبیثه یک اصطلاح قرآنی دربارهٔ کافرین است و خداوند متعال در قرآن کریم کلمهٔ خبیثه را به یک درخت خبیثی تشبیه می کند که ریشه و اساس آن هیچ ثبات و قراری ندارد زیرا این افراد ریسمان ارتباط خود را با خدای خود پاره کرده‌اند، بنابراین به محلّ اتّکاء و اعتمادی التجاء ندارند این افراد گرچه در دنیا و امور اجتماعیّه دارای شخصیّت و اعتبار و جاه و شوکت و نفوذ کلمه و قدرت باشند، ولی در عالم واقع و در میزان سنجش واقعیّات، بی مغز و تهی و بی ارزش و سبک و بدون أصالتند و بر این اساس با هر بادی که از هر طرف بوزد بدان سمت حرکت می‌کنند.

کلمهٔ خبیثه در قرآن

قال اللهُ الحکیمُ فی کتابِه الکریم:

أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ* تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ* وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ* یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ[۱].

آیا ندانستی که خدا چگونه مثلی زده است؟ کلمه پاک مانند درخت پاک است، ریشه‌اش استوار و پابرجا و شاخه‌اش در آسمان است.* میوه‌اش را به اجازه پروردگارش در هر زمانی می‌دهد. و خدا مَثَل‌ها را برای مردم می‌زند تا متذکّر حقایق شوند.* و مَثَل کلمه ناپاک مانند درخت ناپاک است که از زمین ریشه‌کن شده و هیچ قرار و ثباتی ندارد.* خدا مؤمنان را به سبب اعتقاد و ایمانشان در زندگی دنیا و آخرت ثابت قدم و پابرجا می‌دارد، و خدا ستمکاران [به آیاتش‌] را [به علت لجاجت و عنادشان‌] گمراه می‌کند، و خدا هر چه بخواهد [بر اساس حکمتش‌] انجام می‌دهد.* خداوند جلّت عَظَمَتُه کسانی را که ایمان آورده‌اند یعنی ریسمان ربط خود را با خدای خود پیدا نموده و گرایش به آن ذات مقدّس پیدا کرده‌اند، در زندگی دنیا و در زندگی عُلیا که خانه بازپسین است به گفتار ثابت نگاه میدارد.

تشبیه کافر به شجرهٔ خبیثه

وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ.

«امّا مَثل انسان کافر منکر معاند، انسان ظالم و متعدّی و متجاوز- که نه تنها خود از وجود خود بهرمند نمی‌شود بلکه موجب محرومیّت ابناء نوع، از ماء مَعین چشمه زلال حقیقت میگردد- مانند درخت خبیث و منکری است که از زمین یکباره کنده شده و ریشه‌هایش بدون ربط با مبدأ خود، بدون هیچ اعتماد و اتّکالی به روی زمین افتاده است و قرار و ثباتی ندارد.»

مرد کافر و ظالم و بدون ربط با عالِم السّرّ و الخفیّات، مانند چنین درخت خشک و بی بهره و بدون ربط با کانون تغذّی و اشراب است.

اینها افرادی هستند که باطن خود را تطهیر نکرده اند؛ درون آنها متلوّث به انواع رذائل و صفات زشت است. در امور، متردّد و متلوّن؛ و درباره ذات حضرت قیّوم، در شکّ و رَیب؛ و نسبت به بنی نوع خود، متکبّر و خودپسند و از خود راضی؛ و نسبت به حقائق و امور اصیله، شکّاک؛ و اعتماد آنان بر امور واهیه و بی بنیان است.

گرچه در دنیا و امور اجتماعیّه دارای شخصیّت و اعتبار و جاه و شوکت و نفوذ کلمه و قدرت باشند، ولی در عالم واقع و در میزان سنجش واقعیّات، بی مغز و تهی و بی ارزش و سبک و بدون أصالتند.

أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ، یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجُوا إلَی رُکْنٍ وَثِیقٍ‌.[۲]

چون ریسمان ارتباط خود را با خدای خود پاره کرده‌اند، بنابراین به محلّ اتّکاء و اعتمادی التجاء ندارند و دل آنان به نور علم روشن نگردیده است و بر این اساس با هر بادی که از هر طرف بوزد بدان سمت حرکت می‌کنند.

مطالب مرتبط: کلمه طیبه.

پانویس

۱. ابراهیم: ۲۴ تا ۲۷.

۲. « نهج البلاغه» بابُ المَواعِظ و الحِكم، ص ۱۷۲ از جلد دوّم، طبع عبده- مصر