قرآن در هیچ جا نقش زن در ایجاد نطفه را نفی نکرده به علاوه در برخی از آیات به آن اشاره شده است چنانچه در قرآن آمده است: ما او را از آب نطفه مختلط خلق کردیم و دارای قوای چشم و گوش گردانیدیم.
«فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ * یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ» (الطارق۸۶: ۵ تا ۷).
پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است؟ از آب جهندهای خلق شده،[که] از صُلْبِ مرد و میان استخوانهای سینه زن بیرون میآید.
در این آیه دو اشکال و غلط فاحش وجود دارد:
بخش اول: در این آیه گفته شده منی از بین ستون فقرات و سینه خارج شده است و حال آنکه امروزه مشخص شده که منی در بیضهها ساخته میشود و در کیسهٔ منی ذخیره میشود و از مجرای ادرار خارج میشود و محل ساخت و خروج آن هیچ ربطی به ستون فقرات و سینه ندارد پس این گفته غلطی فاحش است که ریشه در خرافات عصر قرآن دارد.
بخش دوم: در این آیه گفته شده انسان از منی مرد ساخته میشود چون محتوای آیه این است که انسان از آب جهنده ساخته میشود و آب جهنده فقط در مورد منی مرد صادق است و زن اصلاً منی ندارد و تنها ترشحاتی در جدارهٔ مجرای تناسلی و رحم دارد که انتقال اسپرم را تسهیل میکند و تخمک زن هم با پاره شدن جدار تخمدان آزاد میشود و آب جهنده نیست.
بعلاوه اینکه در هیچ جای قرآن به نقش زن در نطفه اشاره نشده است و این یک باور غلط قدیمی است که بچه را صرفاً حاصل منی مرد میدانستند و تا همین اخیر نیز در جوامع رایج بود. لازم به ذکر است که در روایاتی صحبت از نقش زن در تولّد بچه شده است. در صورت صحت روایات مذکور بنظر میرسد بعد از اشتباهی که در قرآن کردند متوجه خطای خود شده در حدیث سعی در اصلاح آن کردند ولی بهر صورت آنچه در قرآن آمده است غلط است.
کسی که این اشکالات را دربارهٔ آیه مطرح نموده علاوه بر اینکه در فهم قرآن ناتوان است در مباحث تجربی نیز اطلاعات ناقصی دارد لذا ما در پاسخ به اشکالات او هم به بررسی محتوای آیه میپردازیم و هم اشتباهات علمی او را متذکّر خواهیم شد:
این مطلب که «امروزه مشخص شده منی در بیضهها ساخته میشود.» کاملاً مخالف یافتههای علوم تجربی روز است؛ امروزه به این نتیجه رسیدهاند که تنها دو تا پنج درصد منی در بیضهها و هفتاد درصد آن در کیسهٔ منی که پشت مثانه و دقیقاً در وسط بدن قرار دارد تولید میشود و مابقی را غده پرستات تولید میکند.
در این شبهه بیان شد که: «در قرآن گفته شده منی از بین ستون فقرات و سینه خارج شده است و حال آنکه محل ساخت و خروج آن هیچ ربطی به ستون فقرات و سینه ندارد.»
برای پاسخ باید وجوه معنایی آیه را بررسی نماییم و ببینیم بنا بر هر احتمال چگونه میتوان اشکال را پاسخ داد. در این آیات پنج وجه وجود دارد:
احتمال اول: ضمیر در کلمهٔ «یَخْرُجُ» به «الانسان» برگردد در این صورت آیهٔ شریفه محل خروج بچه را بیان میکند: رحم که بین ستون فقرات و سینه قرار دارد.
بنا بر این وجه اصلاً شبههٔ مذکور هیچ ربطی به آیه ندارد چون تمام شبهه مبتنی بر این بود که ضمیر در کلمهٔ «یَخْرُجُ» به «ماءٍ دافِقٍ» برگردد.
این وجه هیچ اشکال بلاغی و یا ادبی ندارد و کاملاً احتمال وجیهی است لذا آیهٔ شریفه قابلیت هر دو احتمال را دارد اگر چه اکثر مفسرین ضمیر را به «ماءٍ دافِقٍ» برگرداندهاند.
احتمال دوم: ضمیر به «ماءٍ دافِقٍ» بر میگردد اما صلب به معنای ستون فقرات نیست تا شبهه وارد باشد بلکه صلب به معنای کمر است و کمر به قسمت میانی انسان میگویند و کمربند چون قسمت میانی انسان را دربر میگیرد کمربند نامیده میشود.
بنابر این وجه اشکالی که در شبهه مطرح شد وارد نیست اما سؤالی که باقی میماند این است که کلمهٔ «التَّرائِبِ؛ استخوانهای سینه» چه ربطی به منی دارد؟ به عبارت دیگر چرا آیهٔ شریفه به جای اینکه بفرماید: «یَخْرُجُ مِنْ الصُّلْبِ»؛ منی از قسمت میانی بدن خارج میشود. فرمود: «یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ»؛ از بین قسمت میانی و استخوانهای سینه خارج میشود؟
پاسخ این است که از لحاظ ادبی وقتی یک شیء در مسیر ایجاد خود مراحلی را طیّ میکند به اعتبار هر مرحله میتوان تعبیر «یَخْرُجُ مِنْ» را به کار برد چون حرف «مِن» برای ابتداء غایت است لذا میبینیم قرآن کریم مبدأ پیدایش شیر را سرگین و خون دانسته میفرماید: «وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبین» (النحل ۱۶: ۶۶)؛ برای شما در حیوانات عبرتی است که از آنچه در شکمهایشان هست از میان سرگین و خون، شیر سالم و گوارا به نوشندگان بنوشانیم.
بر این اساس دربارهٔ منی همانطور که میتوان گفت از آلت تناسلی خارج شده است میتوان گفت از کیسهٔ منی خارج شده یا از معده خارج شدهاست و این آیه در واقع مراحل سیر ایجاد منی را بیان میکند که فرمود «یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ»؛ از بین قسمت میانی و استخوانهای سینه خارج میشود.
احتمال سوم: این که صلب را به همان معنای پشت کمر و ستون فقرات بگیریم اما در این صورت نیز اگر مراد از «یَخْرُجُ مِنْ» بیان مراحل سیر ایجاد منی باشد باز اشکال شبهه وارد نیست چون کیسهٔ منی و معده که از مراحل سیر ایجاد منی است در این قسمت قرار دارد.
احتمال چهارم: در وجوه قبلی لغت «التَّرائِبِ» را به استخوانهای سینه و دنده معنا میکردیم اما اگر معنای آن را عام بدانیم به این صورت که بگوییم به هر دو استخوانی که موازی هم قرار گرفته باشند «التَّرائِبِ» اطلاق میشود در این صورت استعمال «التَّرائِبِ» در استخوانهای ران نیز صحیح است چون استخوانهای ران موازی یکدیگر قرار دارند.
با این تفسیر دیگر اشکال وارد نیست چون بیضه میان ستون فقرات و رانها قرار دارد ولی این تفسیر بعید است و اکثر مفسّرین نیز چنین نفهمیدند و «التَّرائِبِ» را به معنای دنده دانستند.
احتمال پنجم: این که مراد از «التَّرائِبِ» استخوانهای سینه و دندهٔ زن باشد و مراد از «الصُّلْبِ» استخوانهای کمر و ستون فقرات مرد.(این وجه از برخی از روایاتی نیز استفاده میشود ولی این روایات سند ندارد.)
در این شبهه بیان شد که: «در هیچ جای قرآن به نقش زن در نطفه اشاره نشده است و اینکه میبینیم در برخی روایات بیان شده نشان میدهد که اول اشتباه کردند و بعد به دنبال تصحیح آن بودند.»
این مطلب نیز درست نیست چون قرآن در هیچ جا نقش زن در نطفه را نفی نکرده تا با روایات و علوم تجربی ناسازگار باشد علاوه بر اینکه در برخی از آیات به آن اشاره شده است چنانچه در قرآن آمده است: «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً»؛ ما او را از آب نطفه مختلط خلق کردیم و دارای قوای چشم و گوش گردانیدیم.
تعبیر«نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ؛ آب مختلط» به نقش زن در تشکیل نطفه اشاره دارد.