عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

ماجرای مناظره مکتوب علامه طباطبایی با عبدالجواد فلاطوری از زبان استاد سید هادی خسروشاهی

استاد حجة‌الاسلام و المسلمین سیدهادی خسروشاهی که سالها افتخار شاگردی علامه طباطبایی را داشته‌اند در ضمن مصاحبه‌ای به مناسبت درگذشت مرحوم ایرج افشار به بیان ماجرای مناظرۀ مکتوب علامه طباطبایی با مرحوم عبدالجواد فلاطوری پرداخته‌اند.

این فراز از این مصاحبه را با هم می‌خوانیم:

سابقه آشنایی این جانب با مرحوم ایرج افشار به دوران انتشار ماهنامه گرانسنگ «راهنمای كتاب» در دهه سی و چهل، برمی‌گردد. درواقع من مشتری پر و پا قرص این تنها مجله در زمینه كتاب و كتاب‌شناسی بودم و به هر كجا كه می‌رفتم، تهیه شماره جدید آن را فراموش نمی‌كردم. درواقع از راه مجله، با ایرج افشار، مسئول و اداره كننده اصلی مجله، آشنایی غیابی پیدا كرده بودم. تا اینكه در سال ۱۳۳۸ در تهران ـ باغ فردوس، در دفتر مجله، به سراغ ایشان رفتم و این آشنایی غیابی، به دوستی حضوری تبدیل گردید.

... استاد بزرگوار ما، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (قدس سره) در سال ۱۳۴۰، مقاله‌ای تحت عنوان «تاریخ حیات و روش فلسفی ملاصدرا»، نوشته بودند كه موضوع آن تبیین اندیشه‌های فلسفی ملاصدراو اشاره‌ای كوتاه به تاریخ زندگی و آثار وی بود. البته این مقاله برای كتاب «یادنامه ملاصدرا» نوشته شده بود كه در مجله راهنمای كتاب هم چاپ و منتشر گردید و پس از گذشت چند ماه، مرحوم دكتر محمدجواد فلاطوری كه سابقه طولانی تلمذ در حوزه های مشهد مقدس و تهران، در محضر اساتید فقه و اصول و كلام و فلسفه داشت و بعدها به مقام استادی فلسفه در دانشگاه «فلسفه در بن» ـ آلمان غربی آن زمان ـ رسیده بود، مقاله مشروحی به عنوان «نقد» بحث علامه طباطبایی نوشته بود كه مجله «راهنمای كتاب» آن را در سال چهارم خود منتشر ساخت.

آنگاه استاد علامه طباطبایی، توضیحی در پاسخ به اشكالات مورد نظر مرحوم دكتر فلاطوری نوشته و به دفتر مجله، ارسال داشتند كه در مجله «راهنمای كتاب» درج و چاپ گردید ولی به دنبال آن، مرحوم دكتر فلاطوری طی نوشتاری دیگر، باز ایراداتی را بر توضیحات استاد علامه مطرح ساخت و آقای «ایرج افشار» این بار ضمن درج نوشته وی در بخش «نامه‌ها» برای ختم این نقاش علمی و بحث فلسفی، به علت «ملال‌آور»! بودن این نوع بحث‌ها، از چاپ و نشر پاسخ مجدّد استاد علامه طباطبائی خودداری نمود و چنین عذرخواهی كرد:

«... چون این مشاجره طولانی شده و سبب ملال خاطر عده‌ای از خوانندگان شده، این بحث را پایان می‌دهیم و از آقای طباطبایی كه مقاله مفصل مستدلی در این باب فرستاده‌اند، پوزش می‌طلبیم كه از نشر مقاله ایشان و هر مطلب دیگری كه در این باب برسد، معذوریم.»!

بدین ترتیب بحث و گفت‌وگو درباره اندیشه‌های فلسفی بزرگترین فیلسوف اسلام و ایران، مرحوم صدرالدین شیرازی، ـ معروف به ملاصدراـ در این عذرخواهی غیر منطقی «مشاجره» و «ملال‌آور» خوانده شده بود و این البته موجب تأسف اهل خرد گردید!

در همین مورد این جانب با توجه به عذرخواهی غیرمقبول مجله و اخطار به بستن باب بحث درباره موضوعی كه قاعدتاً می‌بایست «راهنمای كتاب» كه خود را «مجله» زبان و ادبیات فارسی و تحقیقات ایران شناسی و «انتقاد كتاب» می‌نامید، از آن استقبال می‌كرد، نامه انتقادآمیزی نوشتم و به ‌آقای ایرج افشار كه مدیر مجله بود، فرستادم كه متن آن چنین بود:

آقای مدیر السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. شماره ۸ مجله راهنمای کتاب را طبق معمول خریده و از مطالب گوناگون آن استفاده ها کردم. در شماره ۸ در ضمن «نامه‌ها» و در ذیل نامه آقای محمدجواد فلاطوری خواندم كه چون بحث (و به قول شما مشاجره!) مربوط به یادنامه ملاصدرا «مشاجره طولانی و سبب ملال خاطر عده‌ای از خوانندگان» گردیده است، آن بحث را پایان داده و از استاد علامه آقای طباطبایی هم «پوزش» طلبیده‌اید كه از چاپ «مقاله مفصل و مستدلی» كه «در این باب فرستاده‌اند» معذورید!

من این جملات را چند بار خواندم و با علم به اینكه گروهی از خوانندگان شما خواستار ادامه این بحث تحقیقی ـ فلسفی هستند، با خود گفتم كه مگر «ملال خاطر» احتمالی گروهی می‌تواند از ادامه بحثی جلوگیری كند؟ اگر چنین است، پس چرا مباحثی از قبیل «نمایشنامه‌ها» را از مجله حذف نمی‌كنید؟ بلكه برای مجله‌ای كه از ادامه بحث فلسفی به علت طولانی بودن آن می‌گریزد و بهانه ملال خاطر خواننده را می‌آورد، صلاح نیست كه در دو شماره خود ۳۲ صفحه كامل مجله را وقف «نمایشنامه‌ای» بكند كه فقط به درد گروه قلیلی می‌خورد و بطور قطع گروه بسیاری را آزرده خاطر می‌سازد.

بدون تعارف من بسیار متاسفم كه استاد علامه آقای طباطبایی وقت خود را صرف نوشتن مقاله برای مجله‌ای كرده‌اند كه به علت ملال خاطر احتمالی عده ناشناخته نمایشنامه‌پسند، از چاپ آن «پوزش» می‌طلبد! و لابد ایشان فكر می‌كردند كه فضلای كشور گل و بلبل، مهد علم و فلسفه و عرفان هم مانند پروفسور‌ هانری كربن‌ها و دكتر فخرمحمد ماجدها (استاد دانشگاه لالپور) هوادار بحث‌های فكری و فلسفی هستند و نمی‌دانستند كه اپیدمی «غرب‌زدگی» گریبان‌گیر است!

سیدهادی خسروشاهی، قم ۱۳۴۳»

این نامه را آقای افشار در شماره اول سال هفتم مجله راهنمای كتاب (صفحه۱۸۸ ـ ۱۸۹) چاپ كرد و در ذیل آن نوشت:

«چون خوانندگان فاضل و دقیق طالب خواندن استدلالات حضرت آقای محمدحسین طباطبائی‌اند، متن مرقومه ایشان در این قسمت طبع می‌شود.»

و مرحوم افشار پس از این یادآوری‌، متن کامل نوشته علامه طباطبایی را تحت عنوان «بحثی درباره ملاصدرا» به چاپ رساند و این نشان دهنده «انصاف و انتقادپذیری» ایشان در مسائل فرهنگی بود. البته من همه این مباحث را در جلد دوم كتاب «بررسی‌های اسلامی»، ـ جلد هشتم از «مجموعه آثار» علامه طباطبایی ـ نقل كرده‌ام كه از طرف مؤسسه «بوستان کتاب» قم، اخیراً تجدید چاپ شده است.

به‌دنبال این نقد مكتوب، روابط ما با آقای ایرج افشار بیشتر شد و به تبادل فرهنگی و ارسال و دریافت كتاب، مبادرت ورزیدیم كه در واقع نشانی از آغاز نزدیكی حوزه علمیه قم، با دیگر گروه‌های فرهنگی كشور بود.