از عمده روايات مشهوره بدست مىآيد كه برزخ براى همه اقسام كفّار و مسلمين است؛ چه براى اهل كمال از سعادت و شقاوت، و چه براى متوسّطين. بعضى از رواياتى را هم داريم كه مخالف اينهاست ولی مورد اعتماد نيست.
علامه آیة الله سید محمد حسین حسینی طهرانی در بخش دوم کتاب مهرتابان؛ یادنامۀ مرحوم علامه طباطبایی، مجموعهای از چندین پرسش و پاسخ ناب فلسفی و عرفانی را که بین ایشان و آن مرحوم صورت گرفته تقریر نمودهاند. به این صورت که ابتدا پرسش خویش را با عنوان متواضعانۀ «تلمیذ» مطرح ساخته و سپس پاسخ علامه طباطبایی را با عنوان «علامه» بیان میکنند.
پایگاه عرفان و حکمت در پرتوی قرآن و عترت، با توجه به اهمیت این پرسش و پاسخها آنها را به صورت جداجدا عرضه مینماید:
شخص ثالث: آيا عالم برزخ براى عموم افراد است، يا براى كاملين در ايمان و يا كاملين در كفر؟ و يكى از آياتى را كه به آن استدلال مىكنند براى برزخ اين آيه است:
وَ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللَهِ أَمْوتَا بَلْ أَحْيَآءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرْزَقُونَ. [۱]
آيا مىتوان از اين آيه كه روزى به برزخيان را نسبت به كسانى قرار مىدهد كه در راه خدا كشته شدهاند، استفاده كرد كه برزخ براى همه نيست؟
علّامه: در بعضى از روايات اين معنى هست كه برزخ مختصّ كسانيست كه كامل شدهاند؛ خلاصه به كُمَّلين آنها يا به آنهائى كه به تعبير مخصوص: كسيكه ايمان را كامل كرده و كسيكه كفر را كامل كرده است؛ برزخ مال اين دو دسته است؛ و دسته سوّم كسانى هستند كه «مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضًا وَ مَحَضَ الإسْلامَ مَحْضًا» نيستند، پس آنها داراى برزخ نيستند؛ و بنابراين روايات، برزخ اختصاص به كُمَّلين از اهل اسلام و از اهل كفر دارد.
و در بعضى از روايات ديگر داريم كه برزخ اختصاص به اينها ندارد؛ همه در برزخ شريكند، و همه افراد بايد پس از مرگ، عالم برزخ را طىّ كنند و از آنجا ردّ شوند بسوى قيامت.
و آيه وَ لَا تَحْسَبَنَّ داراى مفهوم نيست كه دلالت كند غير شهداء در راه خدا، در برزخ روزى نمىخورند.
اوّلًا: تتمّه همين آيه مىفرمايد:
فَرِحِينَ بِمَآ ءَاتَيهُمُ اللَهُ مِن فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ. [۲]
چون اين آيه دلالت دارد بر اينكه آن كسانيكه هنوز به آنها ملحق نشده اند نسبت به آنها استبشار دارند؛
و معلوم است كه الَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بهِمْ خصوص شهداء نيستند، بلكه اطلاق دارد نسبت بتمام مؤمنينى كه هنوز زنده هستند.
عموميّت عالم برزخ براى جمله افراد و پيدايش آن فوراً پس از مرگ
و ثانياً: دو آيه در قرآن كريم داريم كه دلالت دارد بر آنكه برزخ براى همه است و بمجرّد مردن بدون فاصله، مردم در آن عالم وارد مىگردند.
[آیۀ] اوّل: در سوره يس است كه چون دو نفر از انبيائى را كه حضرت عيسى علَى نَبيِّنا و آله و عَليه السَّلام به شهر أنطاكيه براى تبليغ فرستاده بود؛ و آن دو نفر رفتند و تبليغ كردند؛ و جماعت مردم هم قبول نكردند، و در اثر قبول نكردن، مردى از نقطه دور دست شهر براى كمك به آن دو نفر رسول آمد؛
وَ جَآءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَقَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ [۳]
و مردم را پند داد و نصيحت نمود، و بالاخره گفت: إِنِّى ءَامَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُون،[۴]
در اينحال جماعت، آن مرد خدا را كشتند؛ در اينجا قرآن مىفرمايد:
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يلَيْتَ قَوْمِى يَعْلَمُونَ* بِمَا غَفَرَ لِى رَبِّى وَ جَعَلَنِى مِنَ الْمُكْرَمِينَ.[۵]
در اينجا بمجرّد كشته شدن، به او گفته شد كه داخل در بهشت بشود، و او گفت: ايكاش ارحام و اقوام من مىدانستند كه چگونه خدا مرا در تحت رعايت و مغفرت و كرامت خود قرار داد.
[آیۀ] دوّم: در سوره نوح است، و نظير همين است كه در اوّل ذكر كرديم؛ ليكن در طرف مقابل؛ آن براى مؤمن بود، و اين براى كفّار و متمرّدين؛ در سوره نوح وارد است كه:
مِمَّا خطيئاتهم أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا.[۶]
قوم نوح در اثر معصيتها و فسق و فجورى كه كردند هلاك شدند و غرق شدند، و پس از غرق شدن بدون فاصله داخل در آتش شدند؛ در اينجا مىفرمايد: فَأُدْخِلُوا نَارًا يعنى بدون مهلت داخل در آتش شدند.
از عمده روايات مستفيضه و مشهوره بدست مىآيد كه برزخ براى همه اقسام كفّار و مسلمين است؛ چه براى اهل كمال از سعادت و شقاوت، و چه براى متوسّطين.
بعضى از رواياتى را هم داريم كه مخالف اينهاست، ليكن مورد اعتماد نيست. و مرحوم شيخ مفيد هم قائل بهمين قول شده است كه:
لَا يُسْأَلُ فِى الْقَبْرِ إلَّا مَنْ مَحَضَ الإيمَانَ مَحْضًا أَوْ مَنْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضًا، وَ الاخَرُونَ يُلْهَى عَنْهُمْ. [۷]
۱. آيه ۱۶۹، از سوره ۳: ءَال عمران: «و البتّه چنين گمان مبر كه كسانى كه در راه خدا كشته شدهاند مردگانند! بلكه آنها زندگانند، و در پيشگاه پروردگارشان روزى مىخورند!»
۲. آيه ۱۷۰، از سوره ۳: ءَال عمران: «خوشحالند بسبب آنچه خدا از فضل خود به آنها داده است، و مسرورند درباره كسانيكه در دنيا بوده و هنوز به آنها ملحق نشدهاند از مؤمنين، به اينكه براى آنها ترس و اندوهى نيست.»
۳. آيه ۲۰، از سوره ۳۶: يس: «و از دورترين نقطه شهر مردى شتابان مىآمد و گفت: اى قوم من! از اين رسولان پيروى كنيد!»
۴. آيه ۲۵، از سوره ۳۶: يس: «بدرستيكه حقّاً من به پروردگار شما ايمان آوردم، پس شما بگفتار من گوش فرا دهيد!»
۵. آيه ۲۶ و ۲۷، از سوره ۳۶: يس: «به او گفته شد كه: داخل در بهشت شو؛ او گفت: اى كاش قوم من مىدانستند كه پروردگار من، مرا در مغفرت و كرامت خود قرار داد.»
۶. صدر آيه ۲۵، از سوره ۷۱: نوح: «از جهت گناهان و معصيت هايشان غرق شدند، پس داخل آتش گشتند.»
۷. در اينجا چهار روايت وارد است، و چون مضمونشان بهم نزديك است ما به ذكر مضمون همانكه استاد بيان كردند اكتفا مىكنيم، و آن روايت در «فروع كافى» طبع سنگى، ج ۱، ص ۶۴ است و ترجمهاش اينست: «در قبر پرسش نمىشود مگر از كسيكه ايمان خود را كاملًا خالص نموده باشد، يا آنكه كفر خود را خالص نموده باشد؛ و امّا نسبت به بقيّه افراد از سؤال قبر آنها اغماض مىشود.»