تحقیق درباره آخرت به صرف احتمال ضرورت عقلی پیدا میکند.
مسألۀ آخرت از آن مسائلی است که احتمالش کافی است که انسان برای آن تحقیق کند. زیرا:
اولاً از جهت کمی: اگر ادعای انبیاء راست باشد و آخرتی وجود داشته باشد، بی پایان است و منزلگاه ابدی است.
ثانیاً از جهت کیفی: اگر راست باشد، عالم آخرت خیلی خیلی شدت دارد. چه عذاب هایش و چه نعماتش و اصلا قابل قیاس با این عالم نیست.
پس اگر انسان صرفا احتمال دهد همچنین چیزی هست، کاملا ارزش دارد تا تحقیق کند که واقعا وجود دارد یا نه؟ تا برنامۀ زندگی اش را بر اساس آن تنظیم کند.
به اصطلاح علمی بعضی چیزها هستند که اگر درصد احتمالشان هم پایین باشد، این قدر ارزش محتملشان بالاست که عقل انسان می گوید این کار را انجام بده. مثلا اگر بگویند یک نفر پشت در این اتاق است که هر کس برود صد تومان به او می دهند، خوب ارزش ندارد انسان برود و اگر تمام افراد احتمال ۹۰% هم بدهند نمی روند.
اگر بگویند صد هزار تومان می دهد، اگر احتمالش قابل توجه باشد، عقل حکم می کند که انسان برود؛ چون صد هزار تومان ارزش نسبتا بالایی دارد. اگر بگویند صد میلیون تومان می دهد چه؟ اگر انسان ۵% هم احتمال دهد می رود. زیرا صد میلیون تومان ارزش قابل توجهی دارد. اگر بگویند صد میلیارد تومان چه؟ حتی اگر انسان احتمال متعارفی هم ندهد، باز هم می گوید: «حالا برویم، امکان دارد راست باشد.» حتی به همان امکان عقلی که عادتا محال شمرده می شود هم اعتنا کرده و عمل میکند.
ارزش قیامت از این صد میلیارد و امثالها خیلی خیلی بیش تر است و اصلا قابل قیاس نیست. چون – همان طور که گذشت – لذت هایش از هر لذتی که در این عالم بشود حس کرد بیش تر و لذیذتر و عذاب هایش از هر عذابی که در این عالم بتوان چشید سخت تر و دردناک تر است و جاودانه است.
نویسنده:شیخ محمدحسن وکیلی