دعا در حالات مخصوص
عيسى بن عبد اللَّه قمى گويد: شنيدم حضرت امام صادق- عليه السّلام- میفرماید:
«ثلاثة دعوتهم مستجابة: الحاجّ و المعتمر و الغازى في سبيل اللَّه، فانظروا كيف تخلفونهم، و المريض فلا تعرّضوه و لا تضجروه»«سه نفر دعايشان مستجاب است: اوّل: حاجى و معتمر (كسى كه حج و عمره انجام مىدهد) دوّم: جنگكننده در راه خدا- دقت كنيد كه در آنچه از او باقى مانده چگونه عمل مىكنيد- سوّم: مريض، مبادا متعرّض او شويد يا دلتنگش نماييد».
از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت شده است كه فرمود:
«للمريض اربع خصال: يرفع عنه القلم، يأمر اللَّه الملك فليكتب له افضل ما كان يعمله في صحّته، و ينفى عن كلّ عضو من جسده ما عمله من ذنب، فان مات مات مغفورا له و ان عاش عاش مغفورا له»«و اذا مرض المسلم كتب اللَّه له كأحسن ما كان يعمله في صحّته، و تساقطت ذنوبه كما يتساقط ورق الشّجر».مريض چهار خصلت دارد:
- اوّل- گناه برايش نوشته نمىشود (البته در امورى كه نسبت به آنها اضطرار دارد).
- دوّم- خداوند متعال به فرشته فرمان مىدهد كه بهترين عملى را كه در زمان صحتش انجام مىداد در حال مرض نيز برايش بنويسند.
- سوّم- هر گناهى كه با اعضاى بدنش مرتكب شده، پاك مىگردد.
- چهارم- چه بميرد و چه زنده بماند، آمرزيده شده است.
«و من عاد مريضا في اللَّه لم يسأل المريض للعائد شيئا الّا استجاب له».«وقتى مسلمان مريض مىشود، خداوند متعال بهترين عملى را كه در زمان صحتش انجام مىداد به حسابش مىنويسد و گناهانش بسان ريزش برگ از درخت مىريزد».
«كسى كه مريضى را عيادت مىكند، اگر آن مريض برايش دعا كند، مستجاب مىشود».
«و يوحى اللَّه تعالى الى ملك الشّمال ان لا تكتب على عبدى شيئا ما دام في وثاقى، و الى ملك اليمين ان اجعل انين عبدى حسنات»«و انّ المرض ينقّى الجسد من الذّنوب كما يذهب الكير خبث الحديد»«خداوند متعال به فرشته جانب چپ اين گونه وحى مىفرستد: مادامى كه بندهام در پناه من است برايش چيزى ننويس و به فرشته جانب راست اين گونه وحى مىكند: براى ناله بندهام حسنه بنويس».
«و اذا مرض الصّبىّ كان مرضه كفّارة لوالديه»«مرض، جسد را از گناه پاك مىكند همچنان كه دم آهنگران، جرمها را از آهن مىزدايد».
«مريض شدن كودك، كفاره گناهان پدر و مادر اوست».
از حضرت صادق- عليه السّلام- مروى است كه فرمود:
«قال رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم-: الحمّى رائد الموت، و سجن اللَّه في ارضه، و حرّها من جهنّم، و هى حظّ كلّ مؤمن من النّار»«رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود: تب، پيش قراول مرگ و زندان خدا در زمين است، گرماى آن از جهنّم مىباشد و همين مقدار گرما بهره مؤمن از آن آتش است».
«نعم الوجع الحمّى، تعطى كلّ عضو حظّه من البلاء، و لا خير في من لا يبتلى»«و انّ المؤمن اذا حمّ حمّى واحدة تناثرت الذّنوب عنه كورق الشّجر، فان انّ على فراشه فأنينه تسبيح، و صياحه تهليل، و تقلّبه على فراشه كمن يضرب بسيفه في سبيل اللَّه، فان اقبل يعبد اللَّه كان مغفورا له و طوبى له».«تب چه درد خوبى است كه سهميه هر عضو بدن از بلا را به او مىدهد و كسى كه بلا نبيند خيرى در او نيست».
«و حمّى يوم كفّارة سنة، فانّ المها يبقى في الجسد سنة، و هى كفّارة لما قبلها و ما بعدها»«وقتى مؤمن يك مرتبه تب كند، گناهان از او چون برگ درختان پاشيده مىشود، اگر در رختخوابش ناله بزند، نالههايش سبحان اللَّه است و فريادش لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، جابجايى مريض در رختخوابش، مانند آن است كه در راه خدا با شمشيرش (دشمنان دين را) مىزند، اگر باقى بماند و بندگى حق كند آمرزيده شده است، خوشا به حالش!».
«و من اشتكى ليلة فقبلها بقبولها و ادّى الى اللَّه شكرها كانت له كفّارة سنتين، سنة لقبولها و سنة للصّبر عليها»«تب يك روزه، كفّاره يك سال گناه است و رنجش تا آن مدّت در بدن باقى مىماند، اين رنج كفّاره گذشته و آينده است».
«و المرض للمؤمن تطهير و رحمة و للكافر تعذيب و لعنة»«كسى كه يك شب بنالد و نه تنها آن را بپذيرد (و شكايت نكند) بلكه به خاطر آن شكرگزارى نيز بنمايد، كفاره دو سالش خواهد بود، يك سال به خاطر پذيرفتن آن در دو سال ديگر به خاطر صبر بر آن».
«مرض براى مؤمن پاكى و رحمت است و براى كافر عذاب و لعنت».
«و لا يزال المرض بالمؤمن حتّى لا يبقى عليه ذنبا، و صداع ليلة تحطّ كلّ خطيئة الّا الكبائر»«مرض آنقدر در مؤمن مىماند تا گناهى در او باقى نگذارد، يك شب دردسر، موجب محو شدن هر نوع خطاست، مگر گناهان كبيره».
از حضرت امام باقر- عليه السّلام- نقل است كه فرمود:
«لو يعلم المؤمن ما له في المصائب من الاجر لتمنّى انّه يقرض بالمقاريض»«اگر مؤمن بداند كه مصيبتها چه اجر عظيمى دارند، آرزو خواهد كرد كه با قيچى تكه تكهاش كنند».
و از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل است كه فرمود:
«اذا كان العبد على طريقة من الخير فمرض او سافر او عجز عن العمل بكبر كتب اللَّه له مثل ما كان يعمله»«اگر مؤمن در راه خير و درست حركت كند و مريض شود يا به مسافرت برود يا در اثر پيرى، نتواند اعمالش را چون گذشته انجام دهد، خداوند متعال همانند اعمال ايام عادى را برايش خواهد نوشت».
آنگاه حضرت، اين آيه را تلاوت فرمود:
- فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ[۱].«براى آنان پاداشى است دائمى».
از حضرت صادق- عليه السّلام- اين گونه نقل شده است كه:
«اذا مات المؤمن صعد ملكاه فقالا: يا ربّنا، امتّ فلانا، فيقول: انزلا فصلّيا عليه عند قبره و هلّلانى و كبّرانى و اكتبا ما تعملان له»«وقتى مؤمن مىميرد، دو فرشته او بالا رفته مىگويند: پروردگارا! فلانى را قبض روح كردى، خداوند متعال مىفرمايد: پايين برويد و بر قبرش نماز بگزاريد و لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر بگوييد، آنگاه اين اعمال را به حساب او بنويسيد».
از «جابر» نقل است كه مردى كر و لال نزد رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- آمده با دستش اشارهاى نمود، آن حضرت فرمود:
«اعطوه صحيفة حتّى يكتب فيها ما يريد»آن مرد كاغذ را گرفت و نوشت: «اشهد ان لا اله الّا اللَّه و انّ محمّدا رسول اللَّه».«كاغذى به او بدهيد تا مقصودش را بنويسد».
در اينجا رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
«اكتبوا له كتابا تبشّرونه بالجنّة فانّه ليس من مسلم يفجع بكريمته او بلسانه او بسمعه او برجله او بيده فيحمد اللَّه على ما اصابه و يحتسب من عند اللَّه ذلك الّا نجّاه اللَّه من النّار و ادخله الجنّة»«چيزى برايش بنويسيد و او را به بهشت بشارت دهيد، چون هر گاه مسلمانى چشم يا زبان يا گوش يا پا يا دستش از او گرفته شود و او در همان حال نسبت به آن مصيبت، شاكر و سپاسگزار باشد و اجرش را از خدا طلب كند، خداوند متعال او را از آتش، نجات داده وارد بهشتش مىنمايد»
آنگاه فرمود:
«انّ لاهل البلايا في الدّنيا درجات و في الآخرة ما لا تنال بالاعمال حتّى انّ الرّجل ليتمنّى انّ جسده في الدّنيا كان يقرض بالمقاريض ممّا يرى من حسن ثواب اللَّه لاهل البلاء من الموحّدين فانّ اللَّه لا يقبل العمل في غير الاسلام»«اهل بلا در دنيا درجاتى دارند و در آخرت مقاماتى كه با عمل (صالح) نمىتوان بدان رسيد تا جايى كه انسان آرزو مىكند كه اى كاش! بدنش در دنيا با قيچى تكه تكه مىگرديد، اين خواهش از آنجا ناشى مىشود كه اينان در قيامت ثواب نيكوى الهى به موحّدين بلا ديده را تماشا مىكنند (اختصاص اين پاداش به موحدين به خاطر اين است كه) چون خداوند متعال عملى را در غير اسلام نمىپذيرد».
امام صادق- عليه السّلام- مىفرمايد:
«نوم الصّائم عبادة، و صمته تسبيح، و عمله متقبّل، و دعاؤه مستجاب»
«خواب روزهدار عبادت، سكوتش تسبيح حق، عملش قبول و دعايش مستجاب است».
پيامبر خاتم- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
«لا تردّ دعوة الصّائم»«دعاى روزهدار، ردّ نمىشود».
امام باقر- عليه السّلام- هم فرمود:
«الحاجّ و المعتمر و الصّائم وفد اللَّه ان سألوه اعطاهم، و إن دعوه اجابهم، و ان شفعوا شفّعهم اللَّه، و ان سكتوا ابتدأهم، و يعوّضون بالدّرهم الف الف درهم»«حاجى و معتمر (كسى كه عمره به جاى مىآورد) و روزهدار، هر سه نمايندگان الهىاند، اگر درخواست كنند به آنان مىدهد، اگر دعا كنند، اجابت مىنمايد، اگر شفاعت كسى را بكنند، ذات اقدس الهى شفاعتشان را مىپذيرد، اگر ساكت شوند او سخن گفتن را آغاز مىكند و به جاى يك درهم (كه در راه خدا داده شده) يك ميليون درهم عوض مىگيرند».
از امام صادق- عليه السّلام- نقل است كه فرمود:
«قال رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم-: قال اللَّه تعالى: انّى لأستحي من عبد يرفع يده و فيها خاتم فيروز فاردّها خائبة»«رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود كه ذات اقدس الهى مىفرمايد: بندهاى كه دستش را به سوى من بالا بياورد و در آن دست، انگشتر فيروزه باشد، من شرم مىكنم كه او را نااميد برگردانم».
حضرت صادق- عليه السّلام- فرمود:
«ما رفعت كفّ الى اللَّه عزّ و جلّ احبّ اليه من كفّ فيها خاتم عقيق»«دستى محبوبتر از دستى كه در آن انگشتر عقيق باشد به سوى خداوند عزيز و جليل بالا نرفته است».
در باب آداب دعا نيز ان شاء اللَّه تعالى مطالبى در اين زمينه خواهد آمد [۲].
نکاتی درباره انگشتر از ابن فهد حلی