صبا در اصطلاح عرفانی به آن کسی گویند که میان عاشق و معشوق میانجی است و خبری میآورد و بوی عاشق را به معشوق میرساند.
صبا: مراد، آنکه میان عاشق و معشوق میانجی و خبری میآورد و معنی مهتر جبرئیل علیه السلام را نامند و پیغمبرصلی الله علیه و سلم، را فرود آید و نیز به روایتی حضرت حق سبحانه و تعالی و جناب حضرت محمد را صلی الله علیه و سلم عاشق و معشوق گویند. بدین سبب صبا را به پیک منسوب و قرار دادند و بوی معشوق به عاشق رساند چنانچه بوی پیراهن مهتر یوسف علیه السلام به حضرت یعقوب علیه السلام رسیدی. (رساله میر سید علی همدانی در شرح مرادات حافظ.)
صبا به معنای نسیمهای رحمانی که از مشرق روحانیّات میوزد و بر انجام کارهای خیر برمیانگیزد. (سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی).)
صبا در غزلیات حافظ:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها
و همچنین:
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تفقدی نکند طوطی شکرخا را
و همچنین:
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحهای از گیسوی معنبر دوست
به جان او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست
صبا در غزلیات شاه نعمت الله ولی:
صبا که غالیه سائی همی کند هر سو
چو باد گشته روان در هوای سید ماست
شمیم روضهٔ رضوان که روح می بخشد
نسیمی از نفس جانفزای سید ماست
و همچنین:
گر ز چین سنبل زلفت صبا بوئی برد
نافهٔ مشک ختن گیرد به هر سوئی برد
دل به دست باد خواهم داد هر چه باد باد
لیکن آن بادی که از خاک درت بوئی برد
خاک آن بادم که ما را در هوای عشق تو
ذره ذره گرد گرداند به هر کوئی برد