مرحوم آیتالله شیخ هاشم قزوینی زاده یکی از قرای اطراف قزوین است و دروس مقدماتی و قسمتی از سطوح را در قزوین تحصیل نمود. در قزوین از محضر آقا سید موسی زرآبادی در فلسفه اشراق و مشاء نیز استفاده نمود و سپس به تهران و اصفهان جهت تکمیل مدارج عالیه رفت و در نزد مرحوم کلباسی و فشارکی به تحصیل منقول و معقول پرداخت.
مرحوم آیتالله شیخ هاشم قزوینی[۲] زادۀ يكي از قراي اطراف قزوين است و دروس مقدماتي و قسمتي از سطوح را در قزوين تحصيل نمود. در قزوين از محضر آقا سيد موسي زرآبادی در فلسفه اشراق و مشاء نيز استفاده نمود و سپس به تهران و اصفهان جهت تكميل مدارج عاليه رفت و در نزد مرحوم كلباسي و فشاركی به تحصيل منقول و معقول پرداخت. پس از شش سال توقف در اصفهان دوباره به قزوين رفته و از آنجا به مشهد آمد و در درس فقه و اصول آيتالله شيخ حسين قمی و آيتالله ميرزا محمد آقازادهٔ خراسانی شركت نمود. [۳]
وي در هنگام ورود ميرزا به مشهد سي و يك سال داشته و مدرس سطح [۴] و به نقلي خارج [۵] بود و جزء اولين كساني بود كه به حلقة درس اصول ميرزا پيوستند و بعداً در دروس معارف وي نيز شركت مينمود و به ميرزا محبّت بسياري داشت و شیفته اخلاق و معنویّات مرحوم میرزا بوده و به وي احترام ميگذاشت و تا آخر نيز به احترام ميرزا در دروس وي شركت مينمود[۶] با اينكه برخي احتمال أعلميت وي از ميرزا را هم مطرح نمودهاند. [۷]
آن مرحوم پس از واقعة مسجد گوهرشاد شش سال (۱۳۱۴ه.ش-۱۳۲۰) از مشهد تبعيد شد و سپس بازگشت و تا پايان عمر مهمترين مدرس سطح و از بهترين مدرسين خارج بود و غالب فضلاي خراسان شاگرد وي محسوب شده و بسيار نيز به وي ارادت ميورزيدند. وي روحيّهای انقلابي داشت و بسيار به اطلاع از مسائل روز اهميت ميداد.
آن مرحوم از ميرزاي اصفهاني استفاده نموده بود ولي هیچ دلیلی بر تفکیکی بودن وي وجود ندارد، بلکه مطالبی مخالف آن از ایشان نقل شده است.
چنانکه پيوسته در مقابل میرزا که مدعی بود فلاسفه اسلام، مخربان اسلامند؛ میگفت:
«آن که میخواهد فقیه شود؛ آن که میخواهد متکلّم شود؛ آن که میخواهد کار بکند؛ اگر فیلسوف نباشد به درد نمیخورد.»[۸]
و میفرمود:
«اگر ما فلاسفه را برداریم یک مشت... میماند». [۹]
و خواص شاگردان وی میگويند: «فلسفه را خيلی قبول داشت و کسی را هم که فلسفه نمیدانست، اصلاً آدم حساب نمیكرد» [۱۰]
البته مسلّماً آن مرحوم معتقد به حکمت صدرائی نیز نبوده است، ولی از معتقد نبودن به حکمت صدرائی تا پیرو مرحوم میرزا بودن و مخالفت با هستی شناسی عقلی فرسنگها فاصله است.
۱. ۱۲۷۰ – ۱۳۳۹ ه.ش
۲. در شرح حال ايشان از اين منابع استفاده شده است: كيهان انديشه، ش ۲۵۹، فقيه نوانديش حاج شيخ هاشم قزويني، ص۶-۱۹؛ مكتب تفكيك ص ۲۸۲-۲۸۵؛ شيخ ناشناخته، ص۱۳-۲۱؛ مشاهير مدفون در حرم رضوي، ص۳۳۴-۳۳۷ ؛ تقويم تاريخ خراسان، ص۱۶۷
۳. برخي گفتهاند كه آن مرحوم مدتي نيز به نجف رفتهاند و از محضر آيات نائيني، اصفهاني، عراقي استفاده نمودهاند.(شيخ ناشناخته، ص۲۰) ولي قرائن تاريخي و ديگر منابع شرح حال ايشان اين مطلب را تأييد نمينمايد.
۴. كيهان انديشه، ش ۲۵۹، ص۱۱، به نقل از آية الله واعظ زاده خراساني؛ در اين نقل آمده كه ايشان در آن زمان در درس خارج مرحوم آقازاده نيز شركت ميكردند و قرائن نيز همين امر را تأييد ميكند و بعيد است كه ايشان با حضور آقازاده و حاج آقا حسين قمي به تدريس خارج بپردازد.
۵. تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي(تاريخ حوزه علميه قم)، ص ۷۵، به نقل از آية الله شيخ محمدرضا محامي
۶. كيهان انديشه، ش ۲۵۹، ص۸
۷. شيخ ناشناخته، ص۱۹ به نقل از آية الله حاج سيد هاشم ميردامادي نجفي
۸. کیهان فرهنگي؛ ش ۲۵۹، ص ۱۳،
۹. کیهان فرهنگي؛ ش ۲۵۹، ص ۱۴
۱۰. کیهان فرهنگي؛ ش ۲۵۹، ص ۲۳