شب قدر یکی از نعمت های بزرگ الهی بر مسلمانان است که به برکت پیامبر و اهل بیت ایشان می توانند با عمل در این شب به اندازه هزار ماه جلو رفته و موانع سیر الی الله را برطرف نمایند. در این شب ملائکه الهی حقائق عالم و حوادث سال آینده بر قلب امام علیه السلام نازل می کنند لذا حال انسان در این شب در کل سال منعکس می شود اگر کسی توجه به توحید و ولایت داشته باشد در کل سال این حال در این مشهود است و اگر توجه به کثرات داشته باشد به همین صورت خواهد بود.
آنقدر رحمت إلهی در ماه رمضان زیاد است و آنقدر رحمت پروردگار ریزان است که رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرمودند: و مَن أَدرَکَ رَمَضانَ فَلَمتُصِبْهُ الرَّحْمَةُ فَقَدشَقِیَ. [۱] «کسیکه در این ماه مورد رحمت پروردگار قرار نگیرد شقی است.»
یا در روایت دیگری میفرماید: هیچ دعائی نیست إلاّ اینکه در این ماه مستجاب میشود، [۲] البتّه در روایات آمده است که اگر کسی دعا کند ظلماً یا برای قطع رحم، خدا دعای او را مستجاب نمیکند؛ [۳] أمّا غیر از این را خداوند تبارکوتعالی مستجاب میکند.
مرحوم علاّمه طهرانی قَدّساللهُنفسَهالزّکیّه میفرمودند: «اینکه در آیه شریفه آمده که: لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، یک واقعیّت است بدون هیچ مبالغه و إغراقی. عمل در این شب انسان را به مقدار هزار ماه جلو برده و عقبات را از سر راه سالک برمیدارد. شب قدر از منّتهای إلهی بر امّت حضرت خاتمالأنبیاء صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم است که خداوند به برکت نفس نفیس آن حضرت برای ایشان چنین شبی را قرار داده است که در آن با عمل کم، سیری سریع و رشدی عالی داشته باشند و در یک شب بتوانند راهی را که اُمم دیگر در مدّتی زیاد طی مینمودند طی کنند.
در برخی از روایات آمده که شب نوزدهم شب قدر است[۴] و در بعضی از روایات بر شب بیستویکم یا شب بیستوسوّم إطلاق لیلهالقدر شده است. [۵]و در برخی شب بیستوهفتم ماه رمضان، و شب نیمه شعبان نیز لیلهالقدر شمرده شده است.
از روایت جُهَنی استفاده میشود که شب قدر خصوص شب بیستوسوّم است[۸] ولیکن این روایت هیچ منافاتی با روایات وارده درباره دیگر شبها ندارد و جمع بین آنها به اینصورت است که هریک از این شبها خصوصیّات و آثار لیلهالقدر را فیالجمله واجد است.
در روایت است که: «تقدیر» در شب نوزدهم و «قضاء» در شب بیستویکم و «إبرام» که قضاء حتمی باشد در شب بیستوسوّم است؛ [۹] یعنی حقیقت قدر درجاتی دارد؛ درجه ضعیفه آن شب نوزدهم و درجه قویتر در شب بیستویکم و درجه أقوی که إبرام و تحکیم قضاء إلهی است، در شب بیستوسوّم میباشد و در شب بیستوهفتم و شب نیمه شعبان نیز به همین منوال مراتبی از شب قدر وجود داشته و تمام این شبها بهرهای از لیلهالقدر دارند.
اینکه اینقدر در روایات بر إحیاء شب نیمه شعبان تأکید شده به خاطر همین است که از شب قدر بهرهای دارد و صحیح نیست که فقط در شب بیستوسوّم به عبادت و إحیا مشغول شویم و دیگر شبها را رها نمائیم.
اگر کسی شب نیمه شعبان و شب نوزدهم و بیستویکم و بیستوسوّم و بیستوهفتم را درک کرده و در همه استفاده نماید میتواند اطمینان نماید که شب قدر را بِتمامِه درک نموده است؛ یعنی جمیع جوانب و تمام آثار و برکاتی که لیلهالقدر دارد را بهدست آورده است.
شب بیستوسوّم از لیالی دیگر (لیله نوزدهم و بیستویکم و بیستوهفتم) فضیلتش بیشتر است. البتّه قدر شب بیستوهفتم را هم بدانید و نسبت به إحیاء آن و دعا کوتاهی نکنید که در بعضی از روایات این شب هم جزء لیالی قدر محسوب شده است.
در شب بیستوسوّم، داشتن مراقبه از أهمّ امور است. امشب از شبهائی است که انسان واقعاً میتواند در آن تجارت سودمندی کند و هر آن از آنات این شب ارزشمند است، لذا بعد از اتمام مجلس که تا سحر وقت زیادی است، سعی کنید أعمال امشب را انجام دهید و وقت خود را به بطالت نگذرانید.
أعمال امشب آنقدر زیاد است که اگر انسان بخواهد انجام دهد از عهده آن برنمیآید.
یکی از أعمال امشب، خواندن هزار مرتبه «سوره قدر» است. [۶] آقایان به هر مقداری که میتوانند حتّی اگر شده بیست یا سی مرتبه حتماً بخوانند. مرحوم علاّمه میفرمودند: «اگر انسان بنشیند و یکسره مشغول باشد، خواندن هزار مرتبه سوره قدر سه ساعت طول میکشد.» این فقط یک عمل امشب است. دعاها و نمازهای فراوانی هم در امشب وارد شده که اگر همه شب را هم به عبادت مشغول باشد تمام نمیشود.
خلاصه امشب، شب کارکردن و استفادهبردن است و از عظمت امشب ایناستکه دو غسل دارد: یکی اوّل شب و دیگری آخر شب. همچنین صد رکعت نماز وارد شده که هر رکعت ده مرتبه سوره «قُلْ هُوَ اللَه» دارد که در مجموع هزار مرتبه سوره «قُلْ هُوَ اللَه» خوانده میشود. امام صادق علیهالسّلام به یکی از اصحاب فرمودند: اگر نتوانستید این صد رکعت را قائماً بخوانید نشسته و اگر نتوانستید، در حال خوابیده بخوانید. [۷] این نماز فضیلت بسیاری دارد.
همچنین نماز «هفت قُلْ هُوَ اللَه» و قرائت سورههای «حم دخان»، «روم»، «عنکبوت»، در خصوص امشب بسیار بافضیلت است. [۸] آقایانی که نخواندهاند حتماً بخوانند.
هزار مرتبه سوره «قدر» در امشب وارد شده است خلاصه أعمال این شبها زیاد و وقت محدود است و انسان تا میتواند باید استفاده کند و کشکول گدائی خود را پر کرده و برای یکسال خود ذخیره نماید، بلکه انسان میتواند برای عمر خود ذخیره نماید.
مرحوم علاّمه والد (علامه طهرانی) رضواناللهعلیه درباره حقیقت شب قدر میفرمودند: «حقیقت شب قدر نزول حقائق عالم و حوادث سال آتی بر قلب امام علیهالسّلام است و در آن شب این حقائق از عالم کلّیت و إطلاق پائین میآید و در مراتب نفس امام تنزّل مییابد تا به تشخّص خاصّ خود برسد و حوادث و وقائع سال آینده در نفس امام علیهالسّلام معیّن گردد. امام در آن شب ناظر ملائکهای هستند که این امور را پائین میآورند و سایر اولیائی که به مقام کمال رسیده باشند نیز نزول این امور را بر قلب امام علیهالسّلام مشاهده مینمایند شب قدر سراسر سلام و آرامش و عافیت است و در آن ظلمت و کدورت و شیطنت راه ندارد. هرکس بیشتر به امام علیهالسّلام متّصل باشد بیشتر از این نفحات رحمانیّه مستفیض میشود، لذا در این شب دعا برای حضرت امام عصر علیهالسّلام و توجّه به آن حضرت مطلوب است.»
همچنین برای قرارگرفتن در معرض تجلّیات إلهی، توجّه به توحید و ذکر و یاد دائمی پروردگار مهمترین عمل در شب قدر است.
مرحوم علاّمه والد رضواناللهتعالیعلیه میفرمودند: در شب قدر سعی کنید توجّهتان به پروردگار باشد و حتّی یک لحظه هم توجّه خود را به دنیا معطوف نکنید. ایشان میفرمودند: سعیکنید همه خواطرتان خواطر توحیدی باشد و خواطر نفسانی و شیطانی اصلاً در ذهن و قلب شما راه پیدا نکند و هرچه شما در امشب کسب کنید در تمام ایّام سال با شماست، حتّی خواطر.
اگر خواطر شما نفسانی باشد، در طیّ سال دائماً خواطرتان نفسانی است و اگر ربّانی و إلهی باشد، در طیّ سال خواطرتان إلهی است.
پس قدر امشب را باید بدانیم و از خدا بخواهیم ما را موفّق کرده و عنایت کند که تمام أعمال ما حتّی خواطری که در ذهنمان خطور میکند مرضیّ او باشد. از خداوند بخواهیم با عنایت و توکّل به خودش، خواطر نفسانیّه به قلب ما خطور نکند و اگر خطور کرد با مجاهده آن را دور کنیم.
حال در چنین شبی چه چیزی از همه أعمال و عباداتی که انسان انجام میدهد بیشتر فائده دارد؟ عباداتی که با عشق و محبّت پروردگار عجین باشد، نماز و قرآن و دعائی که به عشق خدا بهجا آورده شود از همه چیز برتر است. این محبّتی را که شما در این زمان کوتاه، در این چند ساعت از این شبها ذخیره میکنید، در طیّ سال مصرف مینمائید.
مانند بعضی از آمپولها که تزریقش آنی است و مواد داخلش در یک مدّت کوتاه به بدن میرسد ولی بدن بهتدریج آن را مصرف میکند؛ مثل آمپول ویتامین د که میگویند: اگر سالی یکمرتبه بزنید کفایت میکند و به تدریج در بدن مصرف میشود. تقریباً میشود گفت: شب قدر هم همین حکم را دارد؛ یعنی این أعمال و رفتاری که امشب بهجا میآورید و این ملکات و حالات و محبّت به خدا که امشب کسب میکنید، ذخیره میشود و در طیّ سال به مرور خرج میگردد. اگر امشب را با حبّ پروردگار گذراندیم، سالمان را با حبّ خدا میگذرانیم و اگر در غفلت به سر بردیم سالمان را هم به همان میزان در غفلت بهسر میبریم.
روز قدر نیز به اندازه شب قدر فضیلت دارد؛ [۹] یعنی همانطور که انسان باید در شب قدر مقیّد باشد أعمال و رفتار و تفکّرش بر میزان توحید باشد، روز قدر هم به مثابه شب قدر باید مراقبه و توجّه داشت، لذا از فردا که روز قدر است نیز حدّأکثر استفاده را بنمائید.
در اصطلاح عرفاء بالله نیز، شب قدر، زمان تجلّی انوار إلهی بر قلب سالک است که زمان انکشاف حقیقت برای او خواهد بود.
شب وصل است و طی شد نامه هجر
سَلامٌ فیهِ حَتّی مَطلَعِ الفَجر
دلا در عاشقی ثابتقدم باش
که در این ره نباشد کار بی أجر
(دیوانحافظ، غزل ۲۵۳، ص۱۱۲.)
ملاّعبدالرّزّاق کاشانی رحمهاللهعلیه میفرماید: لَیلَةُ قَدرِ المُریدِ، یُعنَی بِها ابتِدآءُ وُصولِ السّالِکِ إلی مَقامِ البالِغینَ فی المَعرِفَةِ و إلی التَّحَقُّقِ بِمَظهَریَّةِ حَقیقَةِ الحَقآئِقِ و مَرتَبَةِ الجَمعِ و الوُجودِ، و تارةً یُعنَی بِلَیلَةِ القَدرِ أوقاتُ التَّجَلّی کَیفَ ما کانَ، فإشارَتُهُم إلی المَعنَی الأوّلِ هوَ بِقَولِهِم: و لَیلَةُ قَدرِ المَرءِ وَقتُ لِقآئِهِ. و إلی المَعنَی الثّانی هوَ الإشارَةُ بِقَولِ شَیخِ العارِفینَ فی قَصیدَةِ نَظمِ السّلوکِ:
و کُلُّ اللَیالی لَیلَهُالقَدرِ إن دَنَتْ
کَما کُلُّ أیّامِ اللِقا یَومُ جُمُعَةِ
(لطآئفالأعلام فیإشاراتأهلالإلهام، ج۲، ص۶۰۵ و ۶۰۶.)
«مراد از شب قدر سالک، ابتدای رسیدن وی به مقام کسانی است که در معرفت إلهی به بلوغ لازم رسیده و مظهر حضرت حق گشته و به مرتبه جمعالجمعی و وجود نائل شدهاند، و گاهی منظور از شب قدر سالک آن هنگامی است که خداوند متعال به نحوی بر وی تجلّی نماید. و این سخن عرفا که میفرمایند: و شب قدر هر انسانی زمان دیدار وی با پروردگارش است، اشاره به معنای اوّل دارد و شیخ عرفا جناب ابنفارض مصری در این بیت از نظمالسّلوک خود به معنی دوّم اشاره مینماید که میفرماید:
و تمام شبهای من شب قدر است، اگر او به من نزدیک شود؛ همچنانکه تمام روزهای دیدار و ملاقات، روز عید و جمعه من است».
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بیخود از شعششه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلّیّ صفاتم دادند
(دیوانحافظ، غزل ۱۳۹، ص۶۳.)
قاضی سعید قمّی رحمهاللهعلیه نیز تنزّلات شب قدر را در سهمرتبه صورتبندی نموده است. ایشان میفرمایند:
فأحَدُ تَنَزُّلاتِها مِنَ العالَمِ النّوریِّ العُلویِّ إلی العالَمِ الرّوحانیِّ معَ المَلَئِکَةِ المُوَکِّلینَ بِإنزالِها مُحتَویَةً علَی حَملِ الحَقآئِقِ الإلهیَّةِ مُستَصحَبَةً لِلعُلومِ و المَعارِفِ الحَقیقیَّةِ و هیَ اللَیلَةُ الإلهیَّةُ الَّتی هیَ مَعنَی لَیلَةِ القَدرِ أی لَیلَةُ اللهِ کَما فی الخَبَر.
و ثانی تَنَزُّلاتِها مِنَ العالَمِ اللَطیفِ القُدسیِّ الرّوحانیِّ إلی اللَطیفَةِ الإلهیَّةِ القَلبیَّةِ مُتَلَبِّسَةً بِکَسوَةِ العِباراتِ و الکَلَماتِ النَّفسیَّةِ و هیَ اللَیلَةُ الرُّبوبیَّةُ الَّتی غابَتْ فیها شَمسُ النُّبُوَّةِ المُحَمّدیَّةِ إلی أنیَطلُعَ مِن فَجرِ القآئِمِ علَیهِالسّلامُ.
و ثالِثًا تَنَزَّلَتْ معَ المَلَئِکَةِ المُدَبِّرَةِ لِما فی العالَمِ الکَونیِّ فی اللَیلَةِ القَصیرَةِ مِن شَهرِ رَمَضانَ.
بِإِذْنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أَمْرٍ؛ بِإذنِ اللهِ و رضاهُ بَعدَ ما قَدَّرَهُ و قَضاهُ، مِن کُلِّ أمرٍ مِنَ الأمورِ الإلهیَّةِ و العُلومِ الرَّبانیَّةِ و الأحکامِ السَّماویَّةِ المُتَلَبِّسَةِ بِالألبِسَةِ الکَونیَّةِ علَی القآئِمِ مِن ءَالِ مُحَمّدٍ صَلَواتُاللهِعلَیهُم بِالإمامَةِ و الخِلافَةِ.
سَلَمٌ؛ دآئِمُ البَرَکَةِ و رَحمَةٌ لِلعالَمینَ مِنَ البَریَّةِ هذِهِ اللَیالی الثَّلاثُ مِن زَمانِ فِقدانِ جَمعیَّةِ النَّبیِّ، حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ؛ إلی أنیَطلُعَ فَجرُ یَومِ القِیَمَةِ بِظُهورِ قآئِمِ ءَالِ مُحَمّدٍ صَلَّیاللهُعلَیهِوعلَیهِمأجمَعینَ و عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُم و نُصرَتَهُم للدّین. (أسرارالعبادات وحقیقهالصّلوة، ص۹۶ تا ۹۸.)
یکی از تنزّلات شب قدر تنزّل آن از عالم نورانی بالاست به عالم روحانی، به همراه فرشتگانی که مأمور نازلکردن این شب که حامل حقائق إلهیّه و همراه علوم و معارف حقیقیّه است، میباشند و این همان شب إلهی است و روایاتی که در بیان معنای لیلهالقدر تعبیر به «لیلة الله» نمودهاند إشاره به همین مرتبه دارند.
مرتبه دوّم آن، تنزّل از عالم لطیف قدسی روحانی است به قلب لطیف إلهی پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم، درحالیکه لباس الفاظ و عبارات و کلمات نفسیّه را بر تن دارد، و این همان شب ربوبی است که خورشید نبوّت حضرت محمّد صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم در آن غروب نمود و پیوسته در غروب خواهد بود تا اینکه به مقام امامت و وصایت رسیده و از سپیده قائم علیهالسّلام طلوع نماید.
و مرتبه سوّم، تنزّل آن در همان شب کوتاه از ماه مبارک رمضان است، همراه با فرشتگانی که تدبیر عالم کون را برعهده دارند.
و به إذن و رضای خداوند و پس از تحقّق قضا و قدر إلهی، هر أمری از أمور إلهیّه و علوم ربّانیّه و أحکام آسمانیای که لباس عالم دنیا را بر تن نموده است، خدمت آن کسی از آل محمّد صلواتالله علیهمأجمعین که امامت و خلافت را برپا میدارد نازل میشود.
تمام این مراتب سهگانه شب قدر سلامتی و عافیت و برکت دائمی و رحمت برای جمیع خلائق است، از زمان تنزّل نبیّ أکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم از مقام جمعیّت خود، تا طلوع سپیده روز قیامت که از آثار ظهور حضرت صاحبالأمر علیهالسّلام است. خداوند در فرج آنها و یاری ایشان در أمر دین تعجیل بفرماید!
در به در عمری ازین خانه به آن خانه شدیم
تا به خاک در میخانه مَقر یافتهایم
شب قدر از نظر خلق نهان آمد و ما
این شب قدر ز تأثیر سحر یافتهایم
(شمعجمع، ص۲۱۲.)
شب بیست و سوم از سائر شبهای قدر با فضیلت تر است. إحیاء شبهای قدر و مراقبه در این شبها ضروری است. سکوت در شبهای قدر خیلی لازم است، مگر اینکه مطلب ضروری و خیری باشد و إلاّ شبهای قدر خیلی عزیز است و انسان باید با عبادت و إطاعت پروردگار آن را سپری کند و از صحبتهای مالایعنی؛ صحبتهائی که فائدهای برای دین و دنیای انسان ندارد جدّاً پرهیز کند، حتّی از صحبتهائی که برای دنیا مفید است اجتناب کند. و خلاصه غیرخداوند متعال در ذهن و قلب انسان در این شب وارد نشود و علیالدّوام به یاد او باشد، تا مصداق وَ الذَّاکِرِینَ اللَهَ کَثِیرًا گردد. شبهای قدر بسیار عزیز است و انسان باید از تمام لحظات و دقائق این شبها حدّأکثر استفاده را برای نزول رحمت پروردگار ببرد.
۱. بحارالأنوار، ج۹۱، ص۶۳.
۲. حضرت رسول أکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم در خطبه شعبانیّه میفرمایند: و دُعآؤکُم فیهِ مُستَجابٌ. الأمالی شیخ صدوق، ص۹۳
۳. ابنفهد حلّی از رسول أکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم روایت میکند که: ما مِن مُؤِنٍ دَعا اللهَ سُبحانَهُوتَعالَی دَعوَةً لَیسَ فیها قَطیعَةُ رَحِمٍ و لا إثمٌ إلاّ أعطاهُ اللهُ بِها إحْدَی خِصالٍ ثَلاثٍ: إمّا أنیُعَجِّلَ دَعوَتَهُ و إمّا أنیُؤخِّرَ لَهُ و إمّا أنیَدفَعَ عَنهُ مِنَ السّوءِ مِثلَها. عدّهالدّاعی، ص۳۰
در أعمال شب مبعث نیز روایت شده است که: و ادْعُ بِما شِئْتَ! فإنّکَ لاتَدعُو بِشَیءٍ إلاّ أُجِبتَ ما لَمتَدعُ بِمَأْثَمٍ أو قَطیعَةِ رَحِمٍ. (إقبالالأعمال، ج۳، ص۲۶۶)
۴. الکافی، ج۴، ص۱۶۰.
۵. حسّانبنمهران میگوید: از امام صادق علیهالسّلام پرسیدم: شب قدر کدام شب است؟ فرمودند: الْتَمِسْها فی لَیلَةِ إحدَیوعِشرینَ أو لَیلَةِ ثَلاثٍوعِشرینَ. همانمصدر، ص۱۵۶
۶. تهذیبالأحکام، ج۳، ص۱۰۰.
۷. تهذیبالأحکام، ج۳، ص۶۴.
۸. تهذیبالأحکام، ص۱۰۰؛ و إقبالالأعمال، ج۱، ص۳۴۴.
۹. تهذیبالأحکام، ج۴، ص۴۴۱.