چگونه انسان ميتواند به مقام خلافت و جانشيني خداوند در زمين دست يابد؟
منبع: نسيم انديشه دفتر دوم - صفحه ۴۱ و ۴۲
راه رسيدن به خلافت الهي كه همان راز آفرينش بشر است، علم صائب و عمل صالح است كه نموداري از آن، در دو محور معرفت و عبادت بازگو ميشود:
يكم. (اَللهُ الَّذي خَلَقَ سَبعَ سَموتٍ ومِنَ الاَرضِ مِثلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الاَمرُ بَينَهُنَّ لِتَعلَموا اَنَّ اللهَ عَلي كُلِّ شيءٍ قَدير واَنَّ اللهَ قَد اَحاطَ بِكُلِّ شيءٍ عِلما)[۱]؛ در اين آيه هدف خلقتِ مجموع نظام كيهاني كه انسان نيز جزئي از آن است، معرفت بشر به قدرت نامتناهي و علم نامحدود خداست؛ اين دو ذاتاً عين هماند، اگرچه از نظر مفهومي با هم متفاوتاند، زيرا نامحدود تعدّدپذير نيست.
دوم. (وما خَلَقتُ الجِنَّ والاِنسَ اِلاّلِيَعبُدون)[۲]؛ جنّ و انس، فقط براي پرستش خدا خلقت يافتند؛ يعني انسان اگر بخواهد به هدف والاي خود كه جانشيني خداست، نايل گردد، منحصراً بايد خدا را عبادت كند؛ به گونهاي كه بتواند بگويد: (اِنَّ صَلاتي ونُسُكي ومَحياي ومَماتي لِلّهِ رَبِّ العلَمين) [۳]، آنگاه همه شئون فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، سياسي و... او صبغه عبادي مييابد.