در صورت عدم دسترسي به استاد، برای شروع حرکت در وادی سیروسلوک چه باید کرد؟
بنده در این زمینه اطلاع کافی ندارم ولی در میان عرفا مشهور است که برای یافتن استاد باید پس از تحصیل اخلاص سعی کرد که هر چه را میداند عمل نماید و به درگاه الهی رو آورده و با توسل به اولیاء خدا این نعمت را از خداوند متعال طلب نمود و اگر توانست انسانی را که کامل است بیابد و اگر نه به کسی که ظن به کمال وی دارد مراجعه نموده و بر خداوند توکل کند. در رساله لب اللباب که بر اساس دروس مرحوم علامه طباطبائی تالیف شده است میفرماید:
بنابراين نبايد در مقابل هر كسى كه متاعى عرضه مىكند و بضاعتى ارائه مىدهد و كشف و شهودى ادّعا مىنمايد سر تسليم فرود آورد. بلى در جائى كه تحقيق و تدقيق در حال استاد و شيخ متعذّر يا متعسّر باشد بايد توكّل به خدا نموده و آنچه را كه او بيان مىكند و دستور مىدهد با كتاب خدا و سنّت رسول خدا و سيره ائمّه طاهرين- صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين- بسنجد اگر موافق بود عمل نمايد و الاّ ترتيب اثر ندهد. بديهى است چون چنين سالكى با قدم توكّل به خدا گام برمىدارد شيطان بر او سلطه نخواهد يافت:
انَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ علَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ- انَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ.
از این عبارت استفاده میشود که اگر توکل کند اگر استاد اولی وی کامل نباشد خداوند این شخص را به سوی استاد کاملی سوق میدهد و یا لااقل از خطرات در امان میماند.
از مرحوم حضرت علامه طهرانی نیز منقول است که میفرمودهآند اگر کسی استاد کامل نداشت اگر دوره علوم و معارف اسلام را بخواند و با آن در طول سلوک مانوس باشد خداوند راه را بر وی میگشاید و یا بدون استاد او را میرساند و یا دستش را در دست استاد میگذارد.
خلاصه مطلب اینکه بزرگان میفرمایند راه خدا را باید رفت و نباید توقف و درنگ نمود و چون باب علم در این مسأله معمولا بسته و منسد است انسان مجبور میشود با توکل به ظن خود عمل نماید.