اگر نيروى خلقت (خالق بودن) جزء ذات خداوند است پس چرا خلقت ابتدا دارد؟ و اگر جزء ذات نيست، خداوند چگونه آن را كسب كرد؟ و رابطه خداوند با اين صفت چگونه است؟
منبع: بررسىهاى اسلامى(به كوشش سيد هادى خسرو شاهى)، ج۲، ص: ۱۱۶
تعبير جزء ذات، تعبير ناصوابى است اگر خداوند جزء ذات داشت كل ذواجزا مىشد و هر كلى به اجزاى خود احتياج دارد و فرض احتياج در ذات خداوند كه هر احتياج با او رفع مىشود فرضى است محال.
اگر مراد از نيروى خلقت مبدأ و سرچشمه ايجاد بودن باشد، منطبق مىشود به صفت قدرت و قدرت عين ذات است و منافاتى با ابتدا داشتن خلقت ندارد، زيرا چنان كه در جواب ۲ ذكر شد، خلقت عبارت از مجموع زمان و غيرزمان است و چنين مجموعى نمىشود ابتداى زمانى فرض نمود. اگر ابتدايى فرض شود، همان اول صادر و اول ما خلقاللَّه بود.
و اگر مراد صفت خلقت باشد، صفت فعل و خارج از ذات خداوندى خواهد بود، زيرا اتصاف به صفت خالقيت متوقف است بر تحقق مخلوق كه حادث مىباشد و مجرد فرض ذات اين صفت را اثبات نمىكند و صفات فعل با توضيح كاملى كه در فلسفه داده شده، از مقام فعل (ايجاد) انتزاع مىشود نه از مقام ذات.