عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

آیا حقیقت دارد که فردی در تشییع جنازه مرحوم علامه طهرانی خونی که از جنازه ایشان جاری می‌شد را نوشید؟

آیا این حقیقت دارد که فردي در تشییع جنازه مرحوم علامه طهرانی خونی که از جنازه ایشان جاری می‌شد را نوشيد؟!!!

این ماجرا را بسیاری از تفکیکیان نقل می کنند و آن را وسیله ای برای تحقیر و تخطئه ایشان قرار داده اند،ماجرا به چه نحو بوده‌است؟

حاج شیخ محمد حسن وکیلی
پاسخ:۱

در میان ارادتمندان مرحوم علامه جوانی بود حدوداً بیست ساله، بسیار پرشور و از محبان با حرارت اهل بیت علیهم‌السلام. ولی در کارها گاهی تعادل را رعایت نمی‌کرد.

در حرم مطهر حضرت امام رضا علیه‌السلام در هنگام دفن از زخم بدن مرحوم حضرت علامه مقداری خون بیرون زده بود و تشتی آوردند و شستند. این فرد رفت جلو و مقدار كمی از خونابه‌ها را نوشيد.

این مقدار آن چیزی است که بنده از مراسم تشییع جنازه در یادم هست.

کار ایشان مسلماً مخالف شرع بود و مورد اعتراض عده زیادی قرار گرفت ولی غرضش خیر بود و از سر عشق آمیخته با جهل انجام داد. و البته این عشق هرگز قبح این عمل را از بین نمیبرد.

در کتب سیره فصلی هست درباره کسانی که خون حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را خوردند. یکی از ایشان ابوسعید خدری است که خون حجامت حضرت را نوشید

حضرت پس از آنکه وی خون حجامتشان را سرکشید (مستحضرید که خون حجامت با خون عادی خیلی متفاوت است) فرمودند:

« إِيَّاكَ وَ أَنْ تَعُودَ لِمِثْلِ هَذَا ثُمَّ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ حَرَّمَ عَلَى النَّارِ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ لِمَا اخْتَلَطَ بِدَمِي وَ لَحْمِي»

منافقین نیز حضرت را به خاطر فرمایششان در این قضیه مسخره کردند و خداوند آنان را به بلائی بد مبتلا نمود.«فَجَعَلَ أَرْبَعُونَ مِنَ الْمُنَافِقِينَ يَهْزَءُونَ بِرَسُولِ اللَّه»‌[۱] دیگری ابوظبیه است: وَ قَالَ أَبُوظَبْيَةَ [طَيْبَةَ] حَجَمْتُ رَسُولَ اللَّهِ وَ أَعْطَانِي دِينَاراً وَ شَرِبْتُ دَمَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم أَ شَرِبْتَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ وَ مَا حَمَلَكَ عَلَى ذَلِكَ قُلْتُ أَتَبَرَّكُ بِهِ قَالَ أَخَذْتَ أَمَاناً مِنَ الْأَوْجَاعِ وَ الْأَسْقَامِ وَ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ اللَّهِ مَا تَمَسُّكَ النَّارُ أَبَداً [۲] و دیگری عبدالله بن الزبیر است: َّ وَ مِنْهَا أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الزُّبَيْرِ قَالَ احْتَجَمَ النَّبِيُّ ص فَأَخَذْتُ الدَّمَ لِأُهَرِيقَهُ فَلَمَّا بَرَزْتُ حَسَوْتُهُ فَلَمَّا رَجَعْتُ قَالَ مَا صَنَعْتَ قُلْتُ جَعَلْتُهُ فِي أَخْفَى مَكَانٍ قَالَ أَلْفَاكَ شَرِبْتَ الدَّمَ ثُمَّ قَالَ وَيْلٌ لِلنَّاسِ مِنْكَ وَ وَيْلٌ لَكَ مِنَ النَّاس‌ [۳]

به هر حال شرب خون حتی خون حضرت خاتم الانبیاء و ائمه علیهم السلام چه رسد به رعیت شرعا حرام است و مرتکب آن جاهل است ولی با این وجود حضرت به خورنده وعده دادند که از آتش و مرض در امان باشد.

نکته مهم آنست که اشتباه یک جوان در تشییع جنازه آن بزرگوار چه ربطی به ایشان و مرام و مسلک ایشان دارد؟

اگر شما در مرام مرحوم علامه جائی تخلفی از حکم شرع مشاهده نمودید جای اشکال و بحث هست - که پیدا نمیکنید - ولی اعتراض به مکتب مرحوم علامه به خاطر کار یک شخص عاطفی در یک شرائط خاص جز جهالت یا بی تقوائی چیزی نیست.

متاسفانه بنده حدود هفده سال پیش همین اشکال را از یکی از بزرگان تفکیکیان در یک مجلس خصوصی شنیدم که تصور نمیکردم افق فکریشان در این حد باشد. عجیب‌تر آنکه بسیاری از گناهان بدتر از این چون انواع غیبت و تهمت در مجالس تفکیکیان رائج است و آن وقت دیگران را به واسطه این امور مذمت میکنند.

اگر قرار باشد انسان بر اساس افعال نسنجیده عوام، علمای یک مکتب یا مرام و مسلک ایشان را زیر سوال ببرد پیش از هر چیزی اصل اسلام و مکتب تشیع زیر سوال میرود همانطور که اصحاب حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم با وجود تربیت شدن در دست آن حضرت نه فقط مرتکب خوردن خون آن حضرت از سر محبت شدند بلکه فجائع و قبائحی را رقم زدند که تاریخ همواره از آن شرمنده است.

پانویس

۱. بحارالانوار، ج‌۱۷، ص ۲۷۰

۲. همان، ص۳۳

۳. بحارالانوار، ج‌۱۸، ص ۱۱۳