عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

زمان های استجابت دعا در کلام ابن فهد حلی

نویسنده: ابن فهد حلی
منبع: عدة الداعی و نجاح الساعی ترجمه حسین غفاری ساروی (آیین بندگی و نیایش) ، ص 70 تا 80
فهرست
  • ↓۱- شب و روز جمعه
    • ↓۱.۱- خصائص روز جمعه
    • ↓۱.۲- زمان استجابت دعا در روز جمعه
  • ↓۲- روز چهارشنبه بين ظهر و عصر
  • ↓۳- وقت نماز عشاء
  • ↓۴- يك ششم اوّل از نيمه شب‌[۵]
  • ↓۵- يك سوم آخر شب
  • ↓۶- شب قدر
  • ↓۷- شبهاى احيا
  • ↓۸- روز عرفه
  • ↓۹- هنگام وزش باد
  • ↓۱۰- هنگام اذان ظهر
  • ↓۱۱- هنگام نزول باران
  • ↓۱۲- هنگام ريزش اولين قطره از خون شهيد
  • ↓۱۳- بین الطلوعین
  • ↓۱۴- پانویس

شب و روز جمعه

امام صادق- عليه السّلام- فرمود:

«ما طلعت الشّمس بيوم افضل من يوم الجمعة، و انّ كلام الطّير فيه اذا لقى بعضها بعضا: سلام سلام، يوم صالح».

«خورشيد بر روزى برتر از روز جمعه طلوع نكرد، وقتى پرندگان آسمان در اين روز يك ديگر را ملاقات مى‌كنند، بر هم سلام مى‌فرستند و مى‌گويند:روز خوبى است!».

«گفته شده كه رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- در ابتداى تابستان، وقتى مى‌خواست از اتاق خارج شود، روز پنجشنبه خارج مى‌شد و در ابتداى زمستان وقتى مى‌خواست داخل شود، روز جمعه داخل مى‌گرديد».

در همين رابطه از «ابن عباس» روايت شده است كه حضرت، شب جمعه خارج مى‌شد و شب جمعه داخل مى‌گرديد [۱].

از امام باقر- عليه السّلام- روايت شده است كه فرمود:«اذا اردت ان تتصدّق بشي‌ء قبل الجمعة فأخّره الى يوم الجمعة»[۲].

«اگر قبل از روز جمعه خواستى صدقه‌اى بدهى، آن را تا روز جمعه به تأخير بينداز».

و نيز از همان حضرت روايت شده است كه فرمود:

«انّ اللَّه تعالى لينادى كلّ ليلة جمعة من فوق عرشه من اوّل الليل الى اخره: ألا عبد مؤمن يدعونى لدينه أو دنياه قبل طلوع الفجر فاجيبه؟ الا عبد مؤمن يتوب إلىّ من ذنوبه قبل طلوع الفجر فاتوب اليه؟ الا عبد مؤمن قد قتر عليه رزقه فيسألنى الزّيادة في رزقه قبل طلوع الفجر فازيده و اوسّع عليه؟ الا عبد مؤمن سقيم فيسألنى ان اشفيه قبل طلوع الفجر فاعافيه؟ الا عبد مؤمن محبوس مغموم فيسألنى أن اطلقه من سجنه فأخلّى سربه؟ الا عبد مؤمن مظلوم يسألنى ان اخذ بضلامته قبل طلوع الفجر فانتصر له و اخذ له بضلامته؟ قال: فلا يزال ينادى بهذا حتّى يطلع الفجر».

ذات اقدس الهى هر شب جمعه از اول تا آخر شب اين گونه ندا مى‌دهد:

- آيا بنده مؤمنى نيست كه تا قبل از صبح مرا براى دين يا دنيايش بخواند تا من اجابتش كنم؟ - آيا بنده مؤمنين نيست كه تا قبل از صبح از گناهانش توبه كند و برگردد و من نيز رحمت و مغفرتم را برگردانم؟ - آيا بنده مؤمنى نيست كه روزيش تنگ شده باشد و تا قبل از فجر، از من بخواهد آن را زياد كنم و من هم حاجتش را برآورده روزيش را زياد و وسيع گردانم؟ - آيا بنده مؤمن مريضى نيست كه تا قبل از طلوع فجر از من بخواهد كه شفايش بدهم و من هم او را عافيت و تندرستى عطا نمايم؟ - آيا بنده زندانى گرفتارى نيست كه از من بخواهد از زندان آزادش كنم و من نيز آزادش گردانم؟ - آيا بنده مؤمن مظلومى نيست كه تا قبل از صبح از من بخواهد حقش را از ظالم بستانم و من نيز او را يارى كرده حقش را برگردانم؟

آنگاه حضرت فرمود: همين طور ذات اقدس الهى ندا مى‌دهد تا صبح شود».

از امام باقر يا امام صادق- عليهما السّلام- روايت شده است كه فرمود:

«انّ العبد المؤمن يسأل اللَّه الحاجة فيؤخّر اللَّه عزّ و جلّ قضاء حاجته الّتى سأل الى يوم الجمعة».

«بنده مؤمن از خدا حاجتى طلب مى‌كند و خداوند عزيز و جليل بر آوردن آن را تا روز جمعه به تأخير مى‌اندازد».

خصائص روز جمعه

از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- رسيده است كه فرمود:

«انّ يوم الجمعة سيّد الايّام و اعظمها عند اللَّه تعالى و اعظم من يوم الفطر و يوم الاضحى، و فيه خمس خصال: خلق اللَّه فيه آدم، و اهبط فيه آدم الى الارض، و فيه توفّي اللَّه آدم، و فيه ساعة لا يسأل اللَّه تعالى فيها احد شيئا الّا اعطاه ما لم يسأل حراما، و ما من ملك مقرّب و لا سماء و لا ارض و لا رياح و لا جبال و لا شجر الّا و هو يشفق يوم الجمعة ان تقوم السّاعة فيه».

«همانا جمعه آقاى روزها و با عظمت‌ترين آنها نزد خداوند تعالى است، بلكه از عيد فطر و قربان هم برتر است. اين روز، پنج خصلت دارد:

اوّل: خداوند متعال حضرت آدم- عليه السّلام- را در اين روز خلق فرمود.

دوّم: آن حضرت را در همين روز از بهشت بر زمين فرود آورد.

سوّم: در چنين روزى حضرت آدم- عليه السّلام- را قبض روح كرد.

چهارم: در اين روز ساعتى هست كه هر كس در آن ساعت از خداوند متعال چيزى طلب كند به او خواهد داد به شرط اينكه چيز حرام نخواهد.

پنجم: ملائكه مقرّب، آسمان، زمين، بادها، كوهها و درختها همگى هراس دارند از اينكه قيامت در اين روز واقع شود».

فرزندان يعقوب از پدرشان خواستند كه از خداوند متعال برايشان طلب آمرزش و بخشش كند، آن حضرت اين گونه پاسخ دادند:سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي[۳].

«بزودى برايتان از پروردگارم تقاضاى مغفرت خواهم كرد».

در تفسير همين آيه از امام صادق- عليه السّلام- روايت شده است كه حضرت فرمود:

«اخّره الى السّحر من ليلة الجمعة».

«حضرت يعقوب- عليه السّلام- اين استغفار را تا سحرگاه شب جمعه به تأخير انداخت».

زمان استجابت دعا در روز جمعه

در روز جمعه دو ساعت هست كه زمان استجابت دعاست:

- يكى وقتى كه خطيب (و امام) جمعه از خطبه فارغ شده تا صفوف نماز جمعه مرتب شود. - ديگرى آخرين لحظات روز جمعه است كه در روايت آمده:

«زمانى كه نصف قرص خورشيد پنهان شد»[۴].

امام باقر- عليه السّلام- فرمود:

«اوّل وقت الجمعة ساعة تزول الشّمس الى ان تمضى ساعة يحافظ عليها فانّ رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- قال: لا يسأل اللَّه تعالى فيها عبدخيرا الّا اعطاه».

«در روز جمعه از اول زوال (ظهر شرعى) تا ساعتى را بايد محافظت كرد، چون رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود: هيچ بنده‌اى در اين ساعت از خداوند تعالى خيرى طلب نمى‌كند مگر آنكه آن را عطا مى‌نمايد».

روز چهارشنبه بين ظهر و عصر

«جابر بن عبد اللَّه انصارى (ره)» اين گونه روايت كرده است كه:

در جنگ احزاب (خندق) وجود مقدّس رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روزهاى دوشنبه و سه شنبه عليه كفار دعا كرد و روز چهارشنبه بين ظهر و عصر مستجاب گرديد كه در نتيجه آن، خوشحالى در چهره حضرت نمودار شد، من هم هر گاه مشكلى برايم پيش آمد و در اين وقت دعا كردم، دعايم مستجاب و مشكلم برطرف گرديد».

وقت نماز عشاء

از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت است كه فرمود:

«من كان له حاجة فليطلبها في العشاء الآخرة فانّها لم يعطها احد من الامم قبلكم».

«هر يك از شما حاجتى دارد آن را به هنگام نماز عشا طلب كند، زيرا اين (مخصوص شماست و) به امتهاى پيش از شما داده نشده است.

يك ششم اوّل از نيمه شب‌[۵]

اوّلا: رواياتى داريم كه بيانگر فضيلت نماز شب هستند در حالى كه مردم در خواب مى‌باشند.

ثانيا: رواياتى داريم كه بيانگر فضيلت ذكر خداوند متعال در ميان‌ غافلين‌اند [۶].

شكى نيست كه در اين زمان مخصوص، اكثر مردم به خواب مى‌روند، به خلاف نيمه اول شب كه در تداوم بيدارى روز، بسيارى از مردم در آن هنگام بيدارند. از طرف ديگر، آخر شب (نزديكهاى طلوع فجر) نيز چه بسا مردم جهت رفتن به محل كار يا حركت براى سفر، بيدار شوند، پس لحظه‌اى كه اكثرا در خوابند همان اوايل نيمه دوم شب است، بيدار ماندن در آن لحظات، نتيجه مجاهده با نفس، ترك خواب، دورى از بستر نرم و خلوت با مالك عباد و سلطان دنيا و معاد است.

ثالثا: عمر بن اذينه مى‌گويد: شنيدم حضرت صادق- عليه السّلام- مى‌فرمود:

«انّ في الليل ساعة ما يوافق فيها عبد مؤمن يصلّى و يدعو اللَّه فيها الّا استجاب له قلت: اصلحك اللَّه و اىّ ساعة من الليل هى؟ قال: اذا مضى نصف الليل و بقى السّدس الاوّل من اوّل النّصف».

«در شب، ساعتى است كه اگر بنده مؤمنى آن را درك كرده، در آن نماز بگزارد و خدا را بخواند حتما اجابت خواهد شد. گفتم: خداى توفيقت دهد، آن ساعت كدام است؟ فرمود: بعد از رفتن نصف شب، يك ششم اوّل از نيمه دوم آن».

يك سوم آخر شب

روايات در اين مورد فراوان است منجمله: وجود مبارك رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:

«اذا كان آخر الليل يقول اللَّه سبحانه و تعالى: هل من داع فاجيبه؟ هل من سائل فاعطيه سؤله؟ هل من مستغفر فاغفر له؟ هل من تائب فاتوب عليه؟».

«ذات اقدس الهى، آخر هر شب اين چنين مى‌گويد:

- آيا دعاكننده‌اى هست تا من او را اجابت كنم؟ - آيا درخواست‌كننده‌اى هست تا خواسته‌اش را عطا كنم؟ - آيا آمرزش خواهى هست تا او را بيامرزم؟ - آيا بنده توبه كارى هست تا توبه‌اش را بپذيريم؟».

«ابراهيم بن ابى محمود» مى‌گويد به امام رضاعليه السّلام عرض كردم:

مردم مى‌گويند رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود: خداوند متعال هر شب به آسمان دنيا مى‌آيد، نظر شما در اين رابطه چيست؟ فرمود:

«لعن اللَّه المحرّفين الكلم عن مواضعه، و اللَّه ما قال رسول اللَّه كذلك انّما قال- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم-: إنّ اللَّه تبارك و تعالى ينزّل ملكا الى السّماء الدّنيا كلّ ليلة في الثّلث الاخير و ليلة الجمعة من اوّل الليل فيأمره فينادى: هل من سائل فاعطيه سؤله؟ هل من تائب فاتوب عليه؟ هل من مستغفر فاغفر له؟ يا طالب الخير اقبل، يا طالب الشّرّ اقصر، فلا يزال ينادى بها حتّى يطلع الفجر فاذا طلع عاد الى محلّه من ملكوت السّماء، حدّثنى بذلك ابى عن جدّى عن آبائه عن رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم-»

«خدا لعنت كند كسانى را كه سخنان را تحريف مى‌كنند، به خدا قسم! رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- اين گونه (كه مى‌گويند) نگفت بلكه فرمود:

خداوند تبارك و تعالى در يك سوم آخر هر شب و در شب جمعه از ابتداى آن فرشته‌اى را به آسمان دنيا مى‌فرستد و اين چنين ندا مى‌دهد:

آيا درخواست‌كننده‌اى هست تا خواسته‌اش را بدهم؟

آيا توبه‌كننده‌اى هست تا توبه‌اش را بپذيرم؟

آيا استغفاركننده‌اى هست تا او را ببخشم؟

اى طالب خير! بيا و اى طالب شرّ! دست بردار ...

همين طور ندا مى‌دهد تا صبح شود، در اين هنگام آن فرشته به جايگاه اولش در ملكوت آسمان باز مى‌گردد. اين سخن را پدرم از پدرش از پدرانش از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل فرمودند».

نصيحت‌

كسى كه ايمان و اعتقاد صحيح در تصديق رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- و اولاد طاهرينش- عليهم السّلام- دارد و مى‌داند كه هر آنچه اين بزرگواران از جانب ربّ جليل آوردند حق است، بر او سزاوار است كه در اين ساعتها حوائجش را به چنين منادى عرضه بدارد و ندايش را بى‌پاسخ نگذارد، مگر نه اين است كه اگر حاكمى از حاكمين دنيا فرستاده‌اى را به در خانه كسى بفرستد و بگويد: حاجتهايت را عرضه كن چون حاكم به تو اجازه داده كه آنها را بيان كنى تا برايت انجام دهد، در اينجا اين فرد، فرصت را غنيمت شمرده، نه تنها نيازهاى خود بلكه حوائج نزديكان و خويشان خود را هم جدا جدا ذكر مى‌كند، خصوصا اگر اين حاكم، مشهور به بخشندگى وجود و سخاى بى‌حدّ باشد. و در صورتى كه به او نياز داشته باشد، هرگز از آن فرستاده روى برنمى‌گرداند و او را بى‌جواب نمى‌گذارد.

بنا بر اين، بنده حق هم نبايد پيام مولايش را سبك پندارد كه در اين صورت، مستحق جواب: إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ خواهد شد. و نبايد غافل بماند كه در اثر آن، در زمره محرومين از رحمت حق در مى‌آيد و بار سنگين گناهان بر دوشش باقى خواهد ماند كه در حديث آمده:

«من ترك مسألة اللَّه افتقر».

«هر كس سؤال و درخواست از خدا را ترك كند، فقير خواهد شد».

مناسب است در چنين لحظاتى از شب مناجاتى را كه عارف كامل مرحوم‌«سيد بن طاوس (قده)» آموخته بر زبان جارى كنى و بگويى:

«بار الها! من ربوبيت تو را تصديق مى‌كنم، به رسالت خاتم پيامبرانت محمد مصطفى- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- معتقدم و به اين فرشته‌اى كه نداى جود و بخشش تو را مى‌رساند، ايمان دارم. اگر گوش من ندايش را نشنيد، عقل من هم اين ندا را دريافت كرد و هم اخبار و رواياتى را كه در بردارنده چنين وعده‌هايى از جانب تو است، پذيرفت در يك چنين حال و هوايى، سخن من اين است:

اى فرشته‌اى كه از جانب خداى مالك و حكيم و كريم و بخشنده و ... به سوى ما آمدى، سخن تو را كه حاوى كاميابى ماست، با گوش عقلمان درك كرديم كه گفتى: آيا درخواست‌كننده‌اى هست تا خواسته‌اش را بدهم؟

من سائل و گدايم و چنين نيازهايى دارم:

- هر چه موجب روى آوردن ذات اقدس الهى به من مى‌شود. - من نيز در مقابل توفيق روى آوردن به او را داشته باشم. - در محضر پر بركت او، كمال ادب را حفظ كنم. - مرا (از لغزشها و شيطانهاى درونى و بيرونى و خلاصه هر چه مرا از او دورى كند)، حفظ كند. - توفيقاتى را كه به من داده سلب ننموده، محافظتش نمايد.

و نيز عقل ما سخن آقايمان را درك كرده كه فرمود: آيا توبه كارى هست تا توبه‌اش را بپذيرم؟

من از گناهانم توبه مى‌كنم، چون براى پناه بردن از غضب و عقابش و جلب رضايت و ثوابش، ناچارم توبه كنم. و اگر نفسم توبه صادقانه نداشت، عقلم حكم مى‌كند كه بايد به سوى او توبه كرد، (و مرضها و كثافات و چركهاى گناهان را از اين راه زدود و آينه دل را صاف نمود).

اى فرشته الهى! سخنت را شنيديم كه از طرف خداوند رحيم گفتى: آيا استغفاركننده‌اى هست تا او را بيامرزم؟

من از هر چه او خوش ندارد استغفار مى‌كنم و به عفو او پناه مى‌برم و اگر اين گفتار از روى صداقت قلبى نبود عقلم حكم مى‌كند كه بايد چنين كرد، بنده مضطرّ و گرفتار و ورشكسته چاره‌اى جز عذرخواهى نزد رب جليل و رحيم ندارد.

اى فرشته پروردگار! اين درخواست و توبه و استغفار و فقر و ذلّت و ورشكستگى را كه گفتم، نزد تو به امانت مى‌گذارم تا آن را به خدايى كه تو را به سويمان فرستاد و راه رسيدن به كويش را برويمان گشود، عرضه بدارى.

سيد بن طاوس (ره) به اينجا كه مى‌رسد، مى‌فرمايد: اگر نتوانستى اين سخنان را از بركنى، مى‌توانى آن را در ورقه‌اى بنويسى و همراه خود داشته يا زير سرت بگذارى اما بايد آن را مانند عزيزترين وسائلت، محافظت نمايى و وقتى آن زمان موعود از شب فرا رسيد، برگه را بيرون آورده اين گونه بگويى:

اى فرشته‌اى كه از جانب خداى ارحم الراحمين و اكرم الاكرمين ندا در مى‌دهى!! اين قصّه من است كه به تو تسليمش مى‌كنم، نه زبانى برايم مانده و نه روحيه‌اى كه بتوانم با تو سخن بگويم».

در اينجا سخنان سيد (ره) به پايان رسيد.

من مى‌گويم:

اگر در يك چنين وقت حساسى، توانستى آن وظايفى را كه اهل بيت- عليهم السّلام- برايت معين فرمودند عمل كنى، پس خوشا به حالت و الّا مى‌توانى اين چنين بگويى:

خدايا! من به تو ايمان دارم و پيامبر اكرم و ائمه اطهار- عليهم السّلام- را در مورد اخبارى كه پيرامون لطف و عفو تو گفته‌اند تصديق مى‌كنم، پس اولا بر آن وجودهاى پاك (يعنى پيامبر و آل او) درود بفرست و بعد از آن، در اين شب هر دعايى كه در امور دينى يا دنيايى به درگاهت عرضه مى‌شود، مرا در آن شريك و سهيم گردان.

بار الها! با ما آنچنان كه سزاوار خدايى تو است رفتار كن نه آنچنان كه ما بندگان رو سياه سزاوار آنيم، اى ارحم الراحمين- درودت بر محمد و خاندان پاكش باد! و بدان كه از حضرت صادق- عليه السّلام- روايت شده كه فرمود:

«لا تعطوا العين حظّها فانّها اقلّ شي‌ء شكرا».

«نگذار چشم بهره كاملى (از خواب) ببرد، چون كمترين شكرگزارى را او دارد».

و نيز از وجود مقدس رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت شده كه فرمود:

«اذا قام العبد من لذيذ مضجعه و النّعاس في عينيه ليرضى ربّه عزّ و جلّ لصلاة ليله باهى اللَّه به ملائكته فقال: اما ترون عبدى هذا؟ قد قام من مضجعه الى صلاة لم افرضها عليه اشهدوا انّى قد غفرت له».

«وقتى بنده حق از خوابگاهش بر مى‌خيزد تا خداوند متعال را با نماز شبش خشنود سازد در حالى كه چرت، چشمانش را فرا گرفته، در اين حال، ذات اقدس الهى به ملائكه‌اش مباهات كرده مى‌فرمايد: آيا اين بنده مرا مى‌بينيد كه از خوابگاهش برخاسته تا نمازى را بگزارد كه آن را بر او واجب نكرده‌ام! پس شاهد باشيد كه او را بخشيدم».

تقسیم ساعات روز و ایام هفته برای توسل ‌

هر روز، دوازده قسمت مى‌شود و هر قسمت آن منسوب به يكى از ائمه دوازده‌گانه- عليهم السّلام- است كه مناسب است در آن ساعت، توسل به آن امام. و دعايى نيز مخصوص آن ساعات در كتاب شريف «مصباح» نقل گرديده است[۷].

سيد بن طاوس (ره) نيز آورده كه روزهاى هفته به ائمه- عليهم السّلام- منسوب است و در هر روز، ميهمان آنهايم، بنا بر اين زيارت آن امام يا ائمه به ترتيب زير در آن روز، مناسب است[۸]:

شنبه: مخصوص پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- است.

يك شنبه: مخصوص امير المؤمنين على بن ابى طالب- عليه السّلام- است.

دوشنبه: مخصوص امام حسن و امام حسين- عليهما السّلام- است.

سه شنبه: مخصوص امام زين العابدين، امام باقر و امام صادق- عليهم السّلام- است.

چهار شنبه: مخصوص امام كاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادى- عليهم السّلام- است.

پنجشنبه: مخصوص امام حسن عسكرى- عليه السّلام- است.

جمعه: مخصوص وجود مبارك امام مهدى- عليه السّلام- است.

شب قدر

اين شب در ماه مبارك رمضان قرار دارد ولى مشخص نيست كه كدام شب است. ممكن است يكى از سه شب نوزدهم يا بيست و يكم يا بيست و سوم باشد، لكن بر شب بيست و سوم تأكيد شده است.

شبهاى احيا

چهار شب است كه احيا و بيدارى در آن مستحب است، اين شبها عبارتند از:

۱- شب اول ماه رجب.

۲- شب نيمه شعبان.

۳- شب عيد فطر.

۴- شب عيد قربان.

نقل است كه:

«براى امير المؤمنين- عليه السّلام- شگفت انگيز بود كه در اين شبها بيكار بماند (و عبادت نكند)[۹].

روز عرفه

اين روز، روز دعا و طلب حاجت به درگاه الهى است فلذا با اينكه روزه‌اش مستحبّ مؤكّد هم هست ولى اگر كسى در اثر روزه، ضعيف شود و نتواند دعا كند، روزه نگرفتن و دعا خواندن بهتر است[۱۰].

هنگام وزش باد

هنگام اذان ظهر

هنگام نزول باران

هنگام ريزش اولين قطره از خون شهيد

زيد شحّام از امام صادق- عليه السّلام- روايت كرده است كه حضرت فرمود:

«اطلبوا الدّعاء في اربع ساعات: عند هبوب الرّياح، و زوال الافياء، و نزول المطر، و اوّل قطرة من دم القتيل المؤمن، فانّ ابواب السّماء تفتح عند هذه الاشياء».

«در چهار وقت به دنبال دعا باشيد: وزش باد، زوال سايه‌ها (كه همان ظهر شرعى است)، نزول باران و اولين قطره از خون مؤمن، چون در اين اوقات،درهاى آسمان گشوده خواهد شد».

و نيز از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:

«اذا زالت الشّمس فتحت ابواب السّماء و ابواب الجنان و قضيت الحوائج العظام».

«وقتى زوال آفتاب (ظهر شرعى) فرا رسيد، درهاى آسمان و درهاى بهشت گشوده خواهد شد و حاجتهاى بزرگ بر آورده خواهد گرديد».

سؤال شد از چه هنگام؟ فرمود:«مقدار ما يصلّى الرّجل اربع ركعات مترسّلا».

«به مقدارى كه بتوان يك نماز چهار ركعتى، بدون عجله و سر فرصت خواند».

بین الطلوعین

«ابو الصباح كنانى» از امام باقر- عليه السّلام- اين چنين روايت كرده است كه:«انّ اللَّه عزّ و جلّ يجيب من عباده كلّ دعّاء، فعليكم بالدّعاء في السّحر الى طلوع الشّمس فانّها ساعة تفتح فيها أبواب السّماء، و تقسّم فيها الارزاق، و تقضى فيها الحوائج العظام».

«خداوند متعال از بين بندگانش آنكه بيشتر اهل دعاست را اجابت مى‌كند پس دعا كنيد در سحرها تا طلوع آفتاب، چون درهاى بهشت در اين هنگام باز مى‌شوند، روزى‌ها در اين زمان تقسيم مى‌گردند و حاجتهاى بزرگ در اين وقت برآورده مى‌شوند».

پانویس

۱. در تابستان به جهت شدّت گرما از اتاق خارج شده، در بيرون بسر مى‌بردند، ولى در زمستان به جهت سرما به آنجا برمى‌گشتند. مرحوم طبرسى (قده) در «مكارم الاخلاق» همين دو خبر را نقل كرده با اين تفاوت كه در خبر اوّل دارد:

(عن الامام الصّادق- عليه السّلام- قال: كان رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- اذا خرج من البيت في الصّيف خرج يوم الخميس، و إذا اراد ان يدخل في الشّتاء من البرد دخل يوم الجمعة»، (الفصل التاسع في المسكن، في وقت الدخول في البيت و الخروج عنه، ص ۱۲۸).

۲. در حديث ۲۵۸ خواهد آمد.

۳. سوره يوسف، آيه ۹۸.

۴. عن عبد اللَّه بن سنان قال سألت ابا عبد اللَّه عليه السّلام عن الساعة التى يستجاب فيها الدعاء يوم الجمعة. قال: ما بين فراغ الامام من الخطبة الى ان تستوى الصفوف، و ساعة اخرى من آخر النهار الى غروب الشمس.دعوات راوندى ح ۸۶.

۵. اگر تمام طول شب را به دوازده قسمت تقسيم كنيم، هفتمين قسمت آن منظور است.

۶. ر. ك: روايات شماره ۶۵۱، ۶۵۲ و ۶۵۳.

۷. حاشيه كتاب مفاتيح الجنان.

۸. مفاتيح الجنان.

۹. عن جعفر بن محمد عن ابيه عن على- عليه السّلام- قال: كان يعجبه ان يفرغ نفسه اربع ليال من السنة: اول ليلة من رجب، و ليلة النحر، و ليلة الفطر، و ليلة النصف من شعبان»، (وسائل الشيعه، ج ۵، باب ۳۵ از ابواب صلاة العيد، ح ۳، ص ۱۳۹)

۱۰. از بهترين ادعيه معصومين- عليهم السّلام- دعاى عرفه امام حسين و دعاى عرفه امام زين العابدين- عليهما السّلام- است كه در اين روز از خواندن آن دو با توجه به معانى و مضامين عالى آنها، غفلت نگردد.