فرزند نبايد پدر و مادرش را به اسم، صدا بزند و نبايد جلوتر از آنان راه برود يا قبل از ايشان بنشيند.
فردى به رسول اللَّه عرض كرد: حق اين فرزندم چيست؟
فرمود:
«تحسن اسمه و ادبه، و تضعه موضعا حسنا»«نام نيك برايش اختيار كنى. درست ادبش نمايى و آينده خوبى را برايش در نظر بگيرى».
از سخنان آن حضرت است كه فرمود:
«من سعادة الرّجل الولد الصّالح»«فرزند صالح از نشانههاى سعادت انسان است».
و فرمود:
«الولد للوالد ريحانة من اللَّه يشمّها بين عباده، و انّ ريحانتيّ الحسن و الحسين- عليهما السّلام- سمّيتهما باسم سبطى بنى اسرائيل شبرا و شبيرا»«فرزند براى پدر همانند گلى است از جانب خدا كه او را مىبويد. و همانا گل من حسن و حسين هستند كه آنها را همنام دو سبط بنى اسرائيل (فرزندان هارون) شبر و شبير قرار دادم».
«فضل بن ابى قره» از امام صادق- عليه السّلام- نقل كرده است كه فرمود:
«قال رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم-: مرّ عيسى بن مريم- عليه السّلام- بقبر يعذّب صاحبه، ثمّ مرّ به من قابل فاذا هو لا يعذّب فقال: يا ربّ مررت بهذا القبر عام اوّل و كان يعذّب و مررت به العام فاذا هو ليس يعذّب! فاوحى اللَّه اليه انّه ادرك له ولد صالح فاصلح طريقا واوى يتيما فلهذا غفرت له بما عمل ابنه، ثمّ قال رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم-: ميراث اللَّه عزّ و جلّ من عبده المؤمن ولد يعبده من بعده»«حضرت رسول- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود: عيسى بن مريم- عليه السّلام- روزى گذارش بر قبرى افتاد كه صاحبش در عذاب بود، سال بعد كه از همان قبر گذر كرد، مشاهده كرد كه عذاب برطرف گرديده است عرض كرد: بار خدايا! سال قبل كه از اينجا مىگذشتم اين فرد در عذاب بود، اما امسال در عذاب نيست! پس خداوند متعال وحى فرستاد: فرزند صالحى از اين فرد باقى مانده كه: راه را اصلاح مىكند [۱] و يتيم را پناه مىدهد، به همين خاطر (يعنى عمل فرزندش) او را بخشيدم.
سپس رسول حق- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
ارثى كه بنده مؤمن براى خدا به جاى مىگذارد، فرزندى است كه پس از او بندگى خدا كند».
آنگاه حضرت صادق- عليه السّلام- اين آيه را تلاوت فرمود كه خداوند متعال از زبان حضرت زكريا نقل مىكند كه:
ربّ ... فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا . [۲]
«پروردگارا! از جانب خود به من فرزندى عطا كن تا وارث من و خاندان يعقوب باشد و او را راضى قرار بده».
از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل شده است كه فرمود:
«من ولد له اربعة اولاد و لم يسمّ احدهم باسمى، فقد جفانى».«كسى كه صاحب چهار فرزند شود ولى هيچ يك را به اسم من ننامد، به من جفا كرده است».
سليمان جعفرى نقل مىكند كه مىگويد: شنيدم امام كاظم- عليه السّلام- مىفرمود:
«لا يدخل الفقر ميتا فيه اسم محمّد او احمد او علىّ او الحسن او الحسين او طالب او عبد اللَّه او فاطمة من النّساء».«در خانهاى كه نام محمّد، يا احمد، يا على، يا حسن، يا حسين، يا طالب، يا عبد اللَّه، يا فاطمه از بين زنان باشد، فقر وارد نمىشود».
از امام باقر- عليه السّلام- نقل است كه فرمود:
«انّ الشّيطان اذا سمع مناديا ينادى: يا محمّد، يا علىّ، ذاب كما يذوب الرّصاص»«هر وقت شيطان بشنود كسى نام محمد يا على را صدا مىزند، مانند سرب يا قلع، ذوب مىشود».
امام رضا- عليه السّلام- فرمود:
«لا يولد لنا مولود الّا سمّيناه محمّدا، فاذا مضى سبعة ايّام فان شئنا غيّرنا و الّا تركنا»«هر گاه فرزندى بر ايمان به دنيا آيد تا يك هفته نامش را «محمد» مىگزاريم، پس از آن، اگر خواستيم تغيير مىدهيم و گر نه همان نام را اختيار مىنماييم».
و نيز فرمود:
«استحسنوا اسماءكم فانّكم تدعون بها يوم القيامة: قم يا فلان ابن فلان الى نورك، قم يا فلان ابن فلان لا نور لك»«براى فرزندانتان نام نيكو انتخاب كنيد، چون روز قيامت با همان نامها خوانده مىشويد (كه صدا مىرسد): اى فلانى پسر فلانى! برخيز به سوى نورت، اى فلانى فرزند فلانى تو برخيز نورى ندارى».
محمد بن يعقوب از حضرت صادق- عليه السّلام- نقل كرده است كه فرمود:
«اذا كان بامرأة احدكم حمل فاتى لها اربعة اشهر فليستقبل بها القبلة و ليضرب على جنبها و ليقل: اللّهمّ انّى قد سمّيته محمّدا فانّه يجعله ذكرا فان وفى بالاسم بارك اللَّه فيه، و ان رجع عن الاسم كان للَّه فيه الخيار، ان شاء اخذه و ان شاء تركه».«اگر همسرتان باردار است، چهار ماه كه گذشت، او را رو به قبله قرار داده بر پهلويش بزنيد و بگوييد خدايا! نامش را «محمد» گذاشتم. در اين صورت خداوند متعال او را پسر قرار خواهد داد. پس اگر به اين اسم وفا كرد و او را همين گونه ناميد، خداوند در او بركت قرار مىدهد و اگر از آن برگشت و اسم ديگرى انتخاب كرد، ذات اقدس الهى در اين صورت مختار است كه او را بگيرد يا بگذارد».
از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل شده است كه فرمود:
«من كان له حمل فنوى ان يسمّيه محمّدا او عليّا ولد له غلام».«كسى كه فرزندى در راه دارد اگر نيت كند كه نامش را محمد يا على بگذارد خداوند متعال به او پسر خواهد داد».
هر وقت به امام زين العابدين- عليه السّلام- بشارت مىدادند كه فرزندى برايتان به دنيا آمده، سؤال نمىفرمود كه آيا پسر است يا دختر، بلكه مىفرمود. آيا سالم و بىعيب است؟ اگر مىگفتند آرى، مىفرمود:
«الحمد للَّه الّذى لم يخلق منّى شيئا مشوّها»«سپاس خدايى را كه از من فرزندى ناهنجار به دنيا نياورد».
امام كاظم- عليه السّلام- مىفرمود:
«سعد امرؤ لم يمت حتّى يرى خلفه من نفسه ولدا، ثمّ قال: فقد ارانى اللَّه خلفى من نفسى»«مردى كه قبل از مرگ، فرزند جانشينش را ببيند سعادتمند است. سپس فرمود: خداوند متعال جانشين مرا به من نشان داده است- در همين حال، حضرت به سوى فرزندشان امام رضا- عليه السّلام- اشاره كردند».
حضرت صادق- عليه السّلام- فرمود:
«انّ اللَّه ليرحم الوالد لشدّة حبّه لولده»«خداوند بر پدر رحمت مىفرستد به خاطر شدّت محبت به فرزندش».
فردى از حضرت صادق- عليه السّلام- پرسيد: به چه كسى نيكى كنم؟
فرمود:
«والديك».
«به پدر و مادرت»
گفت: آن دو (از دنيا) رفتهاند، فرمود:
- «برّ ولدك»«با فرزندت خوش رفتارى نما».
و نيز از آن حضرت نقل است كه فرمود:
«احبّوا الصّبيان و ارحموهم، و اذا وعدتموهم شيئا فاوفوا لهم فانّهم لا يرون الّا انّكم ترزقونهم»«به بچهها محبت كنيد و بر آنان ترحّم نماييد و هر گاه به آنان وعدهاى داديد، بدان وفا كنيد، چون اينان شما را روزى رسان خويش مىدانند».
و همچنين آن حضرت فرمود:
«من قبّل ولده له حسنة، و من فرّحه فرّحه اللَّه يوم القيامة، و من علّمه القران دعى الابوان فكسيا حلّتين يضيء من نورها وجوه اهل الجنّة»«كسى كه فرزندش را ببوسد، حسنهاى برايش خواهد بود. و هر كس شادش كند، خداوند متعال روز قيامت او را شاد خواهد نمود. و هر كه به فرزندش قرآن بياموزد پدر و مادر را صدا زده دو جامه بر تنشان خواهند كرد كه از نور آن دو، چهره اهل بهشت روشن مىگردد».
فردى نزد رسول خاتم- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- آمد و گفت: من تاكنون هيچ بچهاى را نبوسيدهام، وقتى اين مرد برگشت، حضرت فرمود:
«هذا رجل عندنا من اهل النّار»«اين مرد، نزد ما اهل آتش است».
روزى آن حضرت، مردى از انصار را ديد كه يكى از دو فرزندش را بوسيد و ديگرى را رها ساخت، فرمود:
«هلّا واسيت بينهما؟»«چرا بين اين دو مساوات برقرار نمىكنى؟».
فردى گويد: نزد امام ابو الحسن موسى كاظم- عليه السّلام- از فرزندم شكايت كردم، فرمود:
«لا تضربه و اهجره و لا تطل».«او را نزن، بلكه از او دورى نما (و قهر كن) ولى اين را نيز طول مده».
رسول خدا هر روز صبح بر سر فرزندانش و فرزندان و فرزندانش دست مىكشيد، يك روز كه با مردم نماز مىگزارد، دو ركعت آخر را كوتاه نمود، وقتى نماز پايان پذيرفت، به آن حضرت عرض كردند اى رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نماز را كوتاه خواندى، آيا در اين رابطه دستور تازهاى رسيده است؟ فرمود:
«و ما ذاك؟»
«مگر چه شده؟»
گفتند: دو ركعت آخر را با تخفيف خواندى؟ فرمود:
- «او ما سمعتم صراخ الصّبىّ؟»
«مگر صداى ناله و فرياد كودك را نشنيديد؟».
و در حديث ديگرى نقل شده است كه فرمود:
- «خشيت ان يشتغل به خاطر ابيه»
«ترسيدم كه خاطر پدرش به او مشغول گردد (و از توجه در نماز غافل بماند)».
حضرت صادق- عليه السّلام- فرمود:
«انّ ابراهيم سأل ربّه ان يرزقه بنتا تبكيه و تندبه بعد الموت».«حضرت ابراهيم- عليه السّلام- از پروردگارش درخواست نمود كه دخترى به او عطا كند تا پس از مرگش بر پدر گريه و زارى نمايد».
رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
«نعم الولد البنات ملطّفات، مجهّزات، مونسات، مباركات، مفليات».«دختران، چه فرزندان خوبى هستند: مهربان، با جهاز، اهل انس و الفت، با بركت و با نظافت مىباشند».
حضرت صادق- عليه السّلام- فرمود:
«من تمنّى موتهنّ حرم اجرهنّ و لقى اللَّه عاصيا».«هر كس آرزوى مرگ دختران را داشته باشد، از ثواب دختر دارى محروم مىماند و با بار گناه، خداوند را ملاقات خواهد نمود».
و همچنين فرمود:
«ايّما رجل دعا على ولده اورثه اللَّه الفقر».«هر كس بر فرزندش نفرين كند، خداوند متعال او را دچار فقر خواهد نمود».
و فرمود:
«البنات حسنات و البنون نعمة و انّما يثاب على الحسنات، و يسأل عن النّعمة».«دختران، حسنهاند و پسران نعمت و (روز قيامت) براى حسنه پاداش خواهد بود و از نعمت سؤال خواهد شد».
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:
«من عال ثلاث بنات أو ثلاث اخوات وجبت له الجنّة»«كسى كه سه دختر يا سه پسر داشته باشد، بهشت بر او واجب است».
سؤال شد:
يا رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- دو تا چطور؟
فرمود:
- «و اثنتين»«دو تا هم (همين طور است)».
سؤال شد: يا رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- يكى چطور؟
فرمود.
- «و واحدة»«يكى هم (همين طور است)».
و همچنين فرمود:
«من عال ثلاث بنات او مثلهنّ من الاخوات و صبر على إيوائهنّ حتّى يبنّ الى ازواجهنّ، او يمتن فيصرن الى القبور، كنت انا و هو في الجنّة كهاتين»«كسى كه سه دختر يا سه خواهر داشته باشد و در نگهدارى از اينان صبور باشد، تا زمانى كه ازدواج كنند، يا از دنيا بروند و وارد قبر شوند، من و او در بهشت مانند اين دو انگشتيم.- در اين حال حضرت اشاره كردند به انگشت سبابه و انگشت وسط-».
سؤال شد: يا رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- اگر دو تا باشند چطور؟
فرمود:
- «و اثنتين».«دو تا هم (همين طور)».
باز سؤال شد: يكى چطور؟ فرمود:
«و واحدة»
«يكى نيز (همين طور است)».
حضرت صادق- عليه السّلام- مردى را ديد كه برايش دخترى به دنيا آمد، به همين خاطر ناراحت و غضبناك بود، فرمود:
«أ رأيت لو أنّ اللَّه تبارك و تعالى اوحى اليك انّى أختار لك او تختار لنفسك ما كنت تقول؟»«اگر خداوند متعال به تو: بگويد: من برايت انتخاب كنم يا تو؟ چه مىگويى؟».
گفت: مىگويم: پروردگارا! تو انتخاب كن، فرمود:
- «فانّ اللَّه قد اختار لك».«الان خداوند برايت (دختر) انتخاب كرده (پس چرا ناراحتى؟)».
سپس فرمود: پسر بچهاى كه حضرت خضر به امر پروردگار او را كشته بود كه قرآن كريم مىفرمايد:
- فَأَرَدْنا أَنْ يُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَيْراً مِنْهُ زَكاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً .[۳]«اراده كرديم كه براى پدر و مادرش، فرزندى پاكتر و مهربانتر نصيبشان گردد».
خداوند متعال به جاى آن پسر، دخترى به آنان داد كه از نسل آن دختر، هفتاد پيامبر به دنيا آمدند.
چهارم- خويشاوندان
رسول خدا فرمود:
«اوصى الشّاهد من امّتى و الغائب منهم و من في اصلاب الرّجال و ارحام النّساء الى يوم القيامة ان يصل الرّحم و ان كان منه على مسيرة سنة فانّ ذلك من الدّين».«شاهدان و غايبان و هر كس از امت من را كه در صلبهاى مردان و رحمهاى زنان هستند تا روز قيامت، به صله رحم سفارش مىكنم اگر چه بينشان به اندازه يك سال فاصله باشد، چون صله رحم، جزء دين است».
و نيز فرمود:
«حافّتا الصّراط يوم القيامة الامانة و الرّحم، فاذا مرّ الوصول للرّحم المؤدّى للامانة نفذ الى الجنّة، و اذا مرّ الخائن للامانة القطوع للرّحم لم ينفعه معهما عمل و يكفّأ به الصّراط في النّار»«يك طرف صراط در قيامت، امانت است و طرف ديگرش، رحم، وقتى انسانى كه به ارحام و بستگانش رسيدگى داشت و امانتدار بود، بخواهد عبور كند، به بهشت مىرسد، اما اگر فرد خائن در امانت و بىاعتنا به بستگان، بخواهد عبور نمايد، اعمال ديگرش برايش فايدهاى نداشته، صراط او را به آتش مىاندازد».
رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
«ما زال جبرئيل يوصى بالمرأة حتّى ظننت انّه لا ينبغى طلاقها الّا من فاحشة مبيّنة»«جبرئيل دائما مرا در مورد زنان سفارش مىكرد تا جايى كه گمان كردم طلاق آنان جايز نيست مگر آنكه فحشاى آشكارى را مرتكب گردند».
و فرمود:
«اتّقوا اللَّه في الضّعيفين النّساء و اليتيم»«تقواى الهى را در مورد دو طايفه ضعيف، مراعات كنيد: زنان و يتيم».
و همچنين فرمود:
«حقّ المرأة على زوجها ان يسدّ جوعتها، و ان يستر عورتها، و لا يقبّح لها وجها، فاذا فعل ذلك فقد ادّى و اللَّه حقّها»«حق زن بر شوهرش اين است كه. گرسنگىاش را برطرف كند، بر او لباس بپوشاند، و از كارش عيب نگيرد، وقتى اين كارها را انجام داد، به خدا قسم! حقش را ادا نموده است».
تا اينجا آداب كسب و كار و خرج كردن معلوم شد كه عبارت بود از اقتصاد و ميانهروى. اين يك قانون كلّى است كه شرع مقدّس اسلام بدان فرمان داده است.
عمر بن يزيد از امام صادق- عليه السّلام- روايت كرده است كه فرمود:
«انّى اركب في الحاجة الّتى كفاها اللَّه ما اركب فيها الّا التماس ان يرانى اللَّه اضحى في طلب الحلال اما تسمع قول اللَّه عزّ و جلّ»«من اگر از خدا حاجت طلب كنم، از او مىخواهم كه به من قدرت كار كردن و روز را در طلب حلال سپرى نمودن، عنايت كند (نه اينكه يك جا بنشينم و روزى طلب كنم) مگر قول خداوند عزيز و جليل را نشنيدى كه فرمود:
فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ [۴]؟
«أ رأيت لو انّ رجلا دخل بيتا و طيّن عليه بابه ثمّ قال: رزقى ينزّل علىّ كان يكون هذا امّا انّه احد الثّلاثة الّذين لا يستجاب لهم دعوة»«وقتى نماز انجام شد، در زمين متفرق شويد و به دنبال روزى خدا باشيد».
«اگر كسى وارد اطاقش شود و در اطاق را گل بگيرد، پس از آن بگويد: روزى من مىآيد، او جزء يكى از سه گروهى است كه دعايشان مستجاب نمىگردد». ».
راوى مىگويد: از حضرت پرسيدم آن سه گروه كيانند؟
فرمود:
- «رجل تكون عنده المرأة فيدعو عليها فلا يستجاب له لانّ عصمتها في يده لو شاء ان يخلّى سبيلها، و الرّجل يكون له الحقّ على الرّجل فلا يشهد عليه فيجحده حقّه فيدعو عليه فلا يستجاب له لانّه ترك ما امر به، و الرّجل يكون عنده الشّيء فيجلس في البيت فلا ينتشر و لا يطلب و لا يلتمس حتّى يأكله ثمّ يدعو فلا يستجاب له»اوّل : كسى كه همسرى دارد (و از او راضى نيست) و در بارهاش نفرين مىكند، اين نفرين، مستجاب نمىشود، چون اختيار نگهدارى اين زن به دست خود اوست، اگر خواست رهايش مىكند (و طلاقش مىدهد).
دوّم : آن كه بر ديگرى حقى دارد و چيزى از او طلبكار است، اما كسى را به عنوان شاهد قرار نداده، آن بدهكار هم انكار نمود، در اينجا اگر طلبكار بر عليه بدهكار دعا كند، مستجاب نخواهد شد، چون خداوند متعال امر كرده كه در وقت تحويل دين، شاهد بگيريد و او اين فرمان الهى را ترك نموده است.
سوّم : فردى كه مالى دارد، در خانه مىنشيند و حركت نمىكند تا آن مال را مىخورد، آنگاه دعا مىكند (كه خداوند به او روزى بدهد) اين دعا نيز مستجاب نمىگردد».