آیت الله جوادی آملی: " نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي" معلوم ميکند که درونِ ما نزدمان امانت است و براي ما نيست که حق داشته باشیم به او ظلم کنیم.
به گزارش پایگاه عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت به نقل از اسراء نیوز، آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق هفتگی در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با اشاره به فرمایش حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه اظهار داشت: نکتهاي که از بيانات نوراني امير مؤمنان(سلام الله عليه) در نهجالبلاغه استفاده ميشود آن است که جان و روح ما به جاي ديگر وابسته است. در آن بيانات نوراني که حضرت خطاب به کميل عالمان الهي و ربّاني را معرفي ميکند، ميفرمايد: عالمان الهي کسانياند که ابدانشان به اين علوم و معلومات عادي وابسته است اما «أرواحها معلّقة بعز اعلي»!
ایشان فرمایش دیگری از حضرت علی علیه السلام را مورد اشاره قرار داده و بیان داشت: حضرت اميرعليه السلام در نهجالبلاغه وقتي به کميل ميفرمايد که دلها ظروف علوم است، ميفرمايد «مردان الهي از اين ظرفيت حدّاکثر بهره را بردند، بدن اينها در عالَم طبيعت مشغول است اما ارواح اينها بعزّ قدسک، (به عرش اعلاي الهی) معلّق است. معلوم ميشود اين جان ما وطن اصلي خود را حفظ کرده است.
وی با بیان این مطلب که "انسان مهاجر، کادح الي رب است"، گفت: انسان در نهایت به وطن اصلياش برميگردد، اگر در آیه إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ تعبير به رجوع است براي اينکه ما از آنجا آمديم يعني اگر کلّ مجموعه عالم، فيض خداست و خدا آنها را خلق و عطا کرده؛ «فامنن أو أمسک»، اما روح را به ما عطا نکرده است. روح را طرزي به ما داده که يک طرفش به دست اوست. فرمود: "وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي" نه «روحاً»! اينکه فرمود روح را به او دادم اين ياء “رُوحي” اضافه اشراقيه است که ما را به آن مرتبط ميکند.
ایشان خاطر نشان کرد: اگر قرآن حبل است - چه اينکه حبل می باشد-، اگر عترت طاهرين حبلاند -چه اينکه حبل هستند-، اين طنابي نيست که در جايي گذاشته باشند، اعتصام به طنابي که در جايي افتاده باشدٰ مشکلي را حل نميکند. اين طناب به جاي بلندي بسته است و به ما گفتند: بگيريد و بالا بياييد يا بگيريد تا نيفتيد ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا﴾.
آیت الله جوادی آملی با بیان این که کلمات طيّب و علوم عاليه به طرف او صعود دارند، اينها به طرف عزيز صعود ميکنند و آن وقت عزيز ميشوند، ابرازداشت: انسان عزيز و انسان نفوذناپذير در هيچ صحنهاي وا نميماند. بنابراين آنچه در بيانات نوراني حضرت اميرسلام الله عليه در وصف عالمان دین در نهج البلاغه آمده است که ارواح آنان به جاي بلندي وابسته است، همه علما را شامل می شود. چه حوزويان، چه دانشگاهيان، چه کساني که در خدمت قرآن کريم و سنّت معصومين و اهل بيت(عليهم السلام) هستند.
ایشان روح انسانی را دارای قداست دانسته و ادامه داد: جای این روح بلند، جاي طهارت و قداست است، آنجا آلودگي نيست، هر چه آلودگي هست در اين نشئه طبيعت می باشد؛ ما ميتوانيم اين را حفظ کنيم و اگر انشاءالله حفظ کرديم، وقتي از اين صحنه دامنچين رفتيم راحت خواهیم بود.
آیت الله جوادی آملی همگان را به پرهیز از ظلم به خود و دیگران توصیه فرمود و گفت: بهترين راه اين است که نه بيراهه برويم نه راه کسي را ببنديم، نه به خودمان و نه به ديگران ظلم کنيم. یای موجود در " نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي " معلوم ميکند که درونِ ما نزد ما امانت است و براي ما نيست که حق داشته باشیم به او ظلم کنیم؛ اگر انسان به طور مطلق مالک خود بود ديگر ظلم معنا نداشت.
ایشان در تشریح چرایی حرمت انتحار و خودکشی ابرازداشت: انتحار و خودکشي حرام است، براي اينکه ما مالک هويّتمان نيستيم، اين را به عنوان امانت به ما دادند، اگر به عنوان امانت به ما دادند، هرچند نسبت به ديگران اظهار مالکيّت ميکنيم اما ما امين جان و هویت خود هستیم. پس اگر گناه کرديم و به خودمان ستم کرديم؛ يعني به آن هويّتي که به عنوان امانت به ما داده اند، ستم کرده ایم.