چنان كه روشن است: «فاقد شيئى معطى شيئى نخواهد شد» اگر اين قاعده كليّت داشته و استثناپذير نيست، پس چگونه پروردگار «جسميّت» به اشياء بخشيده و خود منزّه از آن مىباشد؟
منبع: بررسىهاى اسلامى(به كوشش سيد هادى خسرو شاهى)، ج۲، ص: ۲۰۸
قاعده «فاقد شيىء معطى شيىء نمىشود» قاعدهاى است فلسفى و استثناناپذير و طبق اين قاعده هر علتى بايد واجد همان معلول باشد كه ايجادش نموده است و چنان كه در مبحث «جعل» مقرر شده، اثرى كه علت در معلول مىگذارد در وجود است فقط و ماهيت معلول ارتباطى با علت ندارد.
بنابراين، علت كمالى را كه به معلول مىدهد كمال وجودى است و اما ماهيت، نه علت واجد آن است و نه اثر علت مربوط به آن است. خداوند عزّاسمه آنچه به جسم مىدهد وجود كمالات وجودى آن است و اما مفهوم جسم ماهيت است و خداوند نه ماهيت دارد و نه ماهيتساز است.