نظام آفرينش بر اساس تجلي اسماي الهي، چگونه تبيين ميشود؟
منبع: نسيم انديشه دفتر دوم - صفحه ۱۱ و ۱۲
قرآن كريم معارف الهي را با عبارتهاي متنوّع براي همگان طرح كرده است.
واژه تجلّي كه در جريان طور حضرت موسي عليهالسلام به كار رفت[۱]، در نهج البلاغه نيز محور اصلي آفرينش معرفي گرديد:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه».[۲]
هر موجودي مظهر اسمي از اسماي حسناي خداست؛ چنانكه حالتهاي گوناگون انسان نيز آيتِ تجلّي اسماي الهي است. خداي سبحان با تجلّي اسم مبارك «الظاهر»، مائده (سفره) خلقت را گستراند و با تجلّي اسم مبارك «الباطن»، اين خوان خدايي را جمع ميكند تا دوباره در قيامت، با وضع مناسبِ معاد بسط دهد. البته كُنهِ ذات خدا كه «باطن» محض است، مقابل ندارد و اسم «الظاهر»، مقابل اسم «الباطن» است كه هر دو از تعيّنات ذات خدا هستند.
۱. (ولَمّا جاءَ موسي لِميقتِنا وكَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ اَرِني اَنظُر اِلَيكَ قالَ لَن ترني ولكِنِ انظُر اِلَي الجَبَلِ فَاِنِ استَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوفَ ترني فَلَمّا تَجَلّي رَبُّهُ لِلجَبَلِ جَعَلَهُ دَكژا وخَرَّ موسي صَعِقًا فَلَمّا اَفاقَ قالَ سُبحنَكَ تُبتُ اِلَيكَ واَنا اَوّلُ المُؤمِنين) (سوره اعراف، آيه ۱۴۳).
۲. سپاس خدايي را كه به آفرينش مخلوقاتش به آفريدگان خود نمودار است و هستي وي با دليل روشن بر دلهاي آنان پديدار (نهجالبلاغه، خطبه ۱۰۸).