شهود و مكاشفات بر چند نوع هستند؟ و كدام يك مشترك بين مؤمن و كافر است؟
منبع: رساله سير و سلوك منسوب به بحرالعلوم، ص: ۱۶۹
مكاشفات برچند گونهاند:
أوّل: مكاشفات ماديّه و طبيعيّه و آن اطلاع بر مخفيّاتى است كه براى انسان در عالم طبع حاصل مىشود. مانند علوم طبيعى و رياضى و هيئت و أمثال آن.
دوّم: مكاشفاتى است كه براى سالك بعد از عبور از عالم طبع و ورود در عالَم مثال حاصل مىشود و آنرا مشاهدات قلبيّه گويند. چون تجسّم بعضى از معانى به صورتهاى مثالى و آن در بيدارى نظير خوابها و رؤياهائى است كه انسان در خواب مىبيند.
سوّم: مكاشفاتى كه براى سالك بعد از عبور از عالم مثال و ورود در عوالم روح و عقل حاصل مىگردد. و آنرا مشاهدات روحيّه گويند، كه بواسطه قدرت روح و سيطره او در عالم بسيار مىشود، چون احاطه بر خواطر و افكار و طىّ الارض و طىّ در هوا و عبور از آتش و اطّلاع از آينده و تصرّف در نفوس به مرض يا صحّت و تصرفّ در افكار عامّه.
چهارم: مكاشفات سرّيّه است. و آن مكاشفاتى است كه براى سالك در عالم خلوص و لاهوت بعد از عبور از روح و جبروت حاصل مىشود؛ و آنرا مكاشفات سرّيّه گويند. چون كشف اسرار عالم وجود و اطّلاع بر معانى كلّيه، و كشف صفات و اسماء كلّيّه الهيّه.
پنجم: مكاشفاتى است كه براى سالك بعد از كمال و عبور از مراتب خلوص و وصول به مقام توحيد مطلق و بقاء بالله پيدا مىشود، و آنرا مكاشفات ذاتيّه گويند. چون ادراك حقيقت هستى و آثار آن و ترتيب نزول حكم بر عالم امكان، و مصدر قضا و قدر و مشيّت الهيّه و مصدر تشريع و وحى و احاطه برجميع عوالم نازله و كيفيّت تحقّق حادث و ربط آن به عوالم ربوبى و اتّحاد وحدت و كثرت و أمثال آن. و اين را مكاشفات ذاتيّه گويند.
بنا برآنچه گفته شد معلوم مىشود كه مكاشفات روحيّه قبل از ورود به عالم الهى و توحيد حاصل مىشود و مشترك بين مؤمن و كافر است؛ و به هيچ وجه اثباتاً دلالت بر كمال و نفياً دلالت بر عدم كمال ندارد.