در بعضي دعاها، وقتي از خدا چيزي طلب ميكنيم، امتحاناتي را در پي دارد، حال ممكن است ما از عهده اين امتحانات بر آييم يا به عكس؛ با اين توصيف ما چنين دعايي را بخوانيم يا زمان ديگري را براي خواندن آن در نظر بگيريم؟
منبع: نسيم انديشه دفتر اول - صفحه ۱۵۱ تا ۱۵۳
يكم
براي نيل به كرامت نزد خداي كريم، بايد با كرامت ترين كالا را هزينه نمود كه همان نيايش خاضعانه است، چنانكه رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «ليس شيءٌ أكرم عند اللّه من الدعاء»[۱] خضوع در دعا، همان طمأنينه توحيدياي است كه با اضطرار همراه است: (أمّن يجيب المضطرّ إذا دعاه و يكشف السوء)[۲]؛ نه اضطراب، زيرا موحّد مطمئنّ است؛ نه مضطرب. هرچه اضطرار و ادراك حضوري نياز و ضرورت بيشتر باشد، قرب خداي اجابت كننده كاملتر خواهد بود: (فإنّي قريبٌ اُجيبُ دعوة الداعِ إذا دعانِ).[۳]
[۱] ـ نهج الفصاحه، ج ۱، ص ۳۲۷.
[۲] ـ سوره نمل، آيه ۶۲.
[۳] ـ سوره بقره، آيه ۱۸۶.
هرچند اصل دعا هماره مطلوب است؛ امّا حالتِ خاص، مناسبِ دعاي مخصوص است. دعا كننده هيچگاه مأيوس بازنميگردد؛ اگر آن خواسته برخاسته از مصلحت بود، اجابت ميشود، در غير اين صورت، عطاي ديگري افاضه ميشود كه بديل افازه انجام نشده است، چون راز تبديل و رمز تأخير اجابت حكيمانه است:
«و لعلّ الذي أبطأ عني هو خيرٌ لي لعلمك بعاقبة الاُمور».[۱]
از اين رو، ادب نيايش اقتضاي ستايش مطلق دارد.
اگر مضمون برخي دعاهاي مأثور، بلند و صعب المنال بود، سهولت آن از خداي سبحان درخواست شود. گرچه همه رخدادهاي دنيا آزمون الهي است؛ ولي توفيق و كاميابي در آن را ميتوان با نيايش فراهم نمود. انتظار براي اصل دعا روا نيست، هرچند تحصيل زمينه برخي ادعيه، از شروع به نيايش بدون فراهم كردن شرايط، برتر است. از ابتدايي ترين شرايط دعا، پرهيز از خانه رنگين است؛ چه رسد به رنگين نمودن خانه. به ما چنين توصيه كردهاند:
پس نكو گفت آن حكيم كاميار
كه تو طفلي خانه پر نقش و نگار[۲]
دعا كننده بايد با غبار روبي صحنه دل، از حضور غير خدا در حرم دل جلوگيري كند، آنگاه با سپردن خانه دل به دلدار، از اصل خانه صرف نظر نمايد، چون محبوب راستين نيازي به خانه غير ندارد و خانه نيز به اندازه هستي خود، مزاحم حضور دلدار است:
برون شو اي غم از سينه كه لطف يار ميآيد
تو هم اي دل ز من گم شو كه آن دلدار ميآيد[۳]
به هر تقدير، دعاي خائفان از دوزخ ، از نيايش مشتاقان بهشت جداست و درخواست اين دو گروهِ ميانه، غير از مناجات محبّان و شاكران است كه نجواي «ما كنتُ أعبدُ ربّاً لم أره»[۴]، هوش از عرشيان سروشآور ميربايد.
دوم
دعا همانند ديگر عبادتها، اضلاع كثير دارد كه براي هر يك حكم خاصي مطرح است، زيرا دعا از نظر خود دعا كننده اثري دارد كه حضرت ختمي مرتبتصلي الله عليه و آله و سلم آن را بهترين درخواست معرفي ميفرمايد:
«أفضلُ الدعاء دعاء المرء لنفسه». [۵]
آن حضرت در مورد تأثير دعا در دشمنزدايي نيز چنين فرمود:
«الدعاء سلاح المؤمن».[۶]
همچنين درباره دعا براي برادر مؤمن و در غياب وي، از آن حضرت(صلي الله عليه و آله و سلم) رسيده است:
«دعوتان ليس بينهما و بين اللّه حجابٌ، دعوة المظلوم و دعوة المرء لأخيه بظهر الغيب».[۷]