براي مقابله با شبهات و رسيدن به يقين، غير از مطالعه و تحقيق، چه راههايي وجود دارد؟
منبع: نسيم انديشه دفتر اول - صفحه ۱۵۶ و ۱۵۷
تحقيق و مطالعه، تنها نيمه راه است و نيمه باقي، به عمل انسان وابسته است؛ يعني انسان بايد هم محقق و هم متحقق باشد. محقق كسي است كه از نظر علمي عميقاً تحقيق كرده و مطالب را براي خود حل كرده است؛ ولي متحقق كسي است كه به آنچه فهميده، باور دارد و به آن عمل ميكند. اگر كسي عالم محض بود و حرفهاي متقن و محكم داشت؛ ولي به آن ايمان نداشت يا به علم خود بيباور بود و به حقايقي كه برايش مكشوف شده، عمل نكرد، كم كم دُچار شك و شبهه ميشود.
خداوند در قرآن كريم با تعبيري لطيف درباره فرعون فرموده است:
(وَجَحدُوا بِها وَ اسْتيقنتها أنفُسُهُمْ ظُلماً وَ عُلُوّاً).[۱]
موساي كليم(عليهالسلام) هم طبق آيات قرآن به فرعون فرمود: (لَقَدْ علمتَ ما أنزلَ هؤلاءِ إلاّربُّ السَّمواتِ و الأرض)[۲]؛
تو خود ميداني كه اينها را كسي جز خداي آسمانها و زمين نفرستاده است. با اين همه فرعون به اين علم خود باور نداشت.
فهم و باور، دو چيز متفاوت است: فهم در اختيار ما نيست؛ ولي باور در اختيار ماست. با فكر كردن، مطالعه يا تحصيل، علمي براي ما حاصل ميشود و پس از آن ديگر نميتوانيم بگوييم كه من نميخواهم بفهمم. در فهم انسان اراده دخيل نيست؛ امّا در باور اراده دخيل است؛ يعني انسان پس از آنكه چيزي را فهميد، ميتواند به آن باور داشته يا نداشته باشد. در بحث ميان دو نفر، گاهي با اينكه يكي مسئله حق را براي ديگري روشن ميكند، ديگري زير بار نميرود؛ يعني نفس به قدري شرور است كه ميتواند در برابر ۲*۲=۴ بايستد و بگويد: من باور نميكنم، با اينكه فهميده است.
براي اينكه به ويروس دروني «شك و شبهه» مبتلا نشويم، بايد به آنچه فهميدهايم، باور داشته باشيم و به آن عمل كنيم. تا عمل در كار نباشد، يقين حاصل نميشود. بهترين راه براي نجات از گزند شبهه اين است كه به آنچه فهميديم، عمل كنيم.