طبق يادداشتهاي شما در اين پايگاه معلوم مي شود زماني كه مرحوم علامه طهراني(ره)خدمت مرحوم حداد(ره) رسيدند جناب سيدهاشم در مراتب اوليه ي فناء متمركز بودند يعني سفر اول . و آن حالات خاص جناب حداد مثل ابتهاج در عاشورا و امثالهم ناشي از مرتبه ي فناي ايشان بوده است . لطفاً توضيح بفرماييد حضرت علامه (ره) درچه مرتبه اي بودند كه خدمت سيدهاشم رسيدند؟ آيا مراتب فناي ايشان از آقاي حداد بالاتر بود يا مساوي؟ پس اين قضيه كه مرحوم علامه به آقاي حداد فرمودند كه نعلي به پاي ما بزن به جهت استفاده از مرحوم حداد نبوده و به جهت همراهي بوده است ؟ درصورت امكان بفرماييد تا چه دوره ي تاريخي مرحوم حداد و مرحوم علامه (احياناً) رابطه استاد وشاگردي داشتند و از كي رفاقت سلوكي داشتند؟ منظور حدود سال وماه است . باتشكر.
مسلما مرتبه مرحوم علامه پائین تر بوده است و در آن عصر یا اصلا حالات فنائی نداشتهاند و یا حالاتشان به قوت مرحوم حداد نبوده است.
تعیین تاریخ نیز در این باره برای امثال حقیر ممکن نیست چون اطلاعات تاریخی در این زمینه نداریم وکسی گزارشی از آن دوران ندارد.
فرزند ارشد حضرت علامه که از همه به ایشان در آن دوران نزدیکتر بودند حالات فنائی حضرت علامه را در کتاب نور مجرد از دوران کودکی خود گزارش میکنند و بحث رفاقت را هم مربوط به دوران جوانی خودشان میدانند و شواهدی هم که حقیر عرض کردم رفاقت ابیشان را در دو دهه آخر عمر حضرت آقای حداد میرساند وبیش از این حقیر چیزی نمیدانم ولی قدر متیقن از زمانی که حضرت آقای حداد فرمودهاند سید الطائفتین نسبت دیگر رفاقت بوده است.