از برخیها شنیدم که علامه طهرانی مخالف انقلاب بودند و خیلی روی این مسأله تبلیغ میشه. یک سخنرانی از ایشان گذاشتهبودید درباره ضرورت پیروی از ولی فقیه که خیلی خوب بود. میشود درباره نظرشان راجع به انقلاب و کلا انقلابی بودن یا نبودنشان توضیحی بدین؟
انقلابی بودن تعریف و محدوده چندان مشخصی ندارد.
اگر منظور از انقلابی این باشد که کسی اهل انقلاب کردن و قیام و مبارزه بر ضد ظلم و ستم بوده و سابقه فعالیتهای سیاسی در دوره ستمشاهی داشته باشد که مسلماً مرحوم علامه در صف اول انقلابیون هستند چون یکی از پایه گذاران نهضت بودهاند که از حدود سالهای ۱۳۷۷ هجری قمری (دهة سی شمسی) فعالیتهای خود را آغاز نموده بودند و در جریانات سال ۴۲ و پس از آن تلاش بسیار گستردهای در ساماندهی نیروهای انقلاب داشتند. ایشان بخشی از فعالیتهای خود را در کتاب وظیفه فرد مسلمان در حکومت اسلام فرمودهاند ولی از ایشان منقول است که آنچه بیان شده یک ششم آنچه بوده است میباشد و همیشه سعی در کتمان مجاهدتهای گسترده خود داشتند.
البته ایشان در روش انقلاب نظرات خاصی داشتهاند که در آثارشان به آن اشاره نمودهاند.
و اگر مراد از انقلابی بودن همراهی با نظام اسلامی و پشتیبانی از ولایت فقیه و اعتقاد به لزوم اطاعت از قوانین نظام اسلامی و حکم ولی فقیه است که ایشان در این زمینه نیز بسیار متصلب بوده و هم نسبت به رهبر فقید انقلاب و هم نسبت به مقام معظم رهبری کمال همکاری را داشتند که از همان متنی که قرائت نمودهاید (یادداشت ۲۳) مشخص است.
البته تعریف دیگری نیز از انقلابی بودن در نزد برخی هست که کسی را انقلابی میدانند که مقلد صددرصد رهبری باشد. ولی این تعریف خطاست و با این تعریف همه مجتهدین و نیز مقلدین دیگر مراجع از دائره انقلابی خارجند؛ چون لازمه اجتهاد اختلاف نظر در مسائل تخصصی است.
حق این است که افراد در نظرات فقهی و اجتماعی خود کاملا آزاد میباشند و در حیطه زندگی شخصی خود نیز به هر گونه که میخواهند باید رفتار کنند ولی در محدوده رفتارهای اجتماعی باید همواره در پشتیبانی از ولایت فقیه و همکاری و اطاعت از احکام حکومتی و تلاش برای رشد حکومت اسلامی و اجتناب از تضعیف نظام و ولی فقیه کوشش نمایند. و مرحوم علامه در همه این صفات در راس قرار داشتند و نظرات فقهی ایشان در این مسائل کم نظیر است.
ایشان حتی قوانین راهنمائی و رانندگی را به جهت ارتباطش با ولی فقیه واجب الاجراء میشمردند. نشستن در مجلسی که در آن از نظام بدگوئی میشود و نمیتوان در آن از ولی فقیه دفاع کرد را حرام میدانستند. انتقاد علنی از مسؤولین نظام را که موجب دلسردی مردم نسبت به نظام میشود حرام میدانستند. هر گونه قاچاق کالا را بر خلاف مصالح حکومت اسلام حرام میدانستند و ...
به هر حال نسبت ضد انقلاب بودن به ایشان و مکتب ایشان نسبتی کاملا خلاف واقع است که گاهی از سوی برخی افراد بیاطلاع و گاهی نیز از روی غرضورزی بیان میشود و هیچ واقعیتی ندارد.
برای روشن شدن این مسأله سعی میکنیم که گزارشهائی از برخی فعالیتهای سیاسی و نظرات ایشان درباره رهبر فقید انقلاب و حکومت اسلامی در پایگاه قرار دهیم ان شاء الله